بدن انسان، ساختار بسیار پیچیده ای دارد. از سلول ها گرفته تا دستگاه های مختلف بدن. در این مطلب ده نکته در مورد بدن انسان می گوییم که لازم است بدایند که :

اسيد قوي موجود در معده
يک ماده بسيار خطرناک که هيچ فرودگاهي نميتواند شما را به خاطر همراه داشتن آن متوقف کند، اسيد هيدروکلريک يا جوهر نمک است. اين اسيد بسيار خطرناک که ماده اي مرکب و بسيار خورنده و سمي است، در معده ما يافت شده و در واقع توسط سلولهاي جداره معده ترشح ميشود. اين اسيد که براي شستشوي فلزات به کار ميرود، به خاطر وجود مواد لزج مخاطي که ديواره معده را ميپوشانند، نميتواند به بافت آن آسيب وارد کند، بدون هيچ خطري در سيستم گوارش باقي مانده و غذاي ما را تجزيه ميکند.   

———————-

تاثير حالت بدن بر حافظه
اگر تاريخ خواستگاري خود از همسرتان را فراموش کرده ايد، بد نيست چند دقيقه با زانوي خميده و در حالت تقديم حلقه، بر زمين بنشينيد. حافظه و خاطرات تا حد زيادي در حواس شما تجسم ميابند. يک بو يا صداي خاص ميتواند بخشي از يک خاطره مربوط به ساليان دور کودکي را در ذهن ما زنده کندو اين ارتباط ميتواند واضح باشد، مثلا زنگ دوچرخه ميتواند شما را به ياد دوچرخ سواري در کوچه باغهاي محل قديميتان بياندازد، و از طرفي ممکن است دليل اين يادآوري واقعا برايتان چندان واضح نباشد.اما تحقيقات جديد نشان ميدهد که اگر بدن ما در موقعيتي مشابه با حالتي که در زمان وقوع يک امر داشته قرار بگيرد، ميتوانيم ماجرا را بسيار بهتر و دقيقتر به ياد آوريم.

———————

استخوانها به خاطر تامين مواد معدني تجزيه ميشوند
استخوانها، علاوه بر اينکه تکيه گاه و حامل اعضا و جوارح و عضلات بدن هستند، به تعديل و تنظيم ميزان کلسيم بدن نيز کمک ميکنند. استخوان حاوي فسفر و کلسيم است که اين دومي از عناصر مهم تشکيل دهنده ماهيچه ها و اعصاب به شمار ميرود. اگر ذخيره کلسيم بدن کاهش يابد، هورمونهاي خاصي ترشح شده و موجب ميشوند که لايه هاي استخواني تجزيه شده و مقدار اين عنصر حياتي در بدن را افزايش ميدهند تا ميزان کلسيم سلولي به حد اشباع برسد.

———————–

بيشتر غذايي که ميخوريم براي ذهن است
هرچند وزن مغز تنها 2 درصد از کل وزن بدن انسان را تشکيل ميدهد، اما با وجود کوچکي به 20 درصد از کل اکسيژن و کالري دريافتي بدن نياز دارد. سه شريان مغزي مهم براي رساندن مواد لازم به سر ميروند و مدام در حال پمپ کردن اکسيژن به مغز هستند. انسداد يا پارگي يکي از اين رگها ميتواند سلولهاي مغز را به شدت گرسنه کرده و انرژي لازم براي عملکرد صحيح را از آنان گرفته و کارايي بخشي را که با آن رگ در ارتباط است را خراب و يا قطع کند. چنين حالتي را سکته ميناميم.

———————–

هزاران تخمک بدون استفاده
هنگامي زنان به اواخر 40 سالگي يا اوايل 50 سالگي ميرسند، قاعدگي يا عادت ماهيانه که کنترل کننده ميزان هورمون بدن او و آماده کننده تخمکها براي باروري احتمالي است، متوقف ميشود. ميزان استروژن توليد شده توسط تخمدانها کمتر و کمتر شده و تغييرات فيزيکي و احساسي بسياري در وجود آنان رخ ميدهد و فوليکلهاي تکامل نيافته تخمک به اندازه گذشته تخمک آزاد نميکنند. يک دختر بالغ معمولي داراي 34 هزار فوليکل تکامل نيافته تخمک است که با ميانگين يک تخمک در ماه، تنها حدود 350 عدد از آنها در طي زندگي وي به مرحله تکامل ميرسند. به اين ترتيب، فوليکلهاي تخمک استفاده نشده رو به زوال گذاشته و از بين ميروند و بدون امکان بارداري، مغز از برنامه ريزي براي آزاد ساختن تخمک دست ميکشد.
با رشد و تکامل بخشهاي قدامي مغز، بايد منتظر احساسات غير قابل کنترل، بي عاطفگي و بر هم ريختن تواناييهاي تصميم گيري باشيم .

———————–

بلوغ غم انگيز و ديوانه کننده
ما ميدانيم که تغييرات هورموني در زمان بلوغ، براي رشد و آماده ساختن بدن براي توليد مثل بسيار ضروري است. اما چرا عبور از اين مرحله و بالغ شدن از نظر احساسي تا اين حد ناگوار است؟ هورمونهايي چون تستوسترون در اصل بر رشد و توسعه نورونهاي مغز تاثير ميگذارند و تغييراتي که در ساختار مغز ايجاد ميشود، پيامدهاي رفتاري بسياري دارد. به اين ترتيب با رشد و تکامل بخشهاي قدامي مغز، بايد منتظر احساسات غير قابل کنترل، بي عاطفگي و بر هم ريختن تواناييهاي تصميم گيري باشيم تا اينکه روند اين رشد پايان يافته و مشکل حل شود.

———————-

مژکهاي سلولي مخاط را حرکت ميدهند
اکثر سلولهاي بدن ما مجهز به بخشهاي ويژه مو مانندي به نام مژک هستند که در موارد بسياري-از گوارش گرفته تا شنوايي- مفيد واقع ميشود. مژکها در بيني به تخليه مخاط از درون مجراي تنفسي به داخل گلو کمک ميکند. هواي سرد، روند تخليه مجرا راکند کرده و موجب ميشود اين مخاط بر روي هم انباشته شده و شخص دچار آبريزش بيني شود. غشاء متورم بيني يا غليظ شدن اين مخاط نيز ميتواند موجب پر شدن مجراي تنفسي از مخاط و آبريزش بيني شود.

———————–

مغز بزرگ جاي دندان عقل را ميگيرد
تکامل چندان بي عيب و نقص و عاري از مشکلات خاص خود نبوده است. گاهي اعضا يا خصوصياتي خاص تنها به اين دليل در يک گونه باقي ميمانند که آزار چنداني ندارند. براي مثال دندان عقل، در ابتدا تنها به عنوان وسيله درآمد دندانپزشکان وجود نداشته است، بلکه مدتها پيش، اين دندانها به عنوان گروه سوم دندانهاي آسيا و براي جويدن گوشت وجود داشته اند. اما با رشد مغز انسان، ساختار فک او نيز تغيير يافته و اکنون ما دهاني داريم که با دندانهايي گران قيمت و بي استفاده پر شده است.

———————–

دنيا با تو ميخندد
شواهد علمي نشان ميدهد که درست همانطور که مشاهده خميازه يک شخص ميتواند رفتاري مشابه را در ديگران ايجاد کند، خنده نيز به ديگران سرات ميکند. در واقع شنيدن صداي خنده بخشي از مغز را که عامل حرکات چهره استف تحريک ميکند. تقليد نقش بسيار مهمي در کنشهاي متقابل اجتماعي بازي ميکند و کنشهايي چون عطسه، خنده، گريه و دهان دره همه ميتوانند راههايي براي ايجاد همبستگي اجتماعي در ميان گروه تلقي شوند.

———————-

پوست چهار رنگ دارد
پوست، بدون وجود رنگها سفيد شيري است. رگهاي خوني در نزديکي سطح پوست، آنرا تا حدي سرخ ميکنند. رنگ دانه هاي زرد نيز در تمام انواع پوست وجود دارند و در نهايت، ملانين –لکه هاي تيره رنگ- به رنگ قهوه اي تيره، در اثر تابش اشعه واورا بنفش به وجود آمده و در مقادير زياد سياه ديده ميشوند. اين چهار رنگمايه در مقادير متفاوت با يکديگر ترکيب شده و پوستهايي بارنگهاي مختلف را براي افراد جهان به همراه مي آورند.