متاسفانه اکثر اختلالات روانی در میان مردم جامعه ما رو به رشد و افزایش است و به صورت امری شایع و همه گیر در آمده است.
این روزها از ترس بی اعصابی مردم دیگر نمیشود یک نصفه نان خارج از نوبت خرید. دیگر جرات نمی کنیم اشتباه کسی را به او گوشزد کنیم. فقط کافیست حواست نباشد و جلوی یک ماشین بپیچی، آن وقت راننده ماشین تا تلافی این کار را در نیاورد ول کن معامله نیست. تازه باید شانس بیاوریم که گلاویز نشده و با زدن بوق ممتد قال قضیه را بکند. این روزها کمتر کسی پیدا می شود که به خاطر اشتباهاتش از مردم عذرخواهی کند و به نظر می رسد آدم ها مرتب با هم در کشمش هستند.جوانان با والدین خود، مدیران با کارمندان و … کلا آدم ها انگار بی اعصاب شدهاند. کارشناسان هم مدام از نگرانی خود نسبت به افزایش آسیبها و بیماریهای روانی می گویند. اغلب آن ها بر این باورند که شمار شهروندانی که در ایران دچار اختلالهای روانی هستند بسیار بیشتر از آماری است که مراجع رسمی منتشر میکنند.
مجید صفاری نیا، رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی و عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران هشدار میدهد هر چقدر اختلالات روانی افزایش یابد، سلامت روانی جامعه به مخاطره میافتد و اگر وضعیت به همین شکل پیش برود آینده هولناکی در پیش خواهیم داشت.
« شیوع بیماریهای روانی به 35 درصد رسیده است». «بیمارهای روانی هم اکنون رتبه دوم بیماری ها را در کشور شامل می شوند» « افزایش ۶۰ درصدی بیماریهای روانی طی ۹ سال» « از هر چهار ایرانی یک نفر اختلال روانی دارد.» اگر چه مدل ارائه آمارها در رسانه ها با یکدیگر متفاوتند اما همگی خبر از شتاب نگران کننده بیماری های روانی می دهند.
افزایش ناسازگاری های اجتماعی از 20 تا 40 درصد
به گفته صفاری نیا نباید از سلامت روان غفلت کرد چرا که نبود سلامت روانی در یک جامعه باعث بروز مشکلات و ناهنجاری های مختلفی می شود که دامن همه را می گیرد. وی می گوید: اختلالات روانی در همه دنیا وجود دارد و ایران هم به تبع عضویت در جامعه جهانی از این مسئله مستثنا نیست. اگر چه در جامعه ما آمارهای متناقضی درباره اختلالات روانی وجود دارد اما همه به این موضوع اذعان دارند که ظرف 10 سال اخیر به دلیل توسعه شهرنشینی، کاهش سلامت اجتماعی و افزایش مهاجرت، تورم و بیکاری شرایط نامطلوبتری در کشور حاکم شده و ناسازگاری های اجتماعی از 20 تا 40 درصد افزایش یافته است.
سیاسی شدن آمارها
دسترسی به آمار و اطلاعات در کشور بیش از چندین سال است که به یکی از معضلات اساسی تبدیل شده و آثار و عواقب وخیم آن به حدی بوده که طیف انبوهی از بیاعتمادی تا تصمیمگیریهای اشتباه را در پی داشته است.
رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی تاکید دارد نظام آمارگیری و دسترسی بدون سانسور و شفاف مردم به آمارها و اطلاعات در کشور باید تغییر کند. وی می افزاید:« گاهی ارائه ندادن آمار سوء تفاهم بیشتری در بین مردم ایجاد و وخیم بودن ماجرا را تایید می کند اما اگر آمارهای کشور در مقایسه با آمارهای جهانی ارائه شود امیدواری بیشتری حاصل می شود. به طور مثال در کشور ما ممکن است آمار اعتیاد به مواد مخدر بالا باشد و در کشور دیگری همین عدد مربوط به آمار اعتیاد به الکل وجود داشته باشد.»
وی اشارهای به سایر کشورها می کند و ادامه می دهد: «بسیاری از کشورها همچون ژاپن یا سنگاپور در 25 سال گذشته بالاترین میزان اختلالات روانی را داشته اند اما زمانی که به توسعه دست یافتند باترفندهای پیشگیری و برنامهریزی صحیح توانستند مشکلات مردمشان را کاهش دهند به همین دلیل نسل فعلی شان استرس و اضطراب کمتری را تجربه می کنند.
ما نیز اگر برنامه های اقتصادی موفقی را طرحریزی کنیم دهه بعدی مردم از شرایط بهتری برخوردار خواهند شد.» اصغر مهاجری، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی معتقد است: آمارهایی که در زمینه بی اعتمادی و یا بی تفاوتی مردم ارائه می شوند آمارهای قابل اتکایی نیستند چون این آمارها از طریق پیمایش انجام می شوند و در جوامعی که از شفافیت برخوردارند پذیرفتنی است اما از آنجا که در ایران اطلاعات واقعی ارائه نمی شود و اگر آماری داده شود هدف فقط از سر خود باز کردن است اعتمادی به آمارها وجود ندارد اما همین آمارهای موجود نیز نشان می دهد که آینده روشنی در پیش نداریم.
ایران با سطح رفاه زیر متوسط
اینکه الان وضعیت کشور از لحاظ بیماری های روانی در کجا قرار دارد، صفاری نیا می گوید: ما در نقطه اوج اختلالات روانی قرار داریم. حتی در آمار موسسه ای به نام لگاتوم که بر اساس معیارهایی همچون اقتصاد، کارآفرینی، وضعیت اقتصادی مالی و روانی، فرصت های شغلی، حکومت داری، آموزش بهداشت، امنیت، آسایش، آزادی فردی و سرمایه اجتماعی مردم دنیا بررسی شده، ایران از بین 142 کشور مورد مطالعه، جایگاه 102 را بهدست آورده است.
اهمیت آموزش فرزندپروری
بسیاری از روان شناسان هشت سال اول زندگی را پایه گذارشخصیت انسان می دانند و معتقدند این سال های طلایی یکی از عوامل مهم سازندگی و بالندگی شخصیت در بزرگسالی است. بنابراین انباشت احساسات در درون کودک می تواند موجب طغیان های خلقی شود و رفتارهای اشتباه والدین می تواند بزرگسالی کودکان را دگرگون کند. مهاجری توجه نکردن پدر و مادرها به مقتضیات زمان در پرورش فرزندان خود را مهمترین عامل اختلاف نسل قدیم و جدید می داند. صفاری نیا نیز معتقد است آموزش فرزندپروری در کشور ما مغفول مانده است. او می گوید: « ناآشنایی والدین با شیوه های فرزندپروری کودکان ما را به یک خودشیفتگی پنهان سوق می دهد. بنابراین افزایش آگاهی پدر و مادر از مهارت های فرزندپروری باعث می شود والدین از روش های نوین علمی و درستتری بهره ببرند اما عدم اطلاع و اطاعت بی چون وچرا از خرده فرمایش های فرزندان، موجب پر توقع شدن آنها می شود.» وی ادامه می دهد: دولت باید کلاسهای ویژه ای برای مادران هنگام بارداری بگذارد تا آن ها با پرورش درست فرزندان خود بتوانند سلامت روانی بهتری را برای آن ها رقم بزنند. چه زیبا گفت سهراب « چشم ها را باید شست و جور دیگر باید دید.» مهاجری توجه به این شعر توسط مسئولان را اولین قدم رفع مشکلات می داند و بیان می کند: ما باید ابتدا مشکلات را ببینیم، بعد آن را بپذیریم، سپس آستین ها را بالا بزنیم. خودمان را باور کنیم که میتوانیم مسئلهها را حل کنیم.
حق الزحمه سنگین، مهم ترین علت عدم ارجاع به روان شناس
«مگر من دیوانه ام !» معمولا این جمله شخصی است که مشکل روحی پیدا کرده و به او پیشنهاد می شود که به یک روانشناس مراجعه کند. اگر هم کسی پیدا شود برای درمان خودش اقدام کند ممکن است دیگران به او بگویند: «مگر پول اضافه داری که آن را دور می ریزی ! » از سویی دیگر ترس از برچسب دیوانگی و انگ زدن هم یکی دیگر از عواملی است که افراد اختلال روانی خود را پنهان می کنند. به نظر می رسد این آمار و ارقامی که از وزارت بهداشت یا مسئولان دیگر ارائه می شود شکل خوشبینانه آن است. صفاری نیا معتقد است: در حال حاضر مردم آگاه تر شده اند و به مشاور رجوع می کنند اما افرادی که از انگ میترسند معمولا اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارند این در حالی است که اگر بیماریهای روانی به موقع تشخیص داده شوند و درمان سریعتر انجام شود از مزمن شدن بیماری جلوگیری میشود. وی براین باور است که حق الزحمه سنگین مهم ترین علت عدم ارجاع مردم به روان شناس است. هر چند یکی از برنامه های وزارت بهداشت و درمان تجهیز 15 هزار روان شناس در خانه های سلامت است که خدمات رایگان به مردم بدهند و این اتفاق خوبی است اما دولت باید بحث پرداخت هزینه های درمان از طریق بیمه های خدمات درمانی را جدیتر بگیرد تا شاهد اتفاقات بهتری در آینده باشیم.
فراهم کردن تفریح و نشاط وظیفه دولت است
با اینکه کارشناسان همگی به این موضوع اذعان دارند که هر چقدر زمینه تفریح، نشاط و امکانات رفاهی برای مردم بیشتر فراهم باشد ما با کاهش آسیب های اجتماعی مواجهیم اما انگار گوش شنوایی وجود ندارد. به گفته سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی یکی از راه هایی که می تواند نشاط را افزایش دهد سیاستگذاری کلان کشور در راستای توجه به سلامت اجتماعی است.
وی تاکید می کند: در واقع در هر گونه از برنامهریزی های دولت باید نشاط افراد و جامعه مد نظر قرار گیرد. از طرف دیگر مردم نیز نباید منتظر باشند تا دولت برایشان نشاط فراهم کند. به مردم کشور اسپانیا نگاه کنید که با پرتاب گوجه فرنگی یا گل بازی سعی می کنند ساعاتی را در کنار هم به شادی بپردازند. وی با بیان اینکه تفریح یکی از نیازهای انسان است که فراهم کردن آن وظیفه دولت است، می افزاید: گاهی زیباسازی یک شهر هم می تواند در به وجود آمدن حس خوب برای شهروندان تاثیر گذار باشد. به نظر موسویچلک عده کثیری از مردم اختلالهای خاموش روانی دارند و از آن بیاطلاع هستند و گسترش این اتفاق میتواند مسائل را بهشدت برای ما بغرنج کند. آنچه نگرانیها را افزایش میدهد موارد ناشناخته اختلالهای رفتاری و روانی است که به دلیل تکرار در خانه، خیابان و رسانههای رسمی ناهنجار جلوه نمیکند. صفاری نیا هم میگوید: در فضای شادی امید، اتفاق، نوعدوستی و کار خیر اتقاق می افتد. بنابراین ایجاد شادی و نشاط اجتماعی و رفع تبعیض ها و برقراری عدالت اجتماعی می تواند بهترین عوامل پیشگیری از اختلالات روانی باشد.
روزنامه قانون