در صورتی کم شدن برخی ویتامین های بدن مستعد ابتلا به انواع اختلال های رفتاری و تغییرات در خلق و خویتان خواهید شد که در این مطلب به برخی از این اختلالات می پردازیم.
به همین ترتیب سوءتغذیه میتواند سلامت روان شما را به خطر بیندازد و باعث بروز انواع و اقسام بیماریها و اختلالهای روانی شود.
دکتر محمدرضا وفا، متخصص تغذیه، دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران نوشت: گاهی دیدهاید وقتی روی ناخنها لکههای سفیدی پیدا میشود، برخی میگویند حتما کلسیم یا روی بدن کم شده؟ یا گاهی موها ناگهان سفید میشود و فکر میکنیم حتما ویتامینی در بدنمان کم شده؟ همانطور که کمبود ویتامینها و املاح معدنی بر قسمتهای مختلف جسم تاثیرگذار است، سلامت روان را هم تحت تاثیر قرار میدهد؛ نمونه بارزش کمبود عنصر آهن در بدن است که باعث کمخونی میشود و در نتیجه آن فرد مدام خسته، کسل، بیحوصله و عصبی خواهدشد. به همین ترتیب سوءتغذیه میتواند سلامت روان شما را به خطر بیندازد و باعث بروز انواع و اقسام بیماریها و اختلالهای روانی شود.
از کمبود ویتامین B تا کمهوشی!
بسیاری از موادمغذی مثل ویتامینها و موادمعدنی بهصورت مستقیم بر عملکردهای ذهن و قدرتهای شناختی که به Cognitive performance مشهورند، تاثیر میگذارند و نهایتا در بروز بیماریهای Degenerative مغزی یا در واقع بیماریهای تخریبکننده بافت مغزی موثرند. شاید قدیمیترین ویتامینهایی که در دانش بشری و دانش تغذیه وجود دارد، ویتامینهای گروه B هستند؛ ویتامینهای B1، B2، نیاسین یا 3 B و … البته در حال حاضر فرمهای شیمیایی مختلفی از این ویتامینها شناسایی شدهاند، برای مثال فرم اسیدی نیاسین، اسید نیکوتینیک است و فرم آمیدی آن اسید نیکوتینآمید. یا ویتامینهای دیگر مثل B12 و فولیکاسید است که کمبودشان میتواند بر عملکردهای مغزی موثر باشد و ممکن است باعث افسردگیهای شدید شود. اما غیر از این ویتامینها که قدیمیترینها هستند، بین املاح، کمبود حاشیهای آهن- یعنی کمبودی که مربوط به منابع خوراکی آهن نیست و علائم بالینی این کمبود هم هنوز بروز نکرده؛کمبودهای خفیف و ناچیز که حتی ممکن است با آزمایش خون هم مشخص نشود- میتواند باعث مخدوش شدن عملکردهای ذهن شود، تمرکز را به شدت کاهش دهد و در درازمدت حتی باعث کاهش توانایی های هوش شود.
مغزتان را روغنکاری کنید!
یکی از ویتامینهایی که اخیرا تاثیرش بر عملکردهای ذهنی مورد بررسی قرارگرفته و اثبات شده، تاثیر کمبود اسیدهای چرب امگا3 در بروز اختلالهای روانی است. در حال حاضر میدانیم حدود 20 درصد چربیهای مغز را چربیهای امگا3 تشکیل دادهاند و از آنجا که این اسیدهای چرب برای ادامه حیات بدن کاملا ضروری است و توسط خود بدن انسان هم قابلتولید نیست، حتما باید از طریق رژیم غذایی یا مکملها تامین شود، اما منابع خوراکی اسید چرب امگا3 محدود است و دسترسی به این اسیدها برای همه افراد چندان آسان نیست، بنابراین احتمال کمبودش بسیار زیاد است؛ مستندات علمی موجود هم نشاندهنده بروز مشکلات مربوط به کمبود اسیدهای چرب امگا3 در افراد است که از این میان میتوان به اختلالهای دوقطبی، بیماریهای اوتیسم و همینطور افسردگیهای شدید یا افسردگیهای دوران بارداری اشاره کرد. پس به مقدار کافی گردو، ماهی و میگو، تخم کدو و تخم کتان مصرف کنید. در واقع منبع امگا3 در ماهیهایی مانند ماهی آزاد، قزلآلا، تن و شاهماهی تعریف میشود. در گیاهان هم روغنهای سویا، آفتابگردان، دانه کتان و گردو، فندق و کنجد حاوی امگا3 هستند. علاوه بر این، موادغذایی غنیشده با امگا3 مانند برخی از نانها، آبمیوهها، روغنها و تخممرغ مورد توصیه متخصصان تغذیه است.
نگذارید ویتامینD تان کم بیاید!
میگویند 80 درصد ایرانیها با کمبود ویتامینD روبرو هستند اما شما سعی کنید جزئی از این جمعیت وسیع نباشید چون کمبود ویتامینD با بروز بیماریهای خطرناکی از جمله اماس و نیز اختلال در عملکردهای ذهنی، افسردگی و … در ارتباط است. در این زمینه حتی پژوهشی در دانشکده علوم تغذیه دانشگاه ایران انجام و طی آن مشخص شد ویتامینD هم یکی دیگر از موادمغذی کلیدی است که کمبودش روی عملکرد ذهن و بروز افسردگی اثرگذار و کمبودش بسیار بسیار شایع است.
ویتامینD نهتنها بر قسمت عمده عملکردهای مغزی و ماهیچهای موثر است بلکه بروز بیماری اماس، ضعف عضلانی، فیبرومیالژیا و آرتریت روماتوئید که بیماریهای سیستم ایمنی هستند، همچنین همه بیماریهایی که به نوعی با ضعف سلسله اعصاب مرکزی، سیستم ایمنی و بافت ماهیچهای در ارتباطاند، با کمبود ویتامینD در ارتباط هستند. همچنین کمبود روی و ویتامینA میتواند باعث بروز اختلال در عملکردهای ذهن شود. همانطور که گفته شد، افسردگی از راههای مختلفی بروز میکند و محققان دانشگاه ایران با آزمایش روی گروههای گیرنده ویتامینD و گروهی که فقط پلاسیبو (دارونما) مصرف میکردند، ثابت کردند گروهی که ویتامینD بیشتری دریافت کردند، به اختلالهای روانی کمتری دچار شدند. همچنین افرادی که دچار افسردگی بودند با مکملیاری و دریافت دوزهای مصرفی روزانه ویتامین D به درمان شان کمک شد و سطح سلامتشان ارتقا یافت.
یادتان باشد بیش از 80 درصد ویتامینD از طریق مواجهه با نور آفتاب تامین میشود و 15-10 دقیقه قرار گرفتن روزانه بدن در مقابل نور بیواسطه خورشید میتواند نیاز 2 هزار واحدی به این ویتامین موثر را تامین کند. نقش موادغذایی همچون غلات و برخی سبزیها و میوهها، کره، روغن کبد ماهی، زرده تخممرغ، خامه، جگر، ماهی ساردین و گوشت قرمز و قارچ در این فرآیند فقط 20 درصد اعلام شده است، پس از نور آفتاب کمک بگیرید.
کمبود ویتامین چه ربطی به اختلال روان دارد؟!
اغلب موادمغذیای که نام برده شد، بهصورت «کوآنزیم» یا «کوفاکتور» واکنشهای مختلف بیوشیمیایی را در بدن ما کاتالیز میکنند. برای مثال آهن یا ویتامینهای گروه B در واقع کوفاکتور واکنشهای شیمیایی بدن هستند که باعث ساخت نوروترنسمیترها یا واسطههای شیمیایی مغز میشوند. از آنجا که واسطههای شیمیایی مغز برای انتقال پیامهای عصبی و برای عملکردهای مغزی لازم و ضروری هستند، کاملا واضح است که وقتی کوآنزیمهایی که این واکنشهای شیمیایی را کاتالیز میکنند، کم باشند، واکنشهای لازم انجام نمیشوند. در نتیجه موادی که باید در نتیجه این واکنشها ساخته شوند، تولید نمیشوند، تعادل این واسطههای شیمیایی در مغز به هم میخورد، عملکردهای وابسته به آنها مختل میشود و نهایتا به شکل اختلالهای روانی بروز میکند. کمبود تمام موادی که گفته شد، میتواند باعث بروز علایم افسردگی و سایر اختلالهای روانی شود اما همیشه علایم افسردگیها و اختلالهای روانی بهدلیل وجود مشکلات تغذیهای بروز نمیکنند. چون ممکن است ریشهها و دلایل متفاوت زیادی داشته باشد. مثلا شوک ناشی از یک حادثه بد و استرس ناشی از آن میتواند باعث بروز افسردگی شود. حالا اگر کسی سوءتغذیه هم داشته باشد، بهطور قطع شکل شدیدتر افسردگی را تجربه خواهد کرد اما بهطور قطع، تغذیه، شیوه غذاخوردن و نوع انتخاب موادغذایی به شدت با سلامت جسم و روان افراد در ارتباط است.
هفته نامه زندگی مثبت