بهتر است در نحوه برخوردتان با بیماران صعب العلاج تجدید نظر کنید و مراقب سخنان و رفتارهایتان در برابر آنان باشید چون از لحاظ روحی بسیار آسیب پذیرند!
گفتنی است که دانستن نوع بیماری نه تنها برای فرد بیمار ضروری است بلکه شیوه درست بیان حقیقت یکی از اصول اخلاقی و انسانی تلقی میشود و مخفی کردن شدت و نوع بیماری به عنوان نقض حقوق اولیه بیمار محسوب میگردد در واقع او حق دارد از شرایط جسمی اش مطلع گردد و باید این پیش آگاهی را داشته باشد که مراحل درمانش چقدر دشوار یا زمانبر است.
مصطفی آب روشن-عضو انجمن جامعه شناسی ایران گفت: اطلاع از ابتلا به بعضی بیماریهای صعب العلاج و در جریان قرار دادن شخص بیمار، یکی از سخت ترین تصمیم هایی است که میتوان گفت خانواده و دوستان بیمار در طول زندگیشان با آن روبهرو میشوند، اینکه شاید بتوان با پنهان کردن بیماری به حفظ روحیه عزیزشان کمک کنند، اصولا کار درستی است؟ نوع برخورد و رفتار دیگران با این افراد در جامعه هم از جمله مشکلاتی است که گریبان بیمار و حتی اطرافیانش را خواهد گرفت، براستی چگونه باید بهترین مراوده را در اجتماع و خانواده با این اشخاص داشت تا کمترین ضربه و آسیب روحی به آنها وارد شود؟
مصطفی آب روشن عضو انجمن جامعه شناسی ایران، در این باره، میگوید: هر گروه اجتماعی از منظر ارتباطی نسخه ارتباطی خاص خود را دارد و هر فرد نقشهای متفاوتی را بهعنوان الگوهای رفتاری در گروههای اجتماعی در پیش میگیرد. یکی از این گروهها که ارتباط با آنان شرایط ویژهای دارد بیماران صعب العلاج یا سرطانی است که درد و رنج فراوانی را تحمل میکنند که بهطور بالقوه میتواند فرد را در سراشیبی مرگ قرار دهد در واقع این بیماران دائماً خشم، افسردگی و نا امیدی را در روند درمان و بهبودی تجربه میکنند هر چند در همه این مشکلات تنها نبوده، خانواده و اطرافیان نزدیک این بیماران نیز فشارهای مضاعفی را تجربه میکنند تا شرایطی فراهم کنند که درد جسمی و روحی بیمار سرطانی کاهش یا تسکین پیدا کند.
به گفته او، اولین مسألهای که خانواده و پزشک معالج با آن برخورد میکند این نکته مهم است که چگونه بیمار را با این واقعیت تلخ روبهرو کنند، آیا بیمار حق دارد که از وضعیتش با خبر باشد یا اینکه اطرافیان بیمار باید این وضعیت را از او پنهان کنند؟ گفتنی است که دانستن نوع بیماری نه تنها برای فرد بیمار ضروری است بلکه شیوه درست بیان حقیقت یکی از اصول اخلاقی و انسانی تلقی میشود و مخفی کردن شدت و نوع بیماری به عنوان نقض حقوق اولیه بیمار محسوب میگردد در واقع او حق دارد از شرایط جسمی اش مطلع گردد و باید این پیش آگاهی را داشته باشد که مراحل درمانش چقدر دشوار یا زمانبر است.
آیا باید بیماری را پنهان کرد؟
پنهان کاری خانواده و پزشکان درباره بیماری فرد مشکلات روانی مضاعفی را برای بیمار به همراه دارد، آب روشن معتقد است: اولین مشکل این است که اگر شخص از وخامت بیماری اش آگاه نباشد شاید به دنبال درمان نرود و آن را بیاهمیت جلوه دهد از سوی دیگر اگر بیمار از شرایط دشوار درمان آگاهی نداشته باشد و بدون آمادگی روانی وارد مراحل پیچیده درمان گردد بهطور قطع از وضعیتی که به او تحمیل شده شوکه شده، امکان دارد ادامه درمان را رها کند. نکته مهم دیگری که نباید از نظر دور داشت این واقعیت است که اگر شخص فرصت کمی برای زندگی داشته باشد و از این واقعیت تلخ ناآگاه باشد نمیتواند برخی کارهای مهم زندگی اش را به انجام برساند و برخی از مسائل مهم زندگی نیز بدون سرانجام و ناتمام رها میشود لازم بهذکر است که اگر شخص بفهمد خانواده و کادر درمانی حقیقتی را از او پنهان کردهاند به احتمال زیاد توصیه هایشان را اجرا نخواهد کرد در واقع بیمار مضطرب و پریشان میشود و امکان دارد مراحل درمان را رها کند و این بیاعتمادی به این منجر میگردد که بیمار ترجیح میدهد پزشک معالجش را دائماً عوض کند و این وضعیت ناخواسته، فرایند درمان را دچار وقفه و مشکل میکند، لذا بهنظر میرسد بهترین فرد برای بیان خبر بیماری، پزشک متخصص میباشد، زیرا بیمار به او اعتماد دارد و چون به شکل منطقی برای ادامه زندگی اش تلاش میکند توصیههای امیدوار کننده اش به بیمار آرامش میدهد.
به گفته او پزشک نیز باید با زبانی قابل فهم،ساده و صادقانه وضعیت بیماری اش را برایش توضیح دهد و با روند دقیق درمانی این امید را به او بدهد که بیماری اش با کمک او قابل درمان است. گفتنی است که روحیه بیماران سرطانی در مرحله مواجه شدن با بیماری بسیار حساس و شکننده است و با کمترین ناملایماتی آسیب میبیند، لذا خانواده و اطرافیان بیمار وظیفه حساسی بر عهده دارند، زیرا از هر حیث باید وسایل آرامش بیمار را فراهم کنند نه اینکه به غصه خوردن و شکایت بپردازند، بیماران سرطانی نیاز به ترحم و دلسوزی ندارند و نباید فعالیتهای روزمره شان البته به شرطی که منجر به عوارض جسمی نشود، محدود شود، زیرا کاهش عملکرد روزانه این بیماران اثر منفی در روحیه آنان دارد و لازم است اطرافیان بیمار توانمندیهای این افراد را برجسته کرده و آنها را تشویق به انجام آن نمایند.
مراقب صحبت کردنمان باشیم!
اگر اطرافیان با علاقه مندی و پیروی از رموز فنی دقیق به حال بیمار سرطانی توجه نکنند، وی خود را بشدت تنها احساس کرده، احساس طرد شدگی میکند گویی هیچ کس درد و رنج او را درک نمیکند، ناگفته نماند که سرطان میتواند براحتی روحیه یک فرد را ضعیف و ناتوان کند اما مهم است که در برخورد با اینگونه بیماران، چگونه رفتار کنید و ناخواسته حرفهای اشتباهی را به زبان نیاورید.
آب روشن در پایان توصیه میکند: بیماران سرطانی در وضعیتی برزخ گونه قرار دارند و برای آن چیزی تلاش مضاعف میکنند که دیگران حتی به آن فکر نمیکنند یعنی تقلا برای زنده ماندن، پس سعی نکنید با حرفهای نسنجیده بیماران را آزرده خاطر کنید بهعبارتی در هنگام گفتوگو با یک بیمار سرطانی کلمات را باید با احتیاط بیشتری انتخاب کنید به نظر میرسد انجام کارهای خوشحال کننده بهتر از حرفهای همراه با تعارفات روزمره در روحیه این افراداثرگذار است.
ایران