چه آسیب های روحی و روانی افراد خیانت دیده را تهدید می کند؟خیانت به چه معناست و چگونه می توان آن را کنار گذاشت؟
می توان خیانت را هر گونه رابطه یا فعالیتی دانست که در آن فرد از روابطی با یک فرد سوم لذت می برد که قاعدتا باید در همراهی با همسرش تجربه می کرده؛ مثل قرار ملاقات گذاشتن، رفتن به سینما یا رستوران، برانداز کردن و چشم چرانی و عشوه گری و البته تماس جنسی. حتی ممکن است درددل و آرامش پیدا کردن از راه صحبت با فرد دیگر نیز مصداق خیانت باشد.
دکتر کاوه علوی، روانپزشک عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در نوشت: قدیم ترها وقتی اسم خیانت به گوشمان می خورد، تنمان می لرزید… آن روزها حتی کلمه خیانت را هم درگوشی می گفتیم و می شنیدیم اما حالا چند وقتی است که به لطف سریال های ترکیه ای که از شبکه های ماهواره ای مثل آنتی بیوتیک (!) روزی 3 بار هم تکرار می شوند، نه تنها خیانت را در قاب شیشه ای می بینیم که هرچند وقت یکبار هم خبر خیانت یک آشنای دور یا نزدیک یا متلاشی شدن یک زندگی را می شنویم. خیلی وقت ها این زندگی ها به دلیل رابطه های مجازی به هم می خورد و گاهی داستان فراتر از این حرف هاست.
اصلا خیانت یعنی چه؟
با آنکه متاسفانه خیانت پدیده رایجی است، هنوز همه مراجع تعریف یکسانی برای آن ارائه نکرده اند. خیانت یک نوع خلف وعده است. وقتی با افرادی که خود را قربانی خیانت می دانند، گفت وگو می شود، تعاریف کاملا متفاوتی برای خیانت بیان می کنند. در واقع، خیانت ممکن است شامل یک رابطه زناشویی، عاشقانه (رومانتیک) یا شهوت آلود باشد. پس ممکن است رابطه زناشویی مشخص و آشکاری در آن برقرار نشده و حتی این رابطه ذهنی باشد. می توان خیانت را هر گونه رابطه یا فعالیتی دانست که در آن فرد از روابطی با یک فرد سوم لذت می برد که قاعدتا باید در همراهی با همسرش تجربه می کرده؛ مثل قرار ملاقات گذاشتن، رفتن به سینما یا رستوران، برانداز کردن و چشم چرانی و عشوه گری و البته تماس جنسی. حتی ممکن است درددل و آرامش پیدا کردن از راه صحبت با فرد دیگر نیز مصداق خیانت باشد. خیانت می تواند با وابستگی عاطفی همراه باشد یا نباشد. پس عاشق شدن بخش ثابتی از خیانت نیست. لازم است یادآوری شود این موارد صرفا در فرهنگ ایرانی و اسلامی مصداق خیانت نیست و منابع غربی هم همین موارد را خیانت می دانند. به طور خلاصه، خیانت یک رابطه خارج از چارچوب ازدواج است. به علاوه، خیانت ممکن است تفننی (گاه یک بار و گاه چند بار)، ماجراجویانه، مرض گونه و حتی به گفته عده ای، رفاقتی یا رقابتی باشد.
به مرور متعهدتر شوید نه آسان گیرتر!
برخی افراد تصور می کنند خط قرمزهای رابطه زناشویی شان را باید با توجه به اقتضای زمانه تغییر دهند و گاهی سهل گیرانه تر به روابط همسرشان نگاه کنند اما وقتی از روابط خارج از چارچوب ازدواج صحبت می کنیم، باید مفهوم ازدواج را در نظر بگیریم. توافق این است که در اینجا ازدواج صرفا زندگی زیر یک سقف و تامین نیازهای طرف مقابل یا عقد محضری نیست. ازدواج یک نوع تعهد است و هرگاه قرار بر انجام این تعهد باشد، روابط خارج از آن محدوده خیانت تلقی می شود. بعد از ازدواج هم همین طور است. پایبندی به تعهدات که هم جنبه بین فردی دارد و هم به وسیله عرف و قانون تعیین می شود، همیشه لازم است و نمی توان آن را کاهش داد. البته باید به وجوه فرهنگی و مذهبی هر خانواده نگاهی اختصاصی داشت. اتفاقا دیده شده که احتمال خیانت بعد از گذشت چند سال از ازدواج بالاتر می رود. پس نه تنها نباید محدوده تعهدات را کوتاه کرد، بلکه لازم است پایبندی بیشتری به زندگی مشترک داشت.
خیانت اینترنتی و مجازی هم داریم؟
طبعا در دنیای مدرن امروز و همگام با پیشرفت فناوری، مصادیق جدیدی نیز برای خیانت پدید آمده است. زمانی رابطه انسانی (عاطفی یا جنسی) یا نامه نگاری بین دو فرد مصداق خیانت بود و بعد روابط تلفنی نیز به این موارد افزوده شد. در حال حاضر، خیانت ممکن است از راه پیامک، پست الکترونیک، پیام رسانی از راه فیس بوک، وایبر و واتس آپ و مانند آنها هم بروز کند. البته، اگرچه هیچ شکلی از خیانت به هیچ وجه مجاز و توجیه پذیر نیست، اما باید به شدت و تکرار و بزرگی عمل هم توجه کرد. اثبات خیانت کار ساده ای نیست. در غرب، نشان داده شده مردان بیشتر از زنان به خیانت بالقوه همسرشان شک و بیشتر چنین روابطی را کشف و افشا می کنند اما برخی نشانه ها در رفتار فردی که درگیر روابط خارج از چارچوب ازدواج شده است، دیده می شود. فرد خیانتکار نسبت به همسر و محیط خانه بی اعتنا می شود، ممکن است در منزل گفت وشنود خود با همسرش را کوتاه کند و به سوال های او سرسری پاسخ دهد، ممکن است بهانه گیر و پرخاشگر شود و بیشتر مشغول فعالیت های بیرون از منزل باشد، وسایلی مانند تلفن همراه خود را مخفی کند و بیشتر به خودش برسد. تماس های تلفنی ای دارد که گاه به یک دوست قدیمی که تازه پیدایش شده یا یک همکار جدید نسبت می دهد. زندگی جنسی او تغییر می کند و ممکن است دیگر به روابط جنسی با همسرش اهمیت ندهد. البته باید دقت کرد که اتهام خیانت خیلی جدی است و تاثیر عمیقی بر روابط دو طرف دارد پس نمی توان هر تغییر رفتاری را خیانت دانست.علل برقراری روابط خارج از چارچوب ازدواج بسیار متنوع است و عموما هم در مردان و هم در زنان مصداق می یابد. اگرچه گاه برقراری این روابط از نشانه های شخصیتی جامعه ستیزی و خودشیفتگی است، اما همیشه با اختلال های شخصیتی همراه نیست. چنین روابطی ممکن است نتیجه بحران در روابط زناشویی و احساس درک نشدن یا برآورده نشدن نیازهای جسمی، عاطفی و جنسی به وسیله همسر و احساس جذاب نبودن همسر باشد، اما این موارد تنها دلایل بروز خیانت نیستند، اختلالات و شرایط روانی (مانند افسردگی یا بحران میانسالی) و نیاز به احساس آزادی و استقلال، تقویت اعتماد به نفس و تجربه تازه، ماجراجویی و خطر کردن لذت بخش، اثبات یا القای شایستگی (مثل زیبایی و جذاب بودن) و احساس جوانی هم گاه به خیانت منتهی می شوند. گاهی افراد برقراری یک رابطه خارج از حیطه ازدواج را بی خطر می دانند و به همین دلیل درگیر این روابط می شوند. نداشتن ایمان هم از مهم ترین دلایل خیانت است. این موضوع اساسا به اسلام محدود نمی شود و در جوامعی که مسیحیت دین غالب است هم به آن اشاره شده است. ریشه خیانت گاهی هم تنبیه و انتقام است و مسائل اقتصادی (به خصوص رفاه بالای اقتصادی) و فرهنگی هم در این مورد نقش دارند. از طرف دیگر، خیانت یک رفتار تک عاملی نیست. به این معنی که معمولا چند عامل از عوامل بالا در بروز آن نقش دارند. همچنین، فرد خیانتکار تنها عامل خیانت نیست. خیانت را می توان به صورت مثلثی دید که دو رأس دیگرش همسر خیانت دیده و شریک فرد خیانتکار هستند. باز هم تاکید می کنم که این به معنی مجاز دانستن خیانت نیست؛ مثلا اینکه کسی بگوید همسرم افسرده بود و به من نمی رسید ، دلیل قانع کننده ای برای خیانت نیست اما باید در روند درمان جدی گرفته شود.
عواقب خیانت
بر هم خوردن ازدواج فقط یکی از عواقب خیانت است. خیانت ممکن است باعث آسیب روانی شدیدی در همسر خیانت دیده شود. افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه، از دست دادن اعتماد به نفس، سرزنش خود و اقدام های خودآسیب رسان (مثل خودکشی) از جمله این عواقب هستند. ممکن است فرد خیانت دیده برای انتقام گرفتن از طرف مقابل (چه همسر و چه شریک او) اقدام کند و این اقدام نتایج خطرناکی داشته باشد. این فرد ممکن است اعتماد خود را به هر رابطه دیگری هم از دست بدهد. حتی در روند درمان و برقراری مجدد اعتماد، برگشت اعتماد عموما طولانی و دشوار است و ممکن است کامل انجام نگیرد. از طرف دیگر، فرد خیانتکار نیز قربانی رفتار خود می شود حتی اگر خیانت آشکار نشود، احساس گناه و سرزنش خود یکی از آثار خیانت است. تلاش مدام برای مخفی نگه داشتن رابطه غیرقانونی، به تدریج استرس و اضطراب را جایگزین لذت اولیه می کند و اگر رابطه برملا شود، بحران های جدی تری هم بروز خواهدکرد.
ماندن یا رفتن؛ مساله این است!
خیانت وجود است اما جای تعجب نیست که آمار مشخص و قابل اعتمادی از خیانت در کشورمان نداریم. مطالعاتی که در ایالات متحده انجام شده، با توجه به جمعیت مورد بررسی و تعریفی که از خیانت در نظر گرفته اند، نشان داده اند حدود 25 درصد مردان و 10 درصد زنان درگیر چنین روابطی می شوند. حدود یک چهارم مشاوره های مرتبط با خانواده درمانی به دلیل خیانت درخواست می شود و در تعداد قابل توجهی از مشاوره هایی که به دلایل دیگر انجام شده نیز خیانت مشخص می شود. در ایران، خیانت یکی از مشکلات رایج زوج ها هنگام جدایی است، اما شایع ترین آنها نیست.
ممکن است فراوانی کم درخواست طلاق به دلیل خیانت، به وجهه اجتماعی آن برگردد و بسیاری از افراد نخواهند چنین روابطی هیچ گاه برای دیگران آشکار شود. با این حال هیچ سطحی از خیانت را نباید پذیرفت. بخشیدن آگاهانه با چشم پوشی از روی ناچاری و ناتوانی یا غفلت متفاوت است. البته هر گونه رابطه خارج از چارچوب ازدواج دلیل جدایی زوج نیست. هر فردی باید خودش درباره نحوه ادامه یا قطع رابطه با همسر خیانتکارش تصمیم بگیرد و نمی توان این وظیفه را به صورت نسخه ای از قبل پیچیده شده در نظر گرفت یا به دوش والدین، دوستان یا درمانگران گذاشت. گاه نمی توان مانع جدایی شد، اما بسیاری از موارد را هم می توان با کمک یک مشاور یا درمانگر مجرب و آگاه درمان کرد. در این موارد، بحران هیجانی اولیه، به تدریج جای خود را به دوره ای از کنترل هیجانی، البته عموما همراه مشغولیت ذهنی، خشم و احساس انتقام یا تنبیه می دهد و بعد فرد خیانت دیده وارد دوره ای از برقراری مجدد اعتماد می شود.
هفته نامه زندگی مثبت