سعی کنید هنگام انتفاد از همسرتان از جملات و کلماتی استفاده کنید که موجب مشاجره و اختلاف بیشتر بین شما نشود.
بسیاری از زن و شوهرها با وجود مهر و محبت زیادی که به هم دارند، ممکن است در پارهای از موضوعات مرتبط به زندگی، اختلاف نظر و سلیقه داشته باشند و حتی گاه به موجب آنها، دچار تعارضهای اساسی شوند.
برخی از زوجها از بیم بدتر نشدن شرایط یا ایجاد دلخوری و ناراحتی بیشتر برای خود و همسرشان، ترجیح میدهند سکوت کنند و اصلا راجع به آن مشکل، چیزی به زبان نیاورند، به این ترتیب مشکلات حل نشده روی هم انباشته میشود و در جایی و زمانی دیگر که شاید چندان هم شایسته و بحق نباشد به صورت آتشفشانی فوران میکند.
نارضایتیها کاملا خاموش اما به طور ناخودآگاه به انحای مختلف در کلام، منش و کردار نمایان میشود، حتی ممکن است در مسائل نامرتبط با موضوع، دلخوری به وجود بیاید، خود را نشان بدهد و به اختلافات موجود دامن بزند. این درحالی است که هیچ یک از طرفین نمیدانند علت شدت گرفتن ناراحتیهای اخیر چیست و ریشه آن اختلاف به کجا بر میگردد؛ به همین دلیل انتقاد همسران از یکدیگر نه تنها لازم و ضروری است، بلکه برای بهینهسازی زندگی مشترک و آرامش بیشتر هر یک از زوجین بسیار مفید است. فارغ از ارزش و اهمیت انتقاد سازنده باید بگوییم انتقاد سخت است آن هم در رابطه خصوصی چون رابطه زن و شوهری؛ به دیگر سخن، انتقاد از همسر از دشوارترین نوع انتقادهاست که اگر بدرستی مطرح نشود ممکن است به یک مساله بحرانی و کاملا لاینحل مبدل شده و دودمان یک زندگی را بر باد دهد.
[B]پیش از بیان انتقاد، آن را وارسی کنید[/B]
قبل از آنکه درباره انتظارات، خواستهها و تمایلات خود حرف بزنید یا آن که اعتراض و انتقاد خود را درباره موضوعی به همسرتان ابراز کنید، بهتر است به سوالات زیر پاسخ دهید:
به چه دلیل میخواهید انتقاد کنید؟ اصلیترین دلایل از بیان آن چیست؟ صرفا میخواهید گلهگذاری کنید یا این که هدف دیگری هم دارید؟ قصد اصلاح یا تغییر چه مطلبی را دارید؟ اگر این انتقاد مطرح نشود شما متحمل چه آسیبهایی خواهید شد و در صورت بیان از چه مسائل باارزشی ممکن است جدا بیفتید یا آنکه چه چیز مفیدی را بهدست آورید؟ واکنشهای همسرتان را هنگام مواجهه با انتقاد، چگونه پیشبینی میکنید؟ آیا آمادگی لازم را برای مواجهه با رفتارهای احیانا تکانشی و مقابلهای همسرتان دارید؟ در مقابل جبههگیری او چگونه عمل خواهید کرد؟ آیا پیش از این در بیان انتقادات خود به همسر موفق بودهاید؟ علت موفقیت یا عدم موفقیتتان را چه میدانید؟ آیا همسرتان شرایط لازم برای شنیدن یا پذیرش انتقاد را دارد؟ چه زمانی را برای بیان انتقادتان در نظر گرفتهاید؟ بهترین مکان برای بازگو کردن انتقادتان کجاست؟
با پاسخگویی به سوالات فوق و ارزیابی شرایط و جوانب آن، قطعا از انتقادتان نتیجهای را که مساعد حال خود و همسرتان است بهدست میآورید.
[B]صداقت، رکن اول در انتقاد[/B]
روراست بودن و صداقت، اصلی مهم در پذیرش انتقاد است. زمانی که زن و شوهر از تعلق خاطر و علاقه به یکدیگر اطمینان خاطر داشته باشند و به هر دویشان ثابت شده باشد که با همه وجود به زندگی مشترکشان پایبندند و برای حفظ و تحکیم آن از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند، و…؛ تنها در این صورت است که دریافتکننده انتقادهای جنسی، اخلاقی، شخصیتی، رفتاری و… هستند و دقیقا همان پیامی را دریافت میکنند که ارسالکننده پیام، مدنظرش بوده است. به دیگر سخن، این نوع انتقاد، از جانب هر دو نفر به معنای تلاش برای تفاهم و رضایتمندی بیشتر تعبیر میشود. از سوی دیگر، زن و شوهر نباید از بیان انتقادات خود، منظوری جز بهبود کیفیت زندگی مشترک و روابط زناشوییشان داشته باشند. انتقاد نباید هرگز به عنوان ابزاری برای انتقامجویی، سلطهطلبی یا به منظور باجگیری از همسر بیان شود.
[B]انتقاد سازنده بر اساس رضایتمندی[/B]
انتقاد مفید و سازنده انتقادی است که رضایتمندی و خشنودی منتقد را در بر میگیرد. به هنگام انتقاد بهتر است به جای تمرکز بر آن چه که در همسرتان نمیپسندید یا آن که خواهان تغییر و اصلاح آن مورد هستید، بر رضایت خاطری که از بیان آن انتقاد عایدتان میشود، تاکید کنید. مثلا به جای آن که بگویید: دوست ندارم سر من داد بزنی و خشونت کنی بگویید زمانی که با مهربانی حرفهایت را به من میزنی، من هم راغب میشوم به تو بیشتر گوش دهم. وقتی به جای مطرح کردن خواستهتان، چیزی را بیان میکنید که از آن بدتان میآید، به این ترتیب به طور تلویحی، خود و همسرتان را مجبور میکنید که به جای تمرکز بر احساس و حالتهای رفتاری، بر جزئیات انجام آن توجه کرده و متمرکز شود.
[B]آسیب انتقادهای کلی و مبهم[/B]
حتیالمقدور از انتقادهای کلی و مبهم خودداری کنید. بیان جملاتی چون احساس میکنم روابط ما کسالت بار شده است، من ناراضیام، شدیدا دلخورم بسیار کلی و مبهم است و شنونده آن را در جهات متعددی به فکر وا میدارد که حتی گاه ممکن است فرسنگها با نظر گوینده آن (انتقادکننده) فاصله داشته باشد. این مدل انتقادات مناسب نیستند، به همین دلیل همسران باید سعی کنند مصداق مشکل یا موردی را که منجر به دلخوری و کدورت شده است، بهصورت بسیار ریز و جزئی بیان کنند؛ چون در این صورت است که فرد مقابل متوجه اصل موضوع شده و میفهمد چه چیزی را باید تغییر دهد یا اصلاح کند. مثلا بهجای این که بگویید: «من ناراحت و دلخورم،» بگویید «من بهخاطر این که از زحمات من تشکر و قدردانی نمیکنی، ناراحت و دلخورم.»
[B] اجتناب از انتقادهای نامعقول[/B]
انتقاد بر پایه باورها و تصورات شخصی غلط، شنیدهها و دیدهها، فیلمهای مستهجن و غیراخلاقی، تبلیغات ماهواره یا ادعاهای سودجویان مفید به فایده نیست. دیر به خونه میایی من فکر میکنم زیر سرت بلند شده، کاش مثل اون مانکن تبلیغات بودی، خیلی مقتصدانه برخورد میکنی، نکنه خسیسی و…، همسران باید سعی کنند بر پایه شناخت واقعی که از تواناییها و استعدادهای یکدیگر بهدست آوردهاند و بر اساس حقیقت زندگیشان، نه آرزوها و خیالبافیهای آرمانیشان، از هم توقع داشته باشند، تنها در این صورت است که میتوان از زندگی مشترک احساس رضایت واقعی داشت و کم و کاستیهای آن را اصلاح و برطرف کرد.
[B]پرهیز از انتقاد تغییرناپذیر[/B]
از بیان انتقاد راجع به مسائلی که امکان تغییرپذیری محدود یا غیرممکن دارند، جدا خودداری کنید. احساس میکنم دماغت کوچکتر بود، زیباتر بودی، اگر سبزهتر بودی، بانمکتر میشدی، کاش اندامت بهتر از این بود و…، طرح انتقاد از حالت چهره، اندام، رنگ پوست و… باعث دلسردی عاطفی در بین همسران شده و ممکن است فرد مورد انتقاد واقع شده را در جهتی پیش ببرد که به جراحیهای دشوار، پیاپی و گاه پرعارضه تن دهد اگر چه شاید، هرگز نیز نتواند تغییرات دلخواه را به دست آورد.
[B]دوری ازانتقادهای آمرانه[/B]
در بیان انتقاد، هرگز از عبارات آمرانه یا جملاتی که با ضمیر دوم شخص مفرد شروع میشوند، استفاده نکنید. بیان جملاتی چون «تو باید بفهمی که»…، «تو همیشه میخوای، حرف خودت باشه»، «رفتارهای تو، همیشه این مدلیه» و… نه تنها منجر به اصلاح رفتار نمیشوند بلکه باعث دوری زوج از یکدیگر شده و اختلافات را تشدید میکند.
«من احساس آرامش بیشتری دارم وقتی که»…، «زمانی بیشتر مورد توجهام قرار میگیری که»…، و…
بیان جملاتی که پیامهای دلنشینتری داشته و کمتر آسیب زا هستند، بسیار مثمرثمر بوده و انتقاد را بهینه و سازنده میکند.
[B]انتقادهای تحقیرکننده و تهدیدکننده، هرگز![/B]
مواظب کلمات و جملات، لحن بیان و حالات چهره خود باشید. پیامهای کلامی و یا غیر کلامی تحقیر کننده و تهدید کننده نه تنها مسیرهای احتمالی موفقیت را نابود میکند، بلکه میتواند باقیمانده تفاهم و دلایل بهبود روابط زناشویی را زیر سوال برده و خراب کند. مثلا از گفتن عباراتی چون «این هم زندگی است که ما داریم»، «تو دیگه هیچ وقت تغییر نمیکنی»، «زندگی ما به آخر خط رسیده»، «تو اصلا بی منطقی»، «تو اصلا زن/مرد نیستی»، و… بشدت پرهیز کنید یا از عبوس بودن، دهن کجی، چهره خموده، ابرو در هم کشیدن، شانه بالا انداختن، بی تفاوتی در نگاه و یا هر حالت بدنی طرد کننده و القاگر حس بد که شاید هزاران مرتبه از کلام تلخ دردناک تر است، امتناع کنید.
[B]انتقاد بموقع و بجا[/B]
انتقاد سازنده در زمان و مکان مناسب و مساعد اتفاق میافتد. هنگام دلخوری و اختلاف، در رابطه زناشویی و یا زمانی که همسرتان آمادگی یا انتظار شنیدن جملات سرد شما را ندارد، هرگز انتقاد نکنید. طرح انتقاد در چنین شرایطی نتایج معکوسی به بار میآورد یا حتی میتواند بسیار مخرب و آسیبزا باشد. مثلا، به جای آن که پیش مادرتان بگویید «خیلی دلخورم، فکر نمیکردم این طور رفتار کنی، چرا چنین کردی؟! و…، صبر کنید تا خلوتی پیش بیاید؛ سپس در جمع دونفره کاملا خصوصی، ناراحتی و دلخوریتان را ابراز کنید.
[B]انتقاد از نوع مقایسه؛ ممنوع[/B]
سرزنش و مقایسه، ازجمله روشهای مضر در بیان انتقاد یا اظهار خواستههاست. سرزنش همسر یا مقایسه مدام او با همسر سابق یا همسر دیگران، بسان آفتی است که نهتنها بتدریج از درون، بطن زندگیتان را پوک و شکننده میکند، بلکه ثمری نیز جز کاهش اعتماد به نفس، از بین رفتن صمیمیت عاطفی، لجاجت، سوءظن و گاه در شدیدترین حالت کینه و خشم نخواهد داشت. بهجای مقایسههای نابجا و گاه حتی ناعادلانه، که نتیجهای مساعد هم به دنبال ندارد، تلاش کنید همسرتان را بشناسید، پستی بلندیهای شخصیتش را درک کنید، از علایقش آگاه شوید، زبان گفتوگوی مفید با او را شناسایی کنید و… بیشک با کسب شناخت کامل، میتوانید درباره آنچه که به آن متمایلید با او صحبت کنید مثلا، بهجای آنکه بگویید همسر فلانی، بسیار مدبر و داناست، اما تو چی؟!… بگویید: من به مدیریت تو اعتماد دارم، اما یقین دارم میتوانی بهتر از این هم عمل کنی، مثلا اگر برای حل مساله این چنین میکردی… بهتر نبود؟
[B]انتقاد عملگرایانه[/B]
گاهی لازم است از موضع انتقاد کلامی خود کنار بروید و به جای آن عملا و به صورت کاملا رفتاری، نیازها، انتظارات و تمایلات یا هر آنچه را که میخواهید ابراز کنید. مثلا بهجای این که بگویید «هرشب من باید بگویم ساعت یازده شب بخوابیم»، سعی کنید مقدمات لازم برای ورود به ساعت خواب را فراهم آورید، مثلا دندانهایتان را مسواک بزنید، چراغهای اضافی را خاموش کنید و…
منبع: روزنامه جام جم