gender

چه قوانین و دستوراتی برای افرادی که دچار اختلال هویت جنسی هستند وجود دارد و تکلیف این افراد چیست؟

تغییر جنسیت از موضوعاتی‌است  که برای بسیاری از مردم ابهام و سوء تفاهم‌هایی‌ ایجاد کرده و تبدیل به یک معضل اجتماعی از نظر فرهنگی و حقوقی برای کشورمان شده‌است.
غزال زعفرانی، وکیل پایه یک دادگستری و استاد دانشگاه ده‌ها پرونده در خصوص تغییر جنسیت داشته و به همین دلیل تجربه  زیادی در حل مشکلات حقوقی اختلال هویت جنسی (تراجنسی) دارد. او از سال ٨٣ ازاعضای پیوسته و فعال کارگروه حقوقی انجمن ایرانی مطالعات زنان است. غزال زعفرانی در مورد ابهامات این موضوع  با روزنامه قانون گفت‌وگو کرده‌است.

لطفا در خصوص اختلال هویت جنسی و عمل تغییر جنسیت توضیحاتی بدهید؟

اختلال هویت جنسی یا تراجنسی (ترنس سکچوآلیسم)اختلالی‌است که شخص مبتلا به آن درجسم یک جنسیت، با هویت و روحیات جنسیت دیگر به سر می‌برد وهمواره ازین دوگانگی دچار آشفتگی است. تغییر جنسیت اقدامی‌است که فرد مبتلا به این اختلال با اخذ مجوز قانونی واز طریق انجام عمل‌های جراحی و طی مراحل درمانی، جسمش با هویتش یکسان می‌شود. یعنی اگر از نظر روحی مرد است و جسمش زن بوده، جسم او نیز به صورت یک مرد تغییر می‌یابد و برعکس.

چرا این موضوع به یکی از دغدغه‌های فکری شما تبدیل شده‌است؟
روزی که یکی از دانشجویانم از من خواست تا در دفترم پذیرای یکی از دوستانش باشم تا در مورد مشکل حقوقی او را راهنمایی کنم، هیچگاه فکر نمی‌کردم که این دیدار آنقدر احساس تکلیف بر دوشم قرار دهد. آن روز فرا رسید. پسر جوانی نزد من آمد و در خصوص مسئله تغییر اسناد هویتی خود مشاوره خواست. با وجود مختصر توضیح قبلی که از دانشجویم در مورد او شنیده بودم، از شنیدن صحبت‌های این مرد جوان کمی گیج شدم زیرا تصور می‌کردم او دچار اختلال دو جنسیتی یا هرمافرودیت است اما بعد از ملاحظه اسناد پزشکی قانونی و توضیحات او دریافتم این  فرد از بدو تولد از نظر جسمی یک دختر سالم و بی‌نقص اما از نظر روح و هویت یک پسر تمام عیار بوده و تا قبل از طی روند پزشکی تغییر جنسیت از این دوگانگی جسم و روح چه رنج‌هایی کشیده‌است که در کلام نمی‌گنجد. به لطف خدا به سبب احساس اطمینانی که نسبت به اینجانب برای او ایجاد شد، چند شخص دیگر نیز به سبب مشکلات حقوقی مشابه نزد من آمدند و این دیدارها پرسش‌های بسیاری در ذهنم ایجاد کرد. به عنوان یک وکیل و دانش‌آموخته رشته حقوق بسیار تاسف خوردم که چرا در قوانین ما و همچنین کتب مرجع دانشجویان حقوق، فصلی، بحثی و مجالی در خصوص معرفی این افراد و بررسی وضعیت حقوقی آنان وجود ندارد؟ به همین جهت تصمیم گرفتم شخصا مطالعه در خصوص وضعیت حقوقی و دغدغه‌های اجتماعی این افراد را آغاز کنم.

آیا وضعیت حقوقی این افراد در قوانین ما مورد بررسی قرار گرفته است؟
خیر، متاسفانه در قوانین ما از مبتلایان به این اختلال و وضعیت حقوقی آنها پس از تغییر جنسیت سخنی به میان نیامده و مسائل حقوقی نظیر وضعیت ازدواج سابق بر تغییر جنسیت، سهم‌الارث و… مربوط به این افراد نامشخص است و تنها بند 18ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب  سال 1391دادگاه صالح برای رسیدگی به درخواست صدور مجوز برای تغییر جنسیت را دادگاه خانواده معرفی می‌کند و همچنین در یک نظریه اداره حقوقی به شماره 7/92/1442 مورخ 4/8/92 به تبیین5 مورد به شرح ذیل پرداخته است:
1) جواز تغییر جنسیت و غیر ترافعی بودن درخواست مربوط به آن
2) لزوم اخذ مجوز لازم برای انجام این عمل از دادگاه صالح
3) لزوم اخذ نظریه پزشکی قانونی و بررسی سایر اوضاع و احوال پس از تحقیق از شخص متقاضی توسط دادگاه
4) غیر مالی و قابل تجدید نظر بودن رای صادره
5) قابلیت تعقیب کیفری فرد بعد از تغییر جنسیت به خاطر انجام عملی که از مصادیق مجرمانه ماده 638 قانون مجازات اسلامی

باتوجه به سکوت قانون، وضعیت حقوقی این افراد توسط چه مرجعی مشخص می‌شود؟ مثلا اگر شخص مبتلا که ظاهرا یک زن است با مردی ازدواج کرده و فرزندی نیز به دنیا آورده باشد وسپس تغییر جنسیت بدهد، وضعیت این ازدواج و رابطه او با فرزندش چه می‌شود؟
خوشبختانه در این خصوص فقه شیعه خلأ قانونی موصوف را پر کرده و با بررسی ابعاد مختلف روابط و اوضاع و احوال حقوقی این افراد، راهگشا بوده‌است که سرآمد آنها فتاوای حضرت امام خمینی (س) است زیرا ایشان در کتاب تحریرالوسیله مسائل مربوط به این اشخاص را ذیل عنوان مسائل مستحدثه مورد بررسی و تدقیق قرار داده‌اند که در زمره مسائل جدید فقه شیعه قرار گرفته‌است. این درحالی‌است که کلیسای کاتولیک و فقهای اهل سنت و برخی فقهای شیعه هنوز با این کار مخالف بوده و آن را به نوعی تغییر در خلقت خداوند می‌دانند.
در پاسخ به پرسش شما که در قالب مثال مطرح شد باید بگویم ازدواج مذکور محکوم به بطلان‌است چرا که در مثال شما بعد از تغییر جنسیت زوجه مرد می‌شود و ازدواج مرد با مرد حرام و جرم است.اما رابطه مادر و فرزندی که ذکر کردید الی الابد به همان صورت پا برجاست یعنی شخص مثال شما بعد از تغییر جنسیت نیز همچنان مادر فرزند خود است.

اولین بار جواز عمل تغییر جنسیت در کشور ما چگونه و در چه سالی صادر شده‌است؟
در سال 1363 شخصی که دچار این اختلال بود خدمت حضرت امام (س) می‌رسد و مشکل خود و رنج‌های ناشی از آن را خدمت آن بزرگوار شرح می‌دهند.حضرت امام او را به سه پزشک معتمد خود جهت انجام معاینات معرفی می‌فرمایند و پس از تایید مسئله توسط آنها، حضرت امام فتوای تاریخی جواز تغییر جنسیت را صادر فرمودند. ضمن اینکه این فرد که فریدون ملک آرا نام داشته بعد از تغییر جنسیت با نام مریم خاتون ملک آرا زندگی جدید خود را آغاز می‌کند، درسال 1386 با کمک چند تن از پزشکان، موسسه‌ای به  نام «انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلالات هویت جنسی در ایران»  را ثبت کرد ودر جهت کمک و ارائه خدمات به مبتلایان به این اختلال گامی مهم و قابل تقدیر برداشت.

چگونه یک فرد مبتلا به اختلال هویت جنسی می‌تواند جواز انجام عمل تغییر جنسیت و تغییر اسناد هویت را بگیرد؟

ابتدا متقاضی باید دادخواستی به خواسته صدور مجوز جهت انجام عمل جراحی تغییر جنسیت به دادگاه خانواده‌ای که محل سکونت او در حوزه آن قرار دارد، تقدیم کند. دادگاه پس از بررسی، او را به پزشکی قانونی جهت معاینه و صدور گواهی معرفی می‌کند. در صورت تایید پزشکی قانونی، دادگاه مجوز انجام عمل جراحی و طی مراحل درمانی را صادر می‌کند. پس از انجام عمل جراحی متقاضی دادخواستی به انضمام مدارک پزشکی و گواهی انجام عمل جراحی به خواسته اثبات جنسیت و تغییر نام به طرفیت اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه، تقدیم دادگاه می‌کند و پس از صدور دادنامه، اداره ثبت، احوال اسناد هویتی او را تغییر می‌دهد.

میزان تقاضای تغییر جنسیت درجامعه ما چقدر است؟
ایران یکی از کشورهای پیشرو در عرصه صدور جواز و انجام عمل جراحی تغییر جنسیت در جهان است و با توجه به اینکه همجنس‌گرایی جرم است، افراد مبتلا به این اختلال نمی‌توانند با جسمی ناهماهنگ با هویت‌شان، براساس آنچه که روح‌شان اقتضا می‌کند شریک زندگی خود را انتخاب کنند.
حتی افراد مبتلا از دیگر کشورهای منطقه نظیر عربستان و عراق برای انجام عمل جراحی به ایران سفر می‌کنند زیرا در کشورهای دیگر منطقه‏‏‏، تغییر جنسیت مجاز نبوده و عمل جراحی مربوطه انجام نمی‌شود.این در حالی‌است که در جوامع غربی و آمریکا نیز با توجه به عدم منع قانونی همجنس‌گرایی، این افراد اصرار چندانی به تغییر جسم خود و تحمل درد طاقت فرسای ناشی ازعمل‌های جراحی را ندارند و نهایتا اقدام به هورمون درمانی می‌کنند.البته عدم حمایت کلیسای کاتولیک از تغییر جنسیت، در پایین بودن میزان تقاضا، نقش بسزایی دارد.

برخورد جامعه با این افراد را چگونه دیده‌اید؟
متاسفانه فرهنگ رایج در میان اکثریت افراد در جامعه، افراد مبتلا به این اختلال را به اشتباه منحرف جنسی قلمداد کرده و همواره رفتارهای ستیزه‌جویانه و طردکننده‌ای با این بیماران دارند.این واکنش منفی موجب تاثیرات زیانبار و گاه غیر قابل جبران بر زندگی این افراد شده‌است تا جایی که باعث افسردگی وحتی خودکشی شده و در حالت عکس نیز این افراد را تبدیل به افرادی جامعه‌ستیز و پرخاشگر کرده‌است. بسیاری از خانواده‌های بیماران با عدم پذیرش و فرافکنی دربرابر این مسئله موجب آزار آنها می‌شوند. متاسفانه در مواردی شاهد قتل این اشخاص توسط خانواده‌های آنها به تصور اینکه آنان به انحراف جنسی مبتلا شده‌اند بودیم. جا دارد اشاره‌ای به این نکته داشته باشم که جامعه و خانواده‌ها تغییر جنسیت یک زن به مرد را راحت‌تر از حالت عکس آن می‌پذیرند و این رفتار متاسفانه ناشی از فرهنگ مرد سالاری در جامعه ما می‌تواند باشد.

سخن آخر شما به عنوان یک وکیل دادگستری و فعال مدنی در مورد حقوق و وضعیت این افراد در جامعه چیست؟
همان‌طور که پیش‌تر بیان شد، ایران جزو کشورهای پیشتاز و پیشرفته درعرصه انجام اعمال جراحی تغییر جنسیت بوده وشریعت انور و مراجع عظام ما نیز برخوردی بسیار مدبرانه، روشن و انسانی با این مسئله داشته‌اند ونهادهای دولتی نظیر بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) نیز با پرداخت وام برای انجام عمل جراحی، همگی سعی در کمک به این بیماران دارند. شایسته است مردم ما نیز دیدی منصفانه به این اشخاص داشته و از برخوردهای سطحی و آزار دهنده با کسانی که طبیعت خود موجب رنج و آلام آنها شده‌است پرهیز کنند ضمن اینکه برای رسیدن به این هدف و برابری فرهنگ غالب در جامعه با شرع انورمان، درجامعه توسط نهادهای دولتی و مردمی و همچنین فعالان مدنی و به موازات آن تدوین قوانین و فرهنگ سازی امری لازم و ضروری است. به امید روزی که تغییر جنسیت برای بیماران تراجنسی به عنوان حقی مشروع در شریعت ما و یکی از مصادیق حقوق بشر، مورد احترام همه افراد جامعه قرار بگیرد.