درقسمت اول درباره رژیم گیاهخواری بیشتر توضیح دادیم .در این بخش نیز نظریه پزشکان و علم را دراین باره می خوانیم. ببینیم آیا گیاهخواری تغذیه خوبی است و می تواند همه احتیاجات بدن را تامین کند.
نگرش مراجع علمی نسبت به اثرات سلامتی رژیمهای گیاه خواری در ۲۰ سال گذشته تغییرات چشمگیری داشته است. در سال ۱۹۸۰ انجمن رژیم شناسان آمریکا، بسیار نسبت به کفایت تغذیهای این رژیمها مشکوک بود در حالیکه که ۲۰ سال پس از آن همین انجمن اعلام کرد که رژیمهای گیاه خواری که درست برنامه ریزی شوند نه تنها میتواند از نظر تغذیهای کامل باشد، بلکه میتواند از بروز بعضی بیماریها جلوگیری کند. انجمن قلب آمریکا نیز با چنین گفتهای موافق است. در گذشته تحقیقات فقط بر کمبود تغذیهای احتمالی که از گیاه خواری ایجاد میشود تمرکز کرده بودند ولی در سالهای اخیر بررسیهای بیشماری فواید سلامتی گوشت نخوردن را نشان میدهند. مرور بعضی از این بررسیها دانستهها در مورد این شیوه خوردن را نشان میدهد. گر چه تصور عمومی این است که منظور از گیاه خواری حذف همه محصولات حیوانی است، آنچه در سایر نقاط دنیا به عنوان گیاه خواری مطرح میشود تنوع بیشتری دارد و در همه موارد این چنین محدود نیست. برای ادامه بحث در مورد اثرات این رژیمها بد نیست نگاهی به این تنوع داشته باشیم. از افرادی که خوردن محصولات حیوانی را محدود میکنند (کمتر از این محصولات استفاده میکنند) به عنوان نیمه گیاه خوار یاد میشود زیرا خوردن این مواد در آنها کمتر از بقیه افراد غیر گیاه خوار است. سایر گروههای گیاه خوار عبارتند از افرادی که یک سری دیگر از محصولات حیوانی، جز گوشتها را حذف میکنند. این گروهها عبارتند از: اوو (همه محصولات حیوانی جز تخم مرغ حذف میشود)، لاکتو (همه محصولات حیوانی جز لبنیات حذف میشود)، اوو-لاکتو (گوشتها حذف میشود ولی تخمم مرغ و لبنیات در رژیم آنها وجود دارد)، پسکو (فقط ماکیان و گوشت قرمز حذف است)، پلتارین (ماکیان، تخم مرغ، و لبنیات را می خورند ولی ماهی و سایر گوشتها حذف است)، وگان یا گیاه خوار محض (همه محصولات حیوانی حتی ژلاتین حیوانی را نیز حذف میکنند)، فروتریان (میوه، مغزها، و دانههای روغنی رژیم آنها را تشکیل میدهد).