DH_closeup_large

این موضوع خارش از آن موضوع های خواندنی است که باید مورد بحث قرار گیرد  که صدها سال به طور نا پیوسته وگسسته مورد  بحث قرار گرفته بود. در سال ۱۷۳۰ میلادی دانشمند انگلیسی استفان هیلز این موضوع خارش بدن را با عنوان ” نمونه‌ای واضح از همدردی عصب‌های بدن با یکدیگر” مطرح کرد. در حدود یک قرن بعد روانشناس معروف ژوهانس مولر، یکی از  آن واژه‌های جذاب را که آلمانی ها در ساختن آن خبره هستند (البته بیشتر به این دلیل که زبانشان به آنها این امکان را می‌دهد) را درباره این پدید به کار گرفت. او در آلمانی آن را mitempfindungen  نامید که اگر بخواهیم به فارسی ترجمه کنیم می‌شود احساسات همراه. از آن زمان در زبان‌ انگلیسی به این حس آزاردهنده خارش کلمه جذاب ایتچ itch اطلاق شد.

برای بیشتر انسان‌ها خارش تنها یک حس زودگذر آزاردهنده بود که نه نشانه‌بیماری خاص و نه خطر خاصی داشت به همین علت هم خیلی روی آن تمرکز علمی نشد. حتی دانشمندان به موضوع بسیار عام بودن آن هم که تقریبا می‌شود گفت تمام انسان ها و حتی حیوانات آن را تجربه می‌کنند هم خیلی علاقه‌ای نشان ندادند. در آغاز معتقد بودند که این حس فقط در ۱۰ درصد انسان ها پیش می‌آید هر چند سالها گذشت و این درصد به ۹۰ رسید. اینکه چرا و چگونه این حس همدردی اعضای بدن در خارش ایجاد می‌شود هیچ کس حدس محکمی نمی‌توانست بزند دانشمندان چند فرضیه دارند برخی معتقدند که این پخش شدن خارش بر می‌گردد به سیستم پیچیده عصب‌ها و نه صرفا یک اختلال بی نظم عصبی در بدن.  در سال ۱۹۷۰ دانشمند و پزشک انگلیسی فیلیپ ایوانز در کتابش نوشت: که در نقشه اعصاب بدن، برخی عصب‌ها به علت هم‌مرز بودن با یکدیگر باعث گیجی در تعیین نقطه خارش می‌شود.

یک نظریه دیگر بدین قرار است که برخی از شاخه های عصبی ممکن است در مسیر حرکت خود به قسمت‌های دور تر تغییر مسیر دهند.  یعنی حس خارش یک‌هو از یک نقطه از بدن به یک نقطه کاملا دورتر از آن بپرد.به این ترتیب سیستم عصبی دوباره گیج شود و تحریکات یک شاخه عصبی به اشتباه به عنوان پیام‌های پایانه‌های عصبی شاخه ها ی دیگر تفسیر می‌شود.

در واقعی این گیجی به عصب ها مربوط نیست بلکه تقصیر  سردگمی مغز ماست.  آن قسمت از مغز که پیام‌های لامسه  نقاط مختلف بدن را دریافت و تفسیر می‌کند با هم تداخل می‌کنند. مثلا پیام‌های دست و شانه با پیام های پاها و میان تنه تداخل می کنند. ایوانز در این باره می‌گوید: گاهی این تداخلات آنقدر زیاد است که نمی توان واقعا به راحتی تشخیص داد که پیام خارش دقیقا از کدام نقطه بدن است.

در آخر اینکه انتشار خارش مزمن در برخی افراد  باعث آسیب در سیستم عصبی می‌شود که باید به هر قیمتی شده جلو خارش شدید و سرمنشا آن را گرفت.

حتی خواندن و شنیدن دراین باره هم باعث خارش می‌شود شاید هم دانشمندان واقعا حوصله تحمل انتشار خارش ناشی از پرداختن به این موضوع را نداشته اند. احتمالا  شما هم با خواندن این مطلب مفهوم انتشار خارش را به وضوح حس کرده اید، بهتر است هرچه سریعتر دیگر به آن فکر نکنید.

منبع : www.zanjefil.com