برخی افراد فرض می کنند با طلاق گرفتن همه مشکلاتشان حل می شود و به نوعی از دست آن ها خلاص می شوند در صورتی که اشتباه می کنند!
جدایی مساله تازهای نیست و کم و بیش در بسیاری از جوامع و فرهنگها هم وجود دارد، اما مهم پذیرش طلاق و جدایی است. برای اغلب افراد این موضوع با احساساتی همچون افسردگی، عصبانیت، از دست دادن اعتماد به نفس، احساس گناه و تقصیر همراه است و شاید به همین دلیل هم اغلب زوجهای طلاق این توانایی را ندارند که با مسائل و مشکلات بعد از جدایی کنار بیایند. مسالهای که از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید بدان توجه داشت، این است که افراد مطلقه برای ادامه زندگی روزمره خود باید با مساله جدایی کنار آمده و آن را بپذیرند تا بتوانند از این گذر عبور کنند، پس لازم است راهکارهای کار آمد و سودمندی را فراگیرند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، مثلا باورهای اشتباه درباره طلاق سبب میشود افراد نتوانند تصمیم مناسبی بگیرند، آن هم زمانی که طلاق از همسر تنها گزینه است معمولا عمدهترین باورهای اشتباه افراد درباره طلاق عبارتند از:
ـ طلاق به معنای این است که شما آدم خوبی نیستید:
اگر افراد فکر کنند طلاق و جدایی از همسر نشانهای است از خوب نبودن یا بد بودن آنها، بندرت از همسرشان جدا میشوند و اگر هم جدایی اتفاق بیفتد به دلیل این باور اشتباه عزتنفس آنان صدمه میبیند.
ـ طلاق به این معناست که شما شکست خوردهاید:
افرادی که طلاق را به معنای شکست، بیکفایتی و ضعف خود میدانند، پس از طلاق احساس خوبی ندارند.
ـ طلاق به این معناست که مشکل شخصیتی دارید:
با این باور افراد نسبت به کسانی که طلاق گرفتهاند واکنش منفی نشان میدهند و آنها را سرزنش میکنند. اگر کسی نسبت به خود این گونه فکر کند، به دنبال طلاق خود را سرزنش میکند.
ـ وقتی ازدواج میکنید تا پای جان باید با همسرتان بمانید و از او جدا نشوید: این باور سبب میشود افراد در نقش قربانی باقی بمانند و یک ازدواج نامناسب را با همه خطراتش تحمل کنند.
ـ طلاق امکان ازدواج مجدد خوب را از شما میگیرد:
عدهای بر این باورند طلاق نشانه ضعف و شکست است و افراد مطلقه بندرت ممکن است ازدواج موفقی داشته باشند. این باور هم میتواند فرد را به سمتی سوق دهد که یک ازدواج پر خطر را تحمل کند.
ـ با طلاق همسری مناسب در انتظار شماست:
این باور اشتباه نیز سبب میشود افراد به آسانی جدا شوند و به دنبال فردی مناسب باشند و به جای این که به خود بپردازند و اشکالات خود را رفع کنند، تنها و تنها درصدد یافتن فردی مناسب هستند که بتواند خوشبختشان کند. در نتیجه آنها ممکن است اشتباههای قدیمی خود را در زندگی جدید تکرار کنند.
– نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید:
عوامل زیادی باعث طلاق میشوند که اگر آنها را حتی پس از طلاق نیز بررسی و رفع نکنید، ممکن است در آینده برایتان مشکل ساز شود. پس لازم است بعد از مشخص کردن دلایل و سهم خود در طلاق نقاط قوت و ضعف خود را پیدا کرده به چند مورد توجه کنید:
ـ پی بردن به اشتباهات خود:
زندگی پس از طلاق فرصت است برای پی بردن به اشتباهات خود در زندگی زناشویی گذشته و تکرار نکردن آنها.
ـ یادگیری مهارت خودآگاهی:
پی بردن به ارزشها، نقشها، نقاط قوت و ضعف، خود واقعی و خود آرمانی به فرد کمک میکند بهتر بتواند نقاط کور خود را بشناسد و از جنبههای مختلف خود آگاه شود، با این کار احتمال شکست در ازدواج بعدی ناچیز خواهد بود.
ـ انتخاب دوستان جدید:
افراد پس از طلاق برخی از دوستان سابق خود را از دست میدهند و ممکن است ارتباط خود را با عدهای دیگر قطع کنند، بنابراین به دوستان جدیدی نیاز خواهند داشت. برای یافتن دوستان جدید باید وارد جامعه شوند و در محیطهای جدید خود را نشان دهند. شرکت در کلاسهای موسیقی، نقاشی و… نیز میتواند بسیار سودمند باشد.
ـ تعادل بین والد بودن و تجرد:
یکی از چالشهای زوجهای پس از طلاق این است که بین نقش والدینی و نقش خود به عنوان فردی مجرد تعادل ایجاد کنند. پرداختن به هر یک از این نقشها مستلزم این است که به عنوان فرد مجرد بین نیازهای خود و فرزندان تعادل ایجاد کند و بخشی از زمان و انرژی خود را به فرزندان و بخشی دیگر را به خود اختصاص دهد. توجه به این نکته اهمیت زیادی دارد که اصولا والدینی که به خاطر فرزندان خود از بسیاری از نیازهای خود میگذرند، در آینده نسبت به فرزندان خود پر توقع میشوند.
ـ هدف گزینی جدید:
با طلاق و جدایی، افراد به اهداف جدیدی نیازمندند، اهدافی که تحت تاثیر زندگی جدید مجردی آنها شکل میگیرد. این اهداف ممکن است دنبال کردن فعالیتهای جدید یا تکمیل و به پایان رساندن فعالیتهای نا تمام گذشته باشد. ادامه تحصیل، اشتغال یا دنبال کردن شغل سابق و شرکت در کلاسهای مختلف همگی اهدافی هستند که بسیاری از افراد پس از طلاق آن را دنبال میکنند.
ـ عجله نکردن برای ازدواج مجدد:
زوجهای طلاق باید حداقل یک تا دو سال پس از جدایی از همسر صبر کنند و سپس به ازدواج مجدد فکر کنند و مهمتر از همه ازدواج مجدد منوط بر این است که آنها از همسر سابقشـان طلاق روانی هم گرفته باشند.
نکاتی برای کمک به فرزندانتان پس از جدایی
گری نیومن در کتاب خود به نام «تاثیر طلاق بر فرزندان» معتقد است بیشتر فرزندان طلاق احساس اندوه، سرگشتگی، خشم، گناه و تضاد میکنند. هنگامی که چنین احساسهایی به شیوهای سالم و مفید ابراز و پذیرفته نشود، نگاه فرزندان به خود و دیگران دچار آسیب میشود و به همین دلیل است که سالها پس از جدایی والدین هنوز فرزندان طلاق از آن به عنوان مخربترین رویداد کودکی و شاید هم زندگیشان یاد میکنند. با توجه به اهمیت این موضوع بعد از جدایی لازم است نکاتی را درباره فرزندانتان رعایت کنید تا آسیبپذیری آنان را تا حد زیادی کاهش دهید، مهمترین این نکات عبارتند از:
ـ از فرزندانتان به عنوان ابزاری برای گفتوگو استفاده نکنید. این رفتار ناسالم باعث بروز سوءتفاهم و حتی سوءاستفاده بچهها از شما میشود و ممکن است به نفع خودشان از شما امتیاز بگیرند.
ـ فاجعهسازی نکنید. طلاق پایان شادیهای دوره کودکی فرزندانتان نیست، شما میتوانید طوری برنامهریزی کنید که حتی پس از طلاق هم به آنان خوش بگذرد و بتوانند از کودکی و نوجوانی خود لذت ببرند.
ـ با فرزندانتان صادق باشید. با صداقت به سوالات آنان پاسخ دهید. درباره جداییتان با آنان حرف بزنید و این اطمینان را به آنان بدهید که مانند قبل دوستشان دارید و در کنارشان میمانید.
ـ یارگیری نکنید. هر قدر هم از همسرتان متنفر هستید بدانید یارگیری و متحد کردن فرزندانتان علیه والد دیگر نهتنها به نفع هیچ کدام نیست، بلکه به ضرر خود شما و بویژه فرزندانتان است.
ـ فرزندانتان را محدود نکنید. به خاطر داشته باشید جدایی والدین از یکدیگر نوعی فشار و آزار برای فرزندان محسوب میشود، پس با اعمال محدودیتهای بیجا بخصوص محدودیتهای مربوط به ملاقات یا ارتباط با والد دیگر فشار مضاعف به آنها وارد نکنید.
ـ به آنها فرصت دهید تا احساسات و ترسهای منفی خود را بیان کنند.
ـ زمانی را اختصاص دهید تا با بچههای خود بگذرانید و به اتفاق آنها کاری انجام دهید.
ـ عادت داشته باشید که به بچهها بگویید آنها را دوست دارید.
ـ احساسات متناقض آنها را درباره تغییرات زندگی بپذیرید و کمک کنید راجع به آن حرف بزنند.
ـ آنان را تشویق کنید عکسهای گذشته را نگه دارند.
ـ آنان را تشویق کنید که اعضای خانواده مثل پدربزرگ و مادربزرگ، عمهها، عموها و پسرعموها و دخترعموهای خود را ببینند و آنها را تشویق به قطع رابطه با آنان نکنید.
ـ لازم است نیاز آنها را به امنیت و کنار آمدن با تغییرات تازه را در نظر داشته باشید. نظر آنها را در مورد تغییرات جدید بپرسید.
ـ اگر قصد ازدواج مجدد دارید به فرزندانتان این اطمینان را بدهید که مانند قبل در کنارشان خواهید بود، آنان را دوست خواهید داشت و همیشه حمایتشان خواهید کرد.
راهکارهای سودمند
شهربانو قهاری در کتاب خود به نام «پس از جدایی» راهکارهایی به منظور کنار آمدن با طلاق آورده است که میخوانیم:
طلاق را بپذیرید:
نسبت به این پدیده تلخ و استرسزا پذیرش داشته باشید و مطمئن باشید شما اولین یا آخرین نفری نیستید که از همسرتان جدا شدهاید.
فرافکنی نکنید:
فرافکنی یعنی نسبت دادن چیزهای ناخوشایند و مشکلات پیش آمده به طرف مقابل وبه دنبال مقصر گشتن. نکتهای که پس از جدایی باید به آن توجه داشت این است که دنبال مقصر گشتن به حل مشکل کمکی نمیکند. وقتی دو نفر از هم جدا میشوند، هر دوی آنها به نوعی در فرآیند شکست زندگی زناشویی سهیم هستند. گرچه ممکن است یکی از دو طرف سهم بیشتری داشته باشند، بنابراین بهتر است به جای فرافکنی، سهم خود را هر چند کوچک در شکست زندگی زناشویی بپذیرید.
فراموش نکنید شما نقشهای دیگری هم دارید:
با طلاق نقش شما به عنوان همسر خاتمه مییابد، اما شما نقشهای دیگری هم دارید که همچنان برقرار هستند، ازجمله نقشهای مادری، فرزندی، خواهر یا برادری، دوست، همسایه و… بنابراین به خاطر داشته باشید پایان زندگی زناشویی به معنای پایان یافتن یا تعطیل شدن همه نقشهای شما نیست.
تفریحات سالم و جدید انتخاب کنید:
پرداختن به فعالیتهای لذتبخش، سرگرمیها و تفریحات سالم نه تنها میتواند اوقات شما را به نحو احسن پر کند بلکه از بار استرس شما نیز میکاهد، توانمندیتان را افزایش میدهد و شما را در حل مشکلات تواناتر میسازد.
دوستان جدید پیدا کنید:
با جدایی از همسر ممکن است برخی از دوستانتان را از دست بدهید و مایل نباشید با دوستان مشترک خود و همسرسابقتان هم ارتباط داشته باشید، بنابر این سعی کنید دوستان جدیدی پیدا کنید که راهنمای خوبی برایتان باشند و بتوانید حرفهایی که نمیتوانید با خانواده مطرح کنید با این دوستان در میان بگذارید.
رفتارهای خودتخریبی را کنار بگذارید:
پرخوری، پرخوابی، مصرف سیگار، الکل و مواد، اقدام به خودزنی، خود ملامتگری، تعلل و بیکاری ازجمله رفتارهای خود تخریب گرانهای است که در برخی افراد پس از طلاق دیده میشود، سعی کنید مهارتهایی را یاد بگیرید تا بتوانید با شرایط دشوارپس از طلاق کنار بیایید.
خود را تغییر دهید:
این حق مسلم هر کسی است که به فکر فرد مناسبی برای ازدواج مجدد باشد بنابر این قبل از هر اقدامی ابتدا به فکر رفع ایرادهای رفتاری خود باشید. دقت کنید و به عقب برگردید، همسرتان چه انتقادهایی به شما داشت و اطرافیان چه بازخوردهایی به شما میدهند؟
برنده یا بازندهای وجود ندارد:
شما و همسرتان در وضعیت مشابهی هستید، هر دو در ازدواج شکست خوردهاید. احساس تعلق، اعتماد و خوب بودن در هر دوی شما آسیبدیده و احساس امنیت روانی و موقعیت اجتماعی در هر دوی شما متزلزل شده است پس به این فکر نکنید که بازنده هستید و طرف مقابل شما برنده است یا برعکس.