کسی که خودکشی می کند چه مشکلات روحی و روانی می تواند داشته باشد و راه حل نجات این افراد چیست؟
دکتر احمد جلیلی دکتر سید مهدی حسنزاده خوانساریروانپزشک، فلوشیپ پیشگیری از خودکشی
سالهاست که دیگر خودکشی جرم محسوب نمیشود و دامنه استدلالهای فلسفی در مورد اینکه آیا خودکشی میتواند از نظر اخلاقی قابل قبول باشد یا نه متغیر است. برخی به خودکشی بهعنوان مسئله انتخاب شخصی نگاه و فکر میکنند هیچکس نباید خلاف اراده خود مجبور به رنج کشیدن شود درحالی که بهنظر میرسد فکر پایان دادن به این رنج و بنبستی که میتواند سراغ هر کسی بیاید، قابلپیشگیری است. بعضیها معتقدند حتی اگر کسی حرف خودکشی را بزند باید این صحبت جدی گرفته و بررسی شود، به این ترتیب است که خودکشی قابلپیشگیری میشود. از سوی دیگر برخی، کارشناسان بر لزوم تاسیس مرکز کشوری پیشگیری از خودکشی و وجود خط بحران برای امدادرسانی فوری تاکید میکنند و آشنایی با خط تلفن اورژانس 123 را برای همگان الزامی میدانند.
خودکشی یا فقط حرف؟
طبق تعریف دکتر حسنزاده، خودکشی زمانی اتفاق میافتد که شخص به دست خودش و عمدا به زندگیاش خاتمه دهد. این موضوع با اصطلاح جامعی به نام رفتار خودکشی که شامل فکر و حرف و اقدام است تفاوت دارد و خودکشی اقدام و عمل منجر به فوت است. بسیاری از مردم و حتی متخصصان این 2 را با هم اشتباه میکنند. پیشتر اصطلاح خودکشی موفق و ناموفق به کار برده میشد که اصطلاحی اشتباه بود چون به هیچ عنوان خودکشی موفقیت محسوب نمیشود. دکتر جلیلی برای خودکشی روشهای فعال و غیرفعال را بیان میدارد و در تعریف روش های فعال میگوید: «زمانی که فرد در آن به صورت مستقیم برای خاتمه زندگیاش اقدام میکند. در روش غیر فعال هم میتوان قطع داروهای مصرفی در یک فرد بیمار را مثال زد.»
آمار خودکشی
به گفته دکتر جلیلی، اقدام به خودکشی در خانمها بیشتر از آقایان است اما آمار خودکشیهای منجر به فوت بین آقایان 3 تا 4 برابر بیشتر از خانمهاست. دکتر حسنزاده، آمار جهانی در مورد خودکشی ارائه میکند و میگوید: «در روز 3 هزار نفر در جهان در اثر خوکشی میمیرند که در سال 1 میلیون نفر را شامل میشود. این آمار از تلفات جنگ و قتل در همان سال بیشتر است. البته آمار اقدام به خودکشی رقمی حدود 10 تا 20 میلیون نفر است و این درحالی است که آمار واقعی تلفات خودکشی همیشه نامعلوم بوده چون ثبت درستی از آن وجود نداشته و در بسیاری از موارد به دلیل اینکه این موضوع در جامعه انگ محسوب میشود، بسیاری خودکشی اطرافیانشان را تعبیر به ایست قلبی، تصادف و… میکنند.»
چرا خودکشی؟
دکتر حسنزاده دلیل خودکشی را چندعاملی میداند و میگوید: «مهمترین دلایل اجتماعی شامل فقر، تبعیض، بیکاری و اعتیاد است. علل خانوادگی خودکشی میتواند در ازدواج تحمیلی، طلاق و مسائل ناموسی خلاصه شود. درحالی که کنار این عوامل باید به عوامل فرهنگی مانند تغییرات سریع در جامعه و عوامل اقتصادی از جمله بحرانهای اقتصادی هم توجه شود. علل روانپزشکی خودکشی در افسردگی، بیماران دوقطبی، اسکیزوفرنیا، الکلیسم و اختلال شخصیت مرزی بروز بیشتری دارد. ضمن آنکه گاهی علل پزشکی از جمله بیماریهای سرطان، صرع، ایدز و … هم میتواند به خودکشی بینجامد. علاوه بر همه موارد گفتهشده نمیتوان جنبه ژنتیک بروز خودکشی را نادیده گرفت.» دکتر جلیلی هم معتقد است خودکشی به هر دلیل که اتفاق بیفتد فرد در لحظه پایانی زندگی افسرده است.
به علائم هشداردهنده توجه کنید
تقریبا همه افرادی که اقدام به خودکشی میکنند پیش از آن علائمی از خود بروز میدهند که توجه به آنها برای اطرافیان الزامی است. دکتر حسنزاده تاکید میکند تهدید به خودکشی همیشه باید جدی گرفته شود. او میافزاید: «شنیدن برخی جملهها باید مورد توجه قرار بگیرد. جملاتی مانند اینکه «زندگی چه فایدهای دارد»، «من به بنبست رسیدم»، «از زندگی سیرم» بههیچ عنوان نباید نشنیده گرفته شود.» دکتر جلیلی نیز با اشاره به اینکه اگر کسی از خودکشی صحبت میکند یا اقدام به خودکشی نمایشی میکند باید مورد توجه جدی قرار بگیرد، میگوید: «نمیتوان به صرف نمایشی بودن خودکشی از آن غافل شد و اعتنا نکرد چون برخی اوقات خودکشی فقط با انگیزه جلبتوجه اتفاق میافتد و بیاعتنایی اطرافیان میتواند منجر به مرگ شود.» وی میافزاید: «فردی که داروهایش را کم میکند و نمیخورد یا حتی داروهایش را جمع میکند باید مورد توجه قرار بگیرد.»نباید با تصور اینکه برای فردی که میخواهد خودکشی کند کاری نمیتوان کرد، این مسئولیت را از خودمان سلب کنیم. دکتر حسنزاده میگوید: «حتما باید به فرد ناامید و افسرده گوش داد و بههیچ عنوان او را مورد قضاوت قرار نداد. این افراد در مرحلهای قرار ندارند که بتوانند نصیحت گوش کنند و چون فرصت در این موارد بسیار کوتاه است بهتر است خیلی زود آنها را به روانپزشک معرفی کنیم چون تنها روانپزشک است که میتواند تشخیص دهد این رفتار خودکشی جدی است یا نه.»
در افسردگی احتمال خودکشی بالاست
دکتر جلیلی خودکشی در اختلالات افسردگی را شایعتر از سایر اختلالات روانپزشکی میداند و به این تصور غلط اشاره میکند که بسیاری از افراد افسرده از ترس اعتیاد به استفاده از دارو، بههیچ عنوان درمان دارویی نمیگیرند درحالی که نیاز به درمان دارویی در این افراد کاملا وجود دارد. او قطع ناگهانی داروهای ضدافسردگی را یکی از دلایل انجام خودکشی در این بیماران میداند و بر لزوم درمان اختلالات روانی به کمک دارو در کاهش چشمگیر آمار خودکشی تاکید میکند. دکتر حسنزاده معتقد است در افسردگی علایق فرد میمیرد و شخص اصلا احساس لذت را تجربه نمیکند و نزدیکبینی ذهنی پیدا میکند و افق دور را نمیبیند و احساس میکند آیندهای وجود ندارد. در چنین وضعیتی توصیه دکتر حسنزاده بستری کردن فرد بیمار است، باوجود آنکه ممکن است مخالفت خانواده و اطرافیان را همراه داشته باشد زیرا مراقبت بستری در این موارد بسیار کمککننده است.