mouse

پژوهشگران با تغییر ژنهایی درموش قادر شدند یک پروتئین مرتبط با  اضافه وزن را از بین برده و از تجمع چربی در نواحی  سیستم  درونی حیوان حتی  زمانیکه حیوان  رژیم غذایی سالم نمی خورد ، پیشگیری کنند.

این مطالعه نشان داد در موشهایی که از طریق مهندسی ژنتیک، ژن مرتبط با این پروتئین دستکاری شده است حساسیت به انسولین علیرغم  افزایش وزن حفظ می شود.

محققان انستیتوی پزشکی INSERMدر پاریس می گویند: تجمع چربی در اطراف اندام های داخلی در شکم بسیار مضر است، وجود این تجمعات چربی با مقاومت به انسولین و افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع  2 و بیماری قلبی همراه است. در این تحقیق دانشمندان نشان دادند که تغییر در الگوی تجمع چربی از ناحیه ی شکم به چربی زیرپوست موجب ایجاد زنجیره ای از حوادث می شود که نتیجه ی آن حفظ حساسیت به انسولین و کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع 2 است.

محققان از جذب ماکروفاژهای نوع M1توسط چربیهای احشایی مطلع بودند، ماکروفاژهای نوع M1نوعی از سلولهای ایمنی هستند که به سلولهای آسیب دیده  و عفونت ها حمله  می کنند، این ماکروفاژها با تولید  پروتیئنهای مضر موجب بروز مقاومت به انسولین می شوند.

پرفسور Udalovaاز انستیتوی روماتولوژی کندی در دانشگاه آکسفورد می گوید: ما پیش از این کشف  کردیم پروتئین interferon regulatory factor-5یا IRF-5در تغییر ماکروفاژهای نوع M2(نوع صلح آمیز) به نوع M1که تهاجمی تر می باشند، نقش دارند، دراین تحقیق به بررسی حذف IRF-5و تأثیر آن بر این  تغییر پرداختیم.

برای آزمایش این ایده، دو گروه از محققین موشهایی را پرورش دادند که فاقد ژن کد کننده ی IRF-5بودند سپس این موشها را با رژیم غذایی سالم و پرچرب تغذیه کردند.

تغذیه ی موشهای مهندسی شده و موشهای طبیعی با رژیم غذایی سالم هیچ تفاوتی را در وزن حیوانات این دو گروه ایجاد نکرد اما تغذیه ی موشهای فاقد ژن IRF-5با رژیم غذایی پرچرب موجب افزایش وزن این گروه از موشها نسبت به موشهای طبیعی گردید با این تفاوت که تجمع چربی در موشهای فاقد ژن کد کننده ی IRF-5در ناحیه ی زیر پوست بود در حالیکه تجمع چربی در موشهای طبیعی در اطراف ارگانهای داخل شکم مشاهده شد(چربی احشایی). همچنین اندازه ی سلولهای چربی در داخل شکم این موشها کوچکتر از موشهای طبیعی بود زیرا مقدار پروتئین کلاژن در داخل سلولهای چربی آنها بیشتر ازسلولهای چربی موشهای طبیعی بود.

تجمع چربی احشایی در انسان نسبت به تجمع چربی در رانها با افزایش خطر ابتلا به بیماریهای مرتبط با چاقی نظیر دیابت  نوع  2 در ارتباط است.

پرفسور Udalovaمی گوید: ما نمی توانیم الگوی تجمع چربی را در انسان( آنطور که در موشها تغییردادیم) عوض کنیم از این رو چنانچه تغییر در الگوی تجمع چربی بتواند فاکتورهایی  که منجر به دیابت  نوع 2 می شود را تغییر دهد، این روش یک رویکرد عالی برای جلوگیری از ابتلا به دیابت خواهد بود.

محققان این ایده را با دادن یک نوشیدنی شیرین حاوی گلوکز آزمایش کردند، سپس آنها سرعت خروج  گلوکز از خون را توسط انسولین بررسی کردند. چاقی سبب می شود بدن نسبت به انسولین حساسیت کمتری داشته و این بدان معنا است که مدت زمان  ناپدید شدن گلوکز از جریان  خون طولانی تر می شود. از دست دادن حساسیت به انسولین نهایتاً می تواند به دیابت نوع 2 منجر شود. موشهای فاقد ژن  IRF-5علیرغم  اینکه  نسبت به موشهای استاندارد چاق تر بودند اما در آزمایش چالش گلوکز عملکرد بهتر از خود نشان دادند.

محققان  انستیتوی INSERMهمچنین دریافتند میزان  IRF-5در بافت چربی افراد بسیار چاق بخصوص در بافت  چربی احشایی آنها بالا می رود.

آنالیز ژنی افراد چاق نشان داد بالا رفتن میزان  IRF-5با کاهش غلظت پروتئین دیگری که توسط ماکروفاژها تولید می شود و TGFbetaیا transforming growth factor betaنام دارد، همراه است.

دانشمندان با شبیه سازی محیط بافت چربی در لوله ی آزمایش دریافتند افزایش مصنوعی مقدار IRF-5درسلولهای گرفته شده از افراد لاغر سبب کاهش مقدار  TGFbetaمی شود که درست با آنچه درافراد چاق مشاهده شد، مشابه است. محققان حدس می زنند که کاهش میزان  IRF-5باعث ایجاد یک  زنجیره از حوادثی می گردد که آغاز آن افزایش مقدار TGFbetaاست.

افزایش TGFbetaبنوبه ی خود موجب تجمع بیشتر کلاژن شده و نتیجه ی آن تغییر الگوی تجمع چربی احشایی و ترشح  مواد شیمیایی  دیگری است که سبب حفظ حساسیت به انسولین می شود.

پرفسور Udalovaمی گوید: دراین تحقیق مشخص گردید موشهای فاقد IRF-5علیرغم  چاق تر بودن اساساً سالم هستند، جلوگیری از فعالیت  IRF-5ممکن است با برخی عوارض جانبی نظیر افزایش آلرژی همراه باشد، به همین  دلیل برای درک تغییرات غلظت IRF-5در انسان (با استفاده از داروهای جدیدی که این پروتئین را هدف قرار دهند) باید تحقیقات بیشتری انجام شود زیرا این روش می تواند راهی موثر برای درمان مشکل چاقی و بیماریهای متابولیک مرتبط با آن باشد.

 نتایج این تحقیق بوضوح نشان می دهد محل تجمع چربی مسئله ی بسیار مهمی در سلامت  افراد محسوب می شود.

منبع : diabetestma.org