می خواهیم نحوه گذراندن اوقات فراغت هر فردی را روانکاوی کنیم و از راز و رمز شخصیت آنان به نسبت گذران این دوران اطلاع پیدا کنیم.
یک روانشناس گفت: اوقات فراغت به زمانهایی میگویند که فرد در آن فاصله زمانی از فعالیتهای کاری و وظیفهای اعم از وظایف شغلی، خانگی، تحصیلی و … آزاد است. این اوقات، زمان قبل یا بعد از فعالیتهای اجباری است.
دکترفرید براتیسده افزود: فعالیتهای اجباری آن دسته از فعالیتهایی هستند که فرد به دلایل مختلف به عنوان مثال برای کسب درآمد یا انجام وظایف مختلف یا اجرای بخشی از الزامات زندگی روزمره مجبور به انجام آنهاست. از جمله فعالیتهای اجباری میتوان به اوقات خورد و خوراک و خواب، انجام کار، مدرسه و دانشگاه و تحصیل کردن و انجام تکالیف خانگی و کارهای منزل اشاره کرد.
وی با بیان اینکه روانشناسان در تعریف و تعیین محدودههای اوقات فراغت و تمایز آن از سایر فعالیتها سه معیار را به عنوان شاخصهای اصلی اوقات فراغت ذکر کردهاند، گفت: شاخصهای اوقات فراغت شامل داشتن یک حالت ذهنی پذیرا برای انجام فعالیتهای اوقات فراغت، داوطلبانه بودن مشارکت و انجام آن فعالیتها و وجود نوعی انگیزش درونی پس انجام فعالیتها میشود.
براتیسده اضافه کرد: اگر این شاخصها را به عنوان شاخصهای عمده اوقات فراغت در نظر بگیریم، اوقات فراغت را میتوان اینگونه تعریف کرد: فعالیتهایی که فرد در زمان آزاد به صرف تمایل، آمادگی و انگیزه درونی و فارغ از سود و نفع مالی انجام میدهد به فعالیتهای اوقات فراغت معروف هستند.
دستهبندی اوقات فراغت
وی با بیان اینکه بر اساس یکی از تقسیمبندیهای انجام شده اوقات فراغت به دو دسته اوقات فراغت فعال و اوقات فراغت منفعل (غیر فعال) تقسیم میشوند، گفت: اوقات فراغت فعال شامل آن فعالیتهایی است که انجام آنها مستلزم صرف انرژی جسمی یا روانی مانند انجام ورزش، تفریحات گروهی و بازیهای گروهی است . بخشی از این فعالیتها مستلزم رقابت و تمرکز و برخی دیگر نیازمند تلاش ذهنی و روانی عمدهای است مثل نواختن یک قطعه موسیقی.
این روانشناس اضافه کرد: اوقات فراغت منفعل در برگیرنده فعالیتهایی است که در آنها شخص خود را چندان درگیر فعالیتهای جسمی و روانی نمیکند. نمونهای از این نوع اوقات فراغت رفتن به سینما و تماشای تلویزیون است. بعضی از محققان به دلیل ماهیت خاص این شکل از اوقات فراغت آن را چندان توصیه نمیکنند.
وی با بیان اینکه عدهای حتی این قبیل فعالیتها را به معنای دقیق کلمه، فعالیتهای اوقات فراغت در نظر نمیگیرند،گفت: اینکه افراد کدامیک از این دو دسته فعالیتهای اوقات فراغت را انجام دهند، بستگی به سلسله عواملی دارد که از عوامل ساختاری و کلان تا عوامل خرد و ریز را در برمیگیرد. حتی دیده شده که عوامل فرهنگی در این باره دخالت دارند. عواملی که باعث انجام شدن یا نشدن فعالیتهای اوقات فراغت میشوند، به عوامل تحدیدکننده یا تسهیل کننده اوقات فراغت معروف هستند و با توجه به آنکه به نظر میرسد این عوامل به نوعی به مدیریت اوقات فراغت ارتباط پیدا میکنند به آنها پرداخته میشود.
عوامل بازدارنده
براتیسده درباره عوامل بازدارنده اظهارکرد: عوامل بازدارنده، به عنوان عواملی موثر بر اوقات فراغت، عواملی هستند که امکان شکلگیری یا انجام فعالیتهای اوقات فراغت را محدود کرده و فرد درعمل و یا به طور ذهنی احساس میکند با وجود این عوامل، مشارکتش در انجام فعالیتهای اوقات فراغت و لذت بردن از این فعالیتها مهار (باز داشته) و منع شده است.
وی افزود: این نگاه که به دیدگاه تحدیدکنندههای اوقات فراغت معروف است میگوید که اساسا برای انسان مشارکت در فعالیتهای اوقات فراغت امری مطلوب است، حال اگر فردی در این فعالیتها مشارکت نکند به علت وجود عوامل تحدیدکنندهای است که نمیتواند بر آنها فائق آید. محققان منتقد به این دیدگاه معتقدند که توجه به عوامل بازدارنده دیدن نیمه خالی لیوان است و ما به جای توجه به این عوامل و به جای توجه به مفهوم “فراغت از …”باید به عوامل تسهیلکننده به مفهوم” فراغت به …” بپردازیم. به این ترتیب و در صورتی که چنین شود، ما به نیمه پر لیوان توجه کردهایم.
عوامل تسهیلکننده
این روانشناس درباره عوامل تسهیل کننده گفت: عوامل تسهیل کننده عواملی هستند که به افراد امکان میدهد تا اوقات فراغت را شکل دهند یا در آن مشارکت کنند یا همکاری افراد را در چنین فعالیتهایی تشویق کرده یا افزایش میدهد. بررسیها نشان میدهد که تسهیلکنندههای اوقات فراغت سلامت عمومی و سلامت روانی را ارتقاء میدهند، دوستیها را تحکیم میبخشند، ارتباطات اجتماعی افراد را مستحکم میسازند و به نوعی کیفیت زندگی افراد را افزایش میدهند.
انواع عوامل بازدارنده و تسهیلکننده
وی در ادامه گفت: محققان به طور کلی از سه دسته عوامل تحدید و تسهیلکننده اوقات فراغت یاد کردهاند که شامل عوامل درونفردی، عوامل بین فردی و عوامل ساختاری میشود. عوامل درونفردی آن بخش از ویژگیهای شخصیتی هستند که در فرد انگیزه انجام فعالیتهای اوقات فراغت را ممکن یا ناممکن میسازد، مثلاً درونگرایی و برونگرایی (تمایل به رفتن به سینما یا رفتن به یک سفر سیاحتی و یا پیکنیک ). خودانگیزشی نیز به عنوان یک عامل مهم درون فردی عمل میکند.
براتیسده درباره عوامل بین فردی اظهارکرد: این عوامل عبارتند است ازافراد یا گروههایی که اوقات فراغت یا ترجیحات مربوط را در فرد شکل داده و مشارکت او را در انجام فعالیتهای فوق تسهیل یا تحدید میکنند. مثل مشارکت دوستان، تشویق دوستان، داشتن تجارب فعالیتها و تمرینات ورزشی مشترک با دیگران.
وی افزود:عوامل ساختاری آن بخش از عوامل کلان هستند که بر تصمیمگیری فرد برای مشارکت در فعالیتهای اوقات فراغت اثر میگذارند. مدیریت و برنامهریزیهای کلان اجتماعی، ارزشگذاری و توجه به اوقات فراغت، نهادها و تشکلهای مختلف مربوط از جمله وجود و دسترسی سهل و آسان به باشگاههای ورزشی یا نهادهای فرهنگی از این جمله هستند.
برانی سده در پایان مطلب خود در مجله سپیده دانایی گفت: در مجموع بررسیها نشان میدهد که توجه به عوامل تسهیل کننده نه تنها به نوعی نگاه به نیمه پرلیوان است بلکه اساساً پردیدن تمام لیوان است و این است نیاز جامعه امروز ما.
(ایسنا)،