ما همه تحت تاثیر فشار قرار داریم. این جدا از هرینه ای است که باید به علت نزدیکی زندگی با سایر مردم یا تا حد زیادی، به علت دوری از آنها بپردازیم همچنین به واسطه مواجه شدن با نیازهای اجتماعی جدید یا به مناسبت دوری بیش از اندازه از آنها، برای تحریک بیش از حد یا تحت انگیزه قرار گرفتن، کوتاه سخن اینکه فشار وقتی پدید می آید که زندگی ما به طور جدی نامتعادل باشد.
واکنشهای ما در مقابل فشار، جدا از مکانیزم های تسلط یافته بر بدن و فکرمان هستند که برای کمک به اصلاح بیماری تا برگشت مجدد تعادل طبیعی توسعه می یابند. این یک واکنش کاملاً طبیعی به همراه اضطراب است که در مقابل مشکلات بروز می کند؛ افزایش فشار خون مرتبط با میزان خستگی است، پس از آن ما به حالت آرامش بر می گردیم. فشار تنها هنگامی مشکل آفرین است که ایجاد تعادل امکان پذیر نباشد. وقتی که ما سعی داریم در یک وضعیت اضطرابی زندگی کنیم، فشار خون بالا، خستگی طبیعی را پدید می آورد.
در زمینه فشار مزمن با مشکل روبرو هستیم، زیرا نشانه ها ممکن است به آسانی در چندین الگوی مشابه قرار گیرند که علت آنها مشخص نباشد. ما به طور خیلی مبسوطی درباره قابلیتها و واکنشهایمان در مقابله با فشار می گوییم که پاره ای چیزها هستند که هستی و وجود منحصر به فردمان را می سازند، چیزهایی که به آنها پاسخ می دهیم و ارزشهایی که در زندگیمان بدان پایبندیم.
هیچ جواب ساده ای در مقابل مشکلات فشار خون وجود ندارد. ما هر کدام دارای مشخصه هایی هستیم که علل و حتی از بین بردن یا متعادل کردن آنها توانمان را برای تسلط بر آنها تعیین می کند. علت ان هر چه که می خواهد باشد، جواب احتمالاً اصولی و نسبتاً درست است.
شما مجبور خواهید بود اصول صحیحی را برای هر تاثیر با ارزشی بپذیرید. نه هیچ قرصی؛ نه ابزاری؛ مه عادت بد سرهم بندی کردن و نه دلخوشی های بی اساس هیچکدام از تاثیر اساسی مشابهی برخوردار نیستند. در رسیدگی به فشار مزمن است که طب مرسوم سرانجام با شروع علائم درمانی متوقف می شود. برای مثال، کاملاً روشن است که پایین آوردن فشار خون به کمک مصرف دارو، بدون توجه به علت افزایش آن، براحتی فشار را به دستگاه دیگر بدن انتقال خواهد دارد. در حقیقت، احتمالاٌ همه چیز را بدتر جلوه خواهد داد، به طوری که بدن نه تنها نمی تواند به اصل فشار تسلط یابد، بلکه با از کار افتادن، زمینه تسلط افزایش فشار را نیز فراهم می کنید. سعی در مقابله با فشار با مصرف داروها مانند زمانی است که می خواید درجه حرارت اطاق را با سرد کردن گرما سنج پایی بیاورید. آن وضعیت یک امکان خطرناکی از پندار نادرست و بد را خلق می کند.
هنوز، نیاز است که بسیاری از کارها در زمینه امراضی که مربوط به فشار است انجام گیرد. امراض قلبی و عروقی در حال حاضر یکی از بزرگترین کشنده های جهان هستند و در آمریکا 40 درصد از تمام مرگ و میرها بر اثر امراض قلبی است و فشار مزمن بزرگترین عامل در هر سنی دیده می شوند؛ بچه ها با سخت شدن شریانهای خونی رو به رو هستند و سکته قلبی در افراد سی ساله به طور فلاکت باری عمومیت پیدا کرده است.
یکی دیگر از امراض بالقوه مرگ بار که در آنها فشار مزمن نقش قابل توجهی دارد، زخم معده، افسردگی، سرطان و آسم است. فشار مزمن همچنین به عفونتها کمک می کند تا نیرومندتر شوند و این مورد ممکن است در افراد ناتوان به مرگ منجر شود. فشار می تواند شرایطی بحرانی مانند، بیخوابی، اضطراب، زخم اثنی عشر، اسپاسم روده بزرگ، ناراحتی تخمدان، کمر درد و سردرد را افزایش دهد همچنین می تواند زمینه مشکلات قاعدگی، بارداری، عفونتها و ناراحتیهای پوستی را فراهم کند.
پیش از انکه این بخش عمومی را که درباره فشار است به پایان برسانیم، باید موارد عمومی را که با مشکلات فشار ارتباط دارد بیان کنیم که زمینه ساز آنها رژیم غذایی و دخانیات است.
افرادی از روی عادت خودشان را تحت فشار یک رژیم غذایی غنی قرار می دهند. از آنجائیکه این رژیم غذایی نامطلوب کاری انجام نمی دهد، تقریباً زحمت شما را از بین خواهد برد. بله، سرانجام شما با کمبود وزن مواجه خواهید شد. هر نوع تغییر یا عوض کردن متابولیسم این عمل را ایجاد خواهد کرد اما در پایان مجدداً اضافه وزن ادامه دارد- ما تمایل داریم که شما این اندرز را به کار بندید تا اعتبار این سخن که : «رژیم غذایی شما را چاق می کند» از نظر بیفتد. به طور طبیعی، در کنار استراحت و فعالیت از یک غذای مناسب استفاده کنید و به هر شکلی که دوست دارید از آن بخورید، بدون اینکه دردسری داشته باشد افراد سیگاری نباید در یک وضعیت فشار شدید اقدام به ترک آن بکنند، چرا که در تهاجم مجدد مشکلات دوباره مجبور به روی آوردن به عادت گذشته خود خواهند بود. اگر از دخانیات بعنوان یک تفریح بهره می برید، چنانچه در مقابل آن احساس نیاز می کنید، کنارش بگذارید اما از تفریحی بودن آن به عنوان توجیهی برای ادامه استعمال همیشگی آن استفاده نکنید.
