بهتر است کمی هم برای خودتان وقت بگذارید و از لحاظ روحی و معنوی خود را پرورش دهید.
مهمترین تصمیم زندگیتان، تصمیمی است که بر بقیه تصمیمهای زندگیتان اثر میگذارد، تعهد به دوست داشتن و پذیرفتن خودتان است. این تصمیم به طور مستقیم بر کیفیت روابط شما، کارتان، وقت آزادتان، ایمانتان و آیندهتان اثر میگذارد.
اما چرا انجام آن اینقدر سخت است؟
منشاء خانوادگی
من با نه خواهر و برادر بزرگ شدم. دو برادر و سه خواهر بزرگتر از خودم داشتن و سه خواهر و یک برادر کوچکتر از خودم. من هیچوقت بین آنها جایی نداشتم. خواهرهایم همه قدبلند و زیبا بودند و موهایی بلند و پرپشت داشتند. من در یازده سالگی دختری کوتاهقد و تپل بودم. موهایم هم خیلی نرم و نازک بود.
خواهرهایم بسیار حرفگوشکن بودند اما من شدیداً غیرقابلکنترل و سرکش بودم. هم در خانه و هم مدرسه اذیتم میکردند. اما من هم آرام نمیگرفتم برای حفظ موقعیتم در خانه میجنگیدم. برای محافظت از خودم، ضربمشتم قوی شد و زبانم تند و تیز.
وقتی ناامیدانه سراغ اولین مشاور روانشناس رفتم، بیست و هفتساله بودم و چهار فرزند داشتم. احساس میکردم تنها هستم و کسی دوستم ندارد. واقعاً تصمیم گرفته بودم که تغییر کنم.
بعد از اینکه شش ماه روی مشکلات دوران کودکیام، افکار، اعتقادات و اتفاقات قدیمیام کار کردم، دوباره احساس زنده بودن میکردم. مثل این میمانست که از روی یک مبل آنتیک قدیمی چند لایه رنگ برداشته باشند. احساس میکردم دوباره به دوران زیبایی واقعیام برگشتهام.
تاثیرات فرهنگی
جامعه به ما یاد میدهد که ارزشمان در بتهای فرهنگیمان است — تکنولوژی، جوانی، زابطه جنسی، قدرت، پول، جذابیت و روابط عاشقانه.
وقتی ارزش خودتان را بر مبنای دنیای بیرونی قرار دهید، هیچوقت نمیتوانید خودتان را دوست داشته باشید.
منتقد درونیتان شما را در افکاری مثل «من کافی نیستم، به اندازه کافی ندارم، به اندازه کافی کار نمیکنم» و از این قبیل غرق میکند.
احساس کمبودها هیچوقت تمامی ندارند. هربار که هدفی به شما نزدیک میشود یا به چیز بزرگی دست پیدا میکنید، غریزهتان به شما پیشی میگیرد تا هدایتتان کند.
درکتان از خود را تغییر دهید
برای اینکه احساس ارزشمند بودن کنید، باید چشمانتان را شسته و با دیدی توام با خودآگاهی و عشق به خودتان نگاه کنید. پذیرش و عشق باید از درونتان بیاید.
برای اینکه ارزشمند باشید نیازی نیست خاص و متفاوت باشید. ارزش شما در ذات واقعی و خوبی درونیتان است. شما نوری بسیار زیبا هستید. شما عشق هستید. شاید بتوانید عظمت خودتان را زیر خاک مدفون کنید اما هیچوقت نمیتوانید آن را از بین ببرید.
دوست داشتن خودمان کاری نیست که یکمرتبه اتفاق بیفتد، فرایندی بیانتها و مداوم است.
از خودتان شروع میشود، از در آغوش گرفتن خودتان با محبت و ستایش.
اگر من خودم را دوست داشته باشم، دیگران را هم دوست خواهم داشت
برای اینکه بدانید چطور میتوانید اینکار را انجام دهید، این مراحل را خوانده و در زندگیتان عملی کنید.
۱. روزتان را با عشق (و نه تکنولوژی) شروع کنید. قبل از اینکه از رختخوابتان بیرون بیایید، ارزشمند بودنتان را به خودتان یادآور شوید. عشق را درون ریههایتان بکشید و بیرون دهید. خودتان را از عشق سیراب کنید.
۲. برای فکر کردن و نوشتن وقت بگذارید. هر روز وقت بگذارید و روی درونتان تمرکز کنید. با ۵ دقیقه مدیتیشن و ۵ دقیقه نوشتن در صبحها شروع کنید. کمکم این زمان را افزایش دهید.
۳. با شادی با خودتان حرف بزنید. برای اینکه ذهنتان را آموزش دهید مثبتتر باشد، از تایید کردن استفاده کنید. مچبندی روی دست راستتان ببندید، وقتی میبینید که به هر ترتیبی میخواهید از خودتان سوءاستفاده کنید، مچبند را به دست چپتان منتقل کنید.
۴. صداقت احساسی پیدا کنید. بیحس کردن احساساتتان دیگر کافی است. خرید کردن، خوردن و نوشیدن نمونههایی از روشهای دوری از ناراحتی و درد است. هوشیارانه به سمت احساسات و عواطفتان بروید.
۵. علایقتان را گسترش دهید. چیز جدیدی را امتحان کنید. یک زبان جدید یاد بگیرید. جاهایی بروید که قبلاً نرفتهاید. کارهایی انجام دهید که قبلاً نکردهاید. شما حق دارید زندگی فوقالعاده داشته باشید.
۶. از فعالیتهای زندگیبخش لذت ببرید. ورزشی را پیدا کنید که دوست دارید. غذاهایی را کشف کنید که برایتان مفید است. یک روز دست از تکنولوژی بردارید و وقتتان را به کارهایی بگذرانید که به شما حس زنده بودن میدهند.
۷. برای آزاد شدن مشتاق باشید. نفس بکشید، ریلکس باشید و رها کنید. هیچوقت نمیتوانید تصویر کامل را ببینید. نمیدانید هر چیزی چه هدفی به دنبال دارد. با فکر نکردن و آرزو نکردن اینکه کاش آدمها و اتفاقات طور دیگری در زندگیتان بودند، از جنگیدن علیه خودتان دست بکشید. برنامه شما ممکن است از قصد و نیت روحتان متفاوت باشد.
۸. روی رشد و پیشرفت فردی و معنویتان کار کنید. به استقبال رشد بروید. زندگی یک سفر است. ما به دنیا آمدهایم که یاد بگیریم و در سطحی عمیقتر دوست بداریم. اگر بخواهید تند قدم بردارید، زندگی برایتان سخت خواهد شد. آهسته قدم برداشتن برای جلو رفتن در زندگی کافی است.
۹. تواناییهایتان را مال خود کنید. آنقدر خودتان را دوست بدارید که فرصتهای محدودی که پیش رویتان قرار میگیرد را باور کنید. وارد عمل شوید و زندگی زیبا برای خودتان بسازید.
۱۰. با خودتان صبوری کنید. عجله و ترس را کنار بگذارید. آرام باشید و به خودتان اعتماد کنید. تلاش کنید و مطمئن باشید دنیا پاداشتان را خواهد داد.
۱۱. با قدردانی زندگی کنید. ذهنتان را آموزش دهید که قدردان و شکرگزار باشد. استعدادها، زیبایی و شکوه خودتان را تحسین کنید. خودتان را با تمام نقصها دوست داشته باشید.
۱۲. بگذارید بصیرتتان هدایتتان کند. همه پاسخها به درون خودتان برمیگردد. به دنبال نشانهها باشید و به احساسات درونیتان توجه کنید. وقتی میخواهید تصمیمی بگیرید، احتمالاً دو صدا از درون خودتان میشنوید. صدایی آرام در خود والایتان و صدای بلند که نفستان است. همیشه راهی که صدای آرام نشانتان میدهد را دنبال کنید.
۱۳. کاری را انجام دهید که محترمتان میکند. در فعالیتهایی که پایین میآوردتان شرکت نکنید. اجازه ندهید افراد مسموم وارد زندگیتان شوند. همه را دوست بدارید اما مراقب کسانیکه اجازه میدهید وارد زندگیتان شوند باشید.
۱۴. تردیدها و عدم قطعیتها را بپذیرید. رنج کشیدن از زندگی کردن در غم گذشته یا ترس از آینده ناشی میشود. توجهتان را به زمان حال معطوف کنید و آرامش داشته باشید.
۱۵. خودتان را ببخشید. از خطاهایتان درس بگیرید و به جلو حرکت کنید. با این جمله به خودتان اطمینان دهید: «خودم را با خاطر قضاوت کردن خودم میبخشم.»
۱۶. قدرت لذت را کشف کنید. دوست داشتن خود نیاز به زمانی برای ریلکس بودن، تفریح کردن و ارتباط نزدیک با دیگران دارد. دنیای پرسرعت امروز مجبورمان میکند مدام در رقابت و هدفسازی باشیم که جایی برای بازی و تفریح برجا نمیگذارد. دکتر استوارت برو (Dr. Stuart Brow) میگوید، «متضاد بازی کار نیست، افسردگی است.»
۱۷. واقعی باشید. خودتان را بیرون بریزید. به خودتان اجازه دهید دیده شوید، شناخته شوید و شنیده شوید. با این صمیمیت با خودتان احساس راحتی کنید.
۱۸. روی مثبتها تمرکز کنید. به قلبتان رجوع کنید و نقاط مثبت خودتان را تحسین کنید.
۱۹. مراقب نادیده گرفتن خود باشید. مراقب انتخابهایتان باشید. چندین بار در طول روز از خودتان بپرسید، «آیا این انتخاب به من ارزش میدهد؟»
۲۰. تجسم کنید که اگر ارزش خودتان را باور داشتید زندگیتان چه شکلی میگرفت. زندگیتان را به دوست داشتن خودتان اختصاص دهید. این باید مهمترین اتفاق زندگیتان باشد.
۲۱. از متخصص کمک بگیرید. نادیده گرفتن خود دردناک است. شما لایق شاد بودن هستید. شما حق دارید پذیرفته شده و دوست داشته شوید. اگر لازم بود، از یک مشاور، مربی یا روانشناس کمک بگیرید. این بهترین سرمایهگذاری است که میتوانید انجام دهید.
ازآنجا که ما انسانها همه به هم وصل هستیم، اگر من خودم را دوست داشته باشم، شما را هم دوست خواهم داشت. ما با عشقهایمان میتوانیم خودمان، همدیگر و دنیا را بهبود بخشیم. عشق هدف ماست. یادتان نرود که عشق از ما و از درون تکتک ما آغاز میشود.
مردمان