عشق بین همسران، در طول سالهای زندگی، ممکن است به دلایل متعددی،کم یا زیاد شود. گاهی اوقات عشقی که بین زن و شوهر وجود دارد، عشقی بیمارگون است! یعنی شاید در نگاه اول، عاشقانه به نظر برسد ولی مشکلات متعددی را بر سر راه زوجین قرار میدهد. این نوع عشقها، عشقهای بیمارگون و غیر سالم هستند که در دراز مدت، بر روحیه همسران و نیز بر روابط زناشویی شان، تأثیر گذار است.
گاهی اوقات مشکلات زندگی همسران، ناشی از عشقشان است. چگونه؟ نوع عشقتان را پیدا کنید تا بهتر معلوم شود!
گاهی عشق و علاقه ی بین همسران،بیشتر بیمارگون است تا ارامش بخش.مراقب باشید اگر محبت تان آزار دهنده است ،اصلاحش کنید.
در اینجا انواع مختلفی از عشق بیمارگون را معرفی میکنیم و به ارائه ی راهکارهایی برای درمان هریک آن ها می پردازیم:
عشق ایثارگرانه
رابطه ای که در آن، فرد بیش از آنچه به دست می آورد، از خود مایه می گذارد. تا جایی که گاهی احساس می کنند این رابطه به کلی یک طرفه شده است! رابطه یک طرفه ای که در آن، یک نفر با از خود گذشتگی، مدام در تلاش جلب رضایت و برآورده ساختن نیازهای فرد دیگر است. این افراد پس از مدتی، دیگر آن شور و نشاط عاشقانه ی اولیه را نخواهند داشت زیرا از نشاط درونی خود، غافل شده اند.
توصیه روانشناسان به این افراد این است که به خارج از چهارچوب عشقی خود نیز نگاهی بیندازند و به جستجوی چیزهایی غیر ازین نوع عشق ، برای لذت بردن بپردازند. بدانید که غیر از همسرتان، دوستان و اقوامی نیز وجود دارند و باید زمانی را به انجام فعالیت های مورد علاقه خودتان و معاشرت با افرادی که دوست دارید اختصاص دهید و بد نیست که گاهی این معاشرت ها و فعالیت ها، بدون حضور همسرتان، ولی البته با آگاهی و رضایت او، باشد. به این ترتیب با ارزش نهادن به خود، رابطه عاشقانه شما نیز تقویت می شود!
از کارهای ساده ولی بسیار تأثیر گذاری مانند آراستن خود، رنگ کردن مو و… که هم باعث تقویت روحیه خودتان می شود و هم همسرتان را به نشاط می آورد دریغ نکنید. این امر ربطی هم به جنسیت ندارد!
امام باقر(ع) می فرمایند: سزاوار نیست زنان، آراستن خود را [برای همسرانشان]، تعطیل کنند هرچند به آویختن گردنبندی باشد. [1]
امام رضا(ع) نیز درباره مردان می فرمایند: خضاب و خودآرایی مردان مایه افزایش عفت و پاکدامنی زنان است. [چنانکه برخی] زنان، عفت را بدلیل ناآراستگی همسرانشان ترک کردند [2].
عشق وسواس گونه
به نوعی از عشق گفته می شود که در آن، عاشق می خواهد تمام اوقات خود را با معشوقش بگذراند . این افراد حتی وقتی هم که ازدواج می کنند و حتی پس از گذشت سال ها، همچنان نگران رابطه و زندگی زناشویی خود هستند بدون اینکه مورد عجیب یا مشکوکی رخ داده باشد! طبیعی است که زندگی در کنار چنین همسری با این حد از وسواس و نگرانی درباره ی رابطه زناشویی، اول از همه شریک زندگی اش را ناراحت میکند و اتفاقاً همین نگرانیهای بیمورد، باعث دلزدگی همسرش میشود.
اخیراً خانمی که برای مشاوره مراجعه کرده بود بیان میکرد که همسرش از وی خسته شده است و با اینکه او تمام تلاشش را میکند که عشقشان مثل سابق باشد ولی موفق نبوده است. پس از بررسیها معلوم شد که این خانم دچار عشق وسواسی است و درواقع آنقدر همسرش را تحت فشار این حالات خود قرار داده است که او را خسته کرده!
توصیه ما به این خانم و کسانی مانند ایشان این است که متوجه شوند برای حفظ همسر و زندگی مشترک باید دست از نگرانی برداشته و زمانی برای تنفس به معشوق خود بدهند. به یاد داشته باشید که حتی شیرین ترین ها هم می توانند به مرز «بیش از حد» برسند و دیگر شیرین به نظر نیایند. اگر احساس ناامنی در شما بسیار شدید است، بدون معطلی با یک متخصص مشورت کنید و رابطه خود را بهبود بخشید.
اگر عاشق احساساتی هستید، برای زنده نگهداشتن عشق خود بهتراست قرار ملاقات های عاشقانه و دو نفری بگذارید، برای تعطیلات آخر هفته برنامه ای ترتیب دهید و تعطیلات را با یکدیگر سپری کنید و نگذارید که عشق رومانتیک شما دچار روزمرگی شود . و تلاش بسیار کنید که چیزهایی مهمتر از مسائل مادی و ظاهری، در معشوقتان بیابید و به چیزهایی دل بسپارید که به اصطلاح به یک تب بند نباشند!
عشق بازیگرانه
بعضی افراد هستند که عاشق ناز کردن و به دست آوردن دل معشوق هستند. برای آنها تعقیب و گریز ابتدای یک رابطه بسیار جذاب تر از ادامه دادن متعهدانه ی آن است. تا جایی که اگر رابطه شان ،طولانی مدت شود، به سرعت خسته می شوند و به دنبال عشق جدید می گردند! این افراد دوست دارند طالب بمانند و معشوقشان مدام از آنها بگریزد و ازین بازی لذت بسیار می برند. لذا به محض اینکه ببینند معشوق نیز به آنها علاقمند شده است از او دلسرد شده و او را رها می کنند . متأسفانه در مشاوره ها، با دخترانی که در دام عشق بازیگرانه برخی مردان افتاده اند، بسیار برخورد داشته ام.
آنچه مهم است این است که معشوق های این چنین عاشقانی، باید بدانند که عدم جذابیت یا بی عرضگی آنان در حفظ عشق، دلیل این رهاشدن نبوده است و ازین بابت نگران نباشند .
و اما درباره این دسته از عاشقان ، توصیه میشود که اگر چنین دل بازیگری دارید، سعی کنید با توسل و دعا وسوسه را از قلب و ذهن خود دور کنید و به جای این که در جایی خارج از رابطه فعلی خود به دنبال هیجان باشید، بکوشید که آن را در همین رابطه ایجاد کنید و درین مسیر از کمک مشاورانی متعهد، بهره بگیرید.
عشق احساساتی
عاشقان احساساتی، عاشق «عاشق بودن» هستند! برای آنها صِرف عاشق شدن مهم است لذا آنها خیلی زود به جذابیت های ظاهری دیگران (مثل زیبایی، ثروت و…) دل می بندند و البته با از بین رفتن این ظواهر جذاب نیز به همان سرعتِ عاشق شدنشان، فارغ میشوند!
روانشناسان به این افراد توصیه می کنند که به خاطر داشته باشند عشق واقعی نباید با کم شدن موی سر معشوق یا ورشکستگی پدرش، یا حتی بروز جراحتی در چهره اش، رو به نقصان بگذارد . اگر چنین عاشقی هستید، برای زنده نگهداشتن عشق خود بهتراست قرار ملاقات های عاشقانه و دو نفری بگذارید، برای تعطیلات آخر هفته برنامه ای ترتیب دهید و تعطیلات را با یکدیگر سپری کنید و نگذارید که عشق رومانتیک شما دچار روزمرگی شود . و تلاش بسیار کنید که چیزهایی مهمتر از مسائل مادی و ظاهری، در معشوقتان بیابید و به چیزهایی دل بسپارید که به اصطلاح به یک تب بند نباشند!
عشق رفیقانه
در این نوع از عشق، فرد به دلیل ویژگیهایی که در شرایط مختلف از معشوقش دیده است، به او دل می بندد. چنین رابطه ای مبتنی بر شناخت و به گونه ای محترمانه و توأم با محبت است . که غالباً پس از مدتی ، کم کم سر و کله عشق در آن پیدا می شود. چنین روابطی ممکن است بسیار کند پیشروی کنند، اما بسیار مستحکم هستند. نکته مهمی که لازم است گفته شود این است که نباید فراموش کنید رفاقت و تفاهم در زندگی مشترک ، بااینکه لازم است ولی کافی نیست و زوجین علاوه بر این نوع رفاقت و دوستی، باید گاهی اوقات با جرقه هایی از احساسات و تمایلات، آن را زیباتر و هیجان انگیزتر کنند.
نتیجه گیری:
احترام به عشق، احترام به فطرت است . لذا لازم است که فرق عشق سالم و بیمار را بشناسیم تا اتفاقی ناسالم را تعبیر به عشق نکنیم!
منبع- بیتوته