بهتر است به جای لجاجت و زورگویی وغرولند سعی کنید به توافق برسید و از بزرگ کردن مسائل زندگی تان بپرهیزید.
غر زدن یا توافق
وقتی بچه هایش کوچک بودند او همیشه مراقب تمیزی و آراسته بودن لباسهایشان بود اما هنگامی که بزرگتر شدند با آنها قراری گذاشت، که هر هفته به آنها مقداری پول بابت “هزینه ی لباس” بدهد.
در عوض آنها موافقت کردند که هر هفته لباسهایشان را بشویند، مرتب کنند، لباس ها را در کمد بگذارند و کمد های لباس را مرتب کرده و لباسهایشان را در اطراف خانه رها نکنند و یک جعبه ی “اشیای نامطلوب” برای تمام وسایلی که در اطراف خانه افتاده اند ساختند. هر شیئی که در جعبه قرار می گرفت، مقداری از هزینه ی خرید لباس فردی که شی متعلق به او بود،کم می شد.
در پایان هفته حساب و کتاب می شد و پولی که باید را به آنها می داد. در ابتدا همه چیز عالی انجام شد و آنها از در اختیار داشتن پول برای خرید لباسهای خودشان به هیجان آمدند و چندین هفته لباسهایشان مرتب و منظم بود. اما هنگامی که بیشتر درگیر فعالیت های مدرسه شدند، در طول هفته گاهی بعضی چیزها را فراموش می کردند. در این حالت مادر خیلی وسوسه می شد که تذکر بدهد و غر بزند ولی پس از مدتی متوجه شد که مسوولیتی به آنها داده و پیامدی نیز برایشان تعیین کرده است، بهتر است ساکت بماند و اجازه دهد توافق میان آنها خودش کارها را پیش ببرد.
مدتها گذشت تا اینکه آنها اعلام کردن که لباس نیاز دارند. در اینجا بود که مادر به آنها گفت شما هزینه ی لباستان را با توافقمان هر هفته گرفتید، اگر می خواهید به فروشگاه برویم. این موقعیت ناگهان به آنها یاد آوری می کرد که از وقتشان به درستی استفاده نکرده اند اما چون از ابتدا پذیرفته بودند نمی توانستند شکایت کنند. حالا به این داستان فکر کنید. بهترین نکته در مورد این ماجرا آرامش و سکونی بود که برای مادر به همراه داشت و به فرزندانش امکان یادگیری می داد. آنها انتخاب می کردند و عواقب انتخاب خود را می دیدند. مادر در نظر آنها دوست داشتنی و حامی بود ولی در این قرارداد دخالت زیادی نمی کرد. توافق بینشان حکمفرما بود و آنها می دانستند که نمی توانند برای خرید لباس از او پول بیشتری طلب کنند. انجام دادن یک توافق توانست او را قادر سازد تا هنگام برخورد با مشکلات کمتر واکنشی رفتار کند. توافق به او احساس امنیت و آرامش بخشید.
او می توانست با اینکه به بچه هایش آموزش می دهد، با آنها رفتاری مهربانانه داشته باشد. در این روش روابط هیچ گاه به نزاع و خشونت کشیده نمی شود، چراکه همواره توافق برقرار است. او به فرزندانش یاد داد تا از عواقب تصمیمات و انتخابهایشان چیزی یاد بگیرند و مسوولیت پذیری را از طریق توافق و پشت نکردن به آن در بچه های خود تثبیت کرد. او صبورانه و با مهربانی به آنها اجازه داد تا یاد بگیرند.
درست است که شاید در ابتدا کوتاه آمدن و تذکر ندادن برای او و همه ی مادرها سخت باشد اما غر زدن های دائمی مشکلی را حل نمی کند. باید صبور باشید و اجازه دهید این روند طی شود. به یاد داشته باشیم که ” چنانچه بر روش های افراد نظارت کنید، نمی توانید آنها را در قبال نتایج اعمالشان مسوول نگه دارید”
شبکه خبری برنا