کسانی که قدردان و قدر شناس هستند نسبت به دیگر افراد کمتر دچار نارسایی قلبی خواهند شد و احتمال ابتلای آن ها به مشکلات قلبی بسیار کمتر از بقیه است!
دانشمندان حاضر در این تحقیق دریافتند مثبتبینی بیشتر در بیمارانی با خلقوخوی بهتر، خواب بهتر، خستگی کمتر و سطوح پایینتر نشانگرهای زیستی التهابی مرتبط با سلامتی قلب، مشاهده میشود.
قدرشناسی و مثبتبینی بخشی از دیدگاه وسیعتر به زندگی است که شامل پیبردن به جوانب مثبت است. چون تحقیقات پیشین نشان داده بودند افرادی که معنویتر هستند، سلامت عمومی بهتری دارند و بر همین اساس، تیم تحقیقاتی نقش معنویات و قدرشناسی را به شکل توامان بر روی نشانگرهای سلامتی بالقوه در بیماران بررسی کرد.
این پژوهش شامل 186 زن و مرد مبتلا به نارسایی قلبی مرحله B برای دست کم سه ماه بود. تحقیق انجامشده شامل بیماران مبتلا به بیماری ساختار قلب ناشی از حمله قلبی بود که در آن، سوژهها علائم نارسایی قلبی مانند تنگی نفس یا خستگی را ندارند.
مرحله B، مرحله مهمی برای توقف پیشرفت بیماری و ارتقای کیفیت زندگی است زیرا بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مرحله B در معرض خطر بالای ابتلا به نارسایی قلبی مرحله C هستند؛ در این نارسایی، خطر مرگ پنج برابر بالاتر است.
محققان حاضر با استفاده از آزمایشهای روانشناختی استاندارد، نمرههایی را برای تعیین میزان قدرشناسی و سلامتی معنوی افراد بدست آوردند. آنها سپس این نمرهها را با نمرههای نشاندهنده شدت علائم افسردگی، کیفیت خواب، خستگی، اعتقاد به کارآیی فردی و نشانگرهای التهابی، مقایسه کردند.
دانشمندان دریافتند نمرههای قدرشناسی بالاتر با خلقوخوی بهتر، کیفیت خواب بالاتر، اعتماد به نفس بالاتر و التهاب کمتر مرتبط بود. التهاب اغلب نارسایی قلبی را بدتر میکند.
آنچه دانشمندان را شگفتزده کرد، این بود که توجه کامل یا نسبی به جنبههای مثبت، مسؤول مزیتهای سودمند سلامتی روحی بود.
محققان برای آزمایش بیشتر یافتههایشان، از بیماران خواستند به مدت هشت هفته، سه چیزی که اکثر روزهای هفته قدردان آن هستند را یادداشت کنند.
تیم تحقیقاتی دریافت افرادی که دفتر یادداشت قدرشناسی را برای این هشت هفته نگه داشته بودند، کاهش در سطوح چندین نشانگر زیستی التهابی مهم و همچنین افزایش در تنوعپذیری ضربان قلب را هنگام نوشتن تجربه میکردند. تنوعپذیری در ضربان قلب به عنوان معیاری برای خطر قلبی به کار میرود.
جزئیات این مطالعه در مجله Spirituality in Clinical Practice ارائه شده است.
مشرق،