چگونه از ذهنمان بیشتر مراقبت کنیم و متخصصین مغز و اعصاب چه کارهایی در این زمینه برای خود انجام میدهند؟
آیا برای مراقبت کردن از مغز خودکار خاصی انجام میدهید که ما انجام نمیدهیم؟
بله، مسلم است که کنترل تعدادی از عوامل بیماریهای مغز و اعصاب در دست خود ما است. درست است که نمیتوانیم همه استرسهای محیطی را کنترل کنیم تا احتمال ابتلا به اماس را در خودمان کاهش بدهیم، اما با کمک روانشناس و مطالعه کتابهای روانشناسی میتوانیم یاد بگیریم چگونه با آنها مواجه شویم.
مورد دیگر عواملی مانند چربی خون بالا، دیابت و فشارخون است که باعث سکتههای مغزی میشود و باید مراقب باشیم که اگر به آنها دچار شدیم، بهخوبی درمانشان کنیم. خود من حتما برای کنترل کردن قند خونم چکاب میدهم و حتما هرسال یک چکاب کلی میدهم.
فشارخونم را هم 1 بار در ماه کنترل میکنم. نکته مهم دیگر ورزش کردن است که من باوجود مشغله زیادی که دارم پیوستگی ورزشم را حفظ میکنم و سعی میکنم، در هفته 3 نوبت ورزش کنم؛ البته ممکن است یک هفته 2 نوبت و یک هفته 1 نوبت بتوانم ورزش کنم، اما ورزش کردن پیوسته را کنار نمیگذارم، چون پیوستگی در ورزش نکته خیلی مهمی است.
نوع غذا خوردن شما چگونه است؟
شکر و نمک ازجمله چاشنیهایی هستند که همه باید آنها را کم کنیم. خود من فقط هنگام پختن غذا در آن نمک میریزم؛ البته بهقدری که همه میگویند کمنمک است. نمکدان هم بههیچوجه سر سفره ما نیست و اگر هم کسی بخواهد بیاورد اجازه نمیدهم. البته درست است که اعضای خانواده از این شیوه راضی نیستند، اما ما باید این شعار را که «باوجوداینکه این غذا مضر است، چون دوستش دارم پس آن را میخورم» از سرمان بیرون کنیم و این عبارت را به خود تلقین کنیم که من غذایی را دوست دارم که برای سلامتیام مفید باشد.
البته میتوان برای جبران بینمکی غذا، از چاشنیهای ترشمزه هم استفاده کرد. موضوع مهم دیگر شکر است که حتما باید مصرف آن را محدود کنیم. من بهجای شیرین کردن چای صبحانهام، در آن دارچین دم میکنم و مصرف خوراکیهایی که قند طبیعی دارند را هم محدود کردهام، چون قند است و این تفکر اشتباهی است که خوردن عسل و برگه خشک میوههای شیرین اشکالی ندارد.
نکته دیگر این است که چربی هم باید کمتر خورد و باید ارادهای به خرج بدهیم که غذاهایی مانند آبگوشت را که عادت کردهایم پرچرب بپزیم، کمچربتر بخوریم. خود من بههیچوجه کلهپاچه که غذای بسیار چربی است، نمیخورم و مربا و خامه را هم محدود کردهام.
فرزندانتان را چه طور به خوردن شکر و نمک کم عادت دادید؟
من تا 1 سالگی بههیچوجه در غذای بچهها شکر و نمک نریختم و بعد از آنهم که به سر سفره آمدند، همان غذاهای کمنمکی را خوردند که ما خوردیم. خانوادههایی که فرزند کوچک دارند، باید به یاد داشته باشند تا حد امکان در غذای او شکر و نمک نریزند تا ذائقه کودک به آنها عادت نکند.