Young couple holding hands in garden, close up

اگر همسری دارید که از لحاظ روحی و روانی دچار افسردگی شده است بهتر است یک سری تغییرات در رفتارهایتان بدهید.

افسردگی ظواهر متفاوتی دارد. ممکن است یک روز شاد باشید و فردای آن روز کاملا غمگین باشید. آشفتگی و ناامیدی هم که دو همراه اجتناب‌ناپذیر افسردگی است. افراد افسرده معمولا دیگران را هم افسرده می‌کنند.
همگام با پیشرفت تکنولوژی و گسترش شبکه اجتماعی، انسان‌ها تنهاتر می‌شوند. البته نمی‌توان همه تقصیر را گردن شبکه‌های اجتماعی و تفریحات مشابه انداخت، زیرا عوامل اقتصادی نیز با این مسئله مرتبط است. از بعدی دیگر نیز می‌توان به مسئله افسردگی نگاه کرد. در شرایطی شخص تنها است و از افسردگی‌اش فقط خودش رنج می‌برد، اما گاهی اوقات نیز ممکن است که شخص ازدواج کرده باشد و سپس افسردگی به سراغ او رفته باشد.
در چنین شرایطی همسر می‌تواند یک همراه مطمئن باشد و کارهایی را انجام دهد تا اوضاع او بهتر شود.

عشق غیرشرطی را به آن‌ها نشان دهید
عشق قدرتی عظیم و ناشناخته دارد که می‌تواند مرهمی بر بسیاری از دردها باشد. اگر اوضاع روحی همسر شما خوب نیست به او عشق بیشتری نشان دهید. درست است که در چنین شرایطی همسر شما به احتمال زیاد پرخاشگری هم کند، اما در این روزها است که به عشق شما تشنه است. نیازی نیست شاخ غول را بشکنید، فقط کافی است با زبانی با آن‌ها صحبت کنید که مطابق میلشان است. به آن‌ها نشان دهید که عشق شرطی نیست؛ بدین ترتیب که حتی اگر جواب شما را هم نداد باز هم عشق خود را به او نشان دهید.

تحت هر شرایطی از او حمایت کنید
افسردگی زیبا نیست و در حقیقت خیلی هم بدقیافه است. به همین دلیل است که آن‌ها در بدترین شرایط روحی خود به حمایت همه‌جانبه شما نیازمند هستند. یکی از نمودهای افسردگی این است که همسر شما می‌خواهد شما را پس زند، بنابراین شما باید آگاه باشید و در این شرایط هم دست از حمایت برندارید.

بدانید که چه زمانی باید به آن‌ها فضا دهید
گاهی اوقات همسر شما به شما می‌گوید که می‌خواهد کمی تنها باشد، اما منظورش این است که «به تو احتیاج دارم،» و گاهی هم می‌گوید فضا می‌خواهد و منظورش نیز این است که واقعا می‌خواهد تنها باشد. اگر این درخواست را از همسرتان شنیدید دست‌های او را در دست بگیرید و از او بپرسید که آیا واقعا فضا می‌خواهد یا به شما احتیاج دارد؟ به عبارت بهتر شما باید قلق همسر خودتان را بدانید تا به خواسته اصلی او پاسخ دهید.

بدانید واقعا چه می‌خواهند
با همسرتان صحبت کنید و از آن‌ها بپرسید که چه می‌خواهند؛ به  همین سادگی، فقط کافی است بپرسید: «الان به چه چیزی نیاز داری؟» و سپس آن را برای او فراهم کنید. شاید دلشان یک سریال تلویزیونی بخواهد یا اصلا بخواهند کمی قدم بزنند. همیشه هم نیازی نیست از او بپرسید، گاهی اوقات غذای محبوبشان را برای او تهیه کنید بگویید: «این مال تو است.»

فضا را حفظ کنید
همسر شما روزهای بی‌روحی را می‌گذراند و به خوبی نمی‌تواند ارتباط برقرار کند. تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که آن فضا را حفظ کنید. شما با اشتیاق فضایی خاص را به آن‌ها اختصاص دهید تا بدانند که وارد جایی امن شده‌اند. مهم‌تر از آن این است که آن فضا را حفظ کنید. برای این کار بگویید: «می‌دانم که روز خیلی سختی را پیش رو داری و می‌خواهم بدانی که این فضا را فقط و فقط برای تو حفظ می‌کنم. تا هر اندازه که بخواهی اینجا کنار تو می‌مانم.»

طرحی عملی ارائه دهید
این مرحله از همه مهم‌تر است. در یک روز خوب که هر دو شاد و آرام هستید، کنار همسر خود بنشینید و با حرف او بزنید. بحث را به این مسئله بکشانید که بهتر است برای روزهای بی‌روح زندگی یک طرح عملی طراحی کنید. این کار باید با مشارکت هردوی شما انجام شود. این سوال را بپرسید: «در آن روزها چه کارهایی را دوست داری انجام دهی تا حالت بهتر شود؟»

شما به عنوان همسر یک شخص افسرده می‌توانید دو رویکرد مختلف داشته باشید: با بی‌تفاوتی او را به حال خود رها کنید و در نهایت نیز به رابطه شما لطمه وارد خواهد شد و یا به صورت فعال تلاش کنید که حال روحی همسرتان بهتر شود. با انجام این شش مرحله و به ویژه تهیه یک برنامه مخصوص می‌توانید به همسر خود کمک شایانی کنید. مثلا من به همسرم گفتم که ورزش یوگا مرا در آن روزهای بی‌رنگ و روح آرام می‌کند. همین برنامه از پیش تعیین شده کمک کرد تا در روزهای افسرده زندگی سریع‌تر بهبود یابم.

حرف آخر اینکه کلید اصلیِ افسردگی «برقراری ارتباط» است. به همسرتان نشان دهید که عشق شما مشروط به انجام کاری نیست و تحت هر شرایطی از او حمایت خواهید کرد. به او اطمینان خاطر دهید که همیشه در کنار او هستید و خانه فضایی رویایی بر او است. شاید باورتان نشود، ولی همین کارهای کوچک برای همسرتان معجزه می‌کند. در روزهای سخت کنار همسرتان باشید.

فرادید