راههای برای کنترل دعواها و اختلاف نظرات بین دختران و مادران پیش رویتان می گذاریم امیدواریم بهره لازم را ببرید.
دختری ۱۸سالهام که بیشتر مواقع با مادرم بحث و جدل میکنم و صدایمان بالا میرود. هیچ کداممان حرف همدیگر را قبول نداریم. هیچ وقت نمیتوانم خودم را کنترل کنم و کوتاه بیایم. در ضمن من فرزند آخرم و مادرم ۵۳ سال دارد.
[B]پاسخ مشاور:[/B] مهمترین نکتهای که دوست دارم به آن دقت کنید، تفاوت سنی شما و مادرتان است. شما در سن جوانی هستید و وی در سن میانسالی؛ یعنی نزدیک به چهار دهه با هم تفاوت سنی دارید.
[B]تفاوتهای دوران جوانی و میانسالی[/B]
اصولاً دوره جوانی، زمان بروز خصوصیاتی است مانند خودرایی، یکدندگی، منیت داشتن، به دنبال استقلال بودن، حق انتخاب در هر زمینهای و توجه کمتر به نظر دیگران؛ در حالی که دوره میانسالی شامل خصوصیاتی است همچون احساس پوچی، قدرت و اقتدار، جبران همه کمکاریهای گذشته و از همه مهمتر، نگرانی شدید درباره آینده فرزندان؛ برای همین در این زمینه اضطرابشان بالا میرود و به زبان عامیانه «گیر» میدهند.
با داشتن اطلاعات کافی درباره خصوصیات سنیتان، و همچنین تغییر سبک گفتوگو، میزان جر و بحثتان کاهش خواهد یافت.
[B]خشم چیست؟[/B]
خشم مانند دیگر احساسات ماست، با این تفاوت که یک حس بسیار منفی است که سریعترین عکسالعمل را به همراه دارد. اگر بتوانید حرفهایی را شناسایی کنید که مادرتان مطرح میکند و باعث نگرانی شما میشود، میتوانید جلوی رفتار خود را بگیرید. چنانچه به مدت ۳۰ ثانیه خشم خود را با این سوالات به تعویق بیندازید، میتوانید عصبانیت خود را کنترل کنید و گفتوگو با مادرتان را ادامه دهید. اما نکته مهم این است که احساسات خود را در موقعیت بروز، شناسایی کنید و آن را بپذیرید؛ به طور مثال امکان دارد مادرتان از شما خواسته نامعقول داشته باشد یا موضوعی را مطرح کند که باعث عصبانیت شما شود، در این حالت بهتر است در قدم اول هم به خود و هم به مادرتان بگویید که من الان خشمگین هستم و پاسخی ندارم و با این کار پاسخ دادن خود را به تعویق بیندازید.
همین به تعویق انداختن باعث میشود که شما بتوانید روی پاسخ خود فکر کنید. در واقع یکی از علل جر و بحثها، پاسخ بدون فکر در مکالمات است یا اینکه میخواهیم به طرف مقابلمان ثابت کنیم که من میدانم و میفهمم ولی تو نه!
[B]در زمان عصبانیت چه کنیم؟[/B]
[B]۱. خود را جای طرف مقابل بگذاریم:[/B]
از خود بپرسیم که اگر این رفتار یا حرف را من زده بودم، واکنش او چه بود و انتظار داشتم طرف مقابلم چه واکنشی به من نشان بدهد؟ یا اگر دوست صمیمی من این حرف را زده بود، چه میکردم؟
[B]۲. سنجش میزان اهمیت موضوع:[/B]
آیا این مسئله پنج سال دیگر هم برای من مهم است؟ علت اهمیت الانش چیست؟
[B]۳. بررسی نتیجه:[/B]
من از این جدال و پاسخ به چه نتیجهای میخواهم برسم؟
[B]۴. کشف عامل ناراحتی:[/B]
دقیقا چه چیزی من را این همه ناراحت کرده است؟
البته در رابطه با پاسخ سوال آخر، بهتر است با یک مشاور هم گفتوگو کنید تا ریشه خشم و عواملش را راحتتر پیدا کنید. همچنین میتوانید فهرستی از شرایطی را که خشمگین میشوید بنویسید و وجه اشتراک آنها را بیابید؛ مثلاً ممکن است که جلوی فلانی ناراحت شوید یا فلان موضوع یا استفاده از کلماتی خاص ناراحتتان میکند. وقتی عامل خشم را بیابید قادر خواهید بود آن را در جریان گفتوگو کنترل کنید.
توصیه میکنم حتماً برای بهبود روابط خود با مادرتان، با یک مشاور صحبت کنید تا از بروز مشکلات بعدی در دیگر روابط شما نیز جلوگیری شود.
منبع: (راهله فارسی – کارشناس ارشد مشاوره/خراسان)
سلام …منم همچین مشکلی و دقیقا با همین شرایط دارم ….خییییلی اعصابم بهم ریخته