پس از به دنیا آمدن فرزند جدید چه اتفاقاتی در زندگی زناشویی می افتد و دچار چه تغییراتی می شود!
اگر فقط یک دوره مهم در رابطه زناشوییتان وجود داشته باشد که بخواهید روی رابطه با همسرتان کار کنید آن زمان وقتی است که اولین فرزندتان به دنیا میآید. حتما شنیدهاید که میزان رضایت از رابطه زناشویی بعد از تولد فرزند کم میشود چون تنظیم رابطه والد- فرزندی و رابطه زن و شوهری کمی دشوار است.
احتمالا شما سعی میکنید خودتان را برای این تغییرات آماده کنید و به راهکارهای منطقی برای سازگاری با شرایط جدید متوسل میشوید اما حقیقت این است که تا در موقعیت قرار نگیرید متوجه تغییرات نخواهید شد. خیلی از چیزهایی که در رابطه شما تغییر میکند نامحسوس و پنهان هستند اما تاثیر عمیقی در ارتباط شما دارند.
مواجهه با فرهنگها
یکی از چیزهایی که بعد از تولد فرزندتان روی رابطه شما میتواند تاثیر بگذارد تفاوتهای فرهنگی شما راجع به رشد و تربیت فرزندتان است. این مساله ممکن است حتی از دوران بارداری نیز نمایان شود. باورهای شما نسبت به تغذیه، استراحت و محافظت از زن باردار تا نوع زایمان، حمام بردن کودک در شب هفتم تولد، قندآب دادن به او، انتخاب نام از سوی یک بزرگتر، اجبار در شیر مادر، شب بیداریهای تنهای یک مادر، مراقبت از کودک و انواع و اقسام باورهای سنتی و عرفی و یا باورها و آداب رسوم محلی درباره تولد فرزند، مراقبت، رشد و آموزش او میتواند چیزهای تازهای را درباره زندگی زناشوییتان نشان بدهد. اینکه مثلا همسرتان در مراقبت از فرزندش شبیه خانوادهاش عمل میکند یا مطیع آنهاست و یا چقدر به تصمیم مشترک زن و شوهر اعتقاد دارد و میزان تاثیر پذیری او از راهکارهای مدرن و به روز خیلی چیزها را در رابطه شما مشخص میکند. موضوعاتی اینچنینی میتواند باعث نزدیکی یا اختلاف شما بشود. شما میتوانید در این میان بفهمید که چه اشتراکاتی با هم دارید، هر کدام تا چه اندازه مسئولیت فرزندتان را به عهده میگیرید و چشم انداز رابطهتان به طور کلی چه خواهد بود. خیلی از این موارد را تا زمانی که در موقعیت آن قرار نگیرید متوجه نمیشوید و حتی احتمال آن را در نظر نمیگیرید.
شک کردن به تواناییها
مساله این نیست که شما زن و مردی تحصیلکرده هستید یا نه و یا آدمهای قابل و توانمند و با عرضهای هستید یا خیر. تولد اولین فرزند میتواند شما را در شرایطی قرار بدهد که احساس کنید آدم بی کفایت، بی دست و پا و بدون قابلیتی هستید چون نمیتوانید نیازهای فرزندتان را بفهمید. ممکن است چندین جلد کتاب و صدها مقاله درباره مراقبت از کودک، شیردادن، خواباندن یا آرام کردن کودک بی قرار خوانده باشید اما وقتی با این موجود کوچک واقعا رو به رو میشوید گویا نمیدانید باید برایش چه کار کنید. خیلی از زن وشوهرها دچار این مشکل میشوند. حتی در این میان شاید متوجه نیازهای خودتان و همسرتان هم نشوید و یا نتوانید ترتیب اولویت کارهای زندگی روزمرهتان را مشخص کنید و فرزند تازه متولد شده تبدیل به تنها اولویت زندگیتان میشود.
قرار گرفتن در معرض آسیبها
تولد فرزندتان میتواند برای هر کدام از شما بحرانهای منحصر به فردی را ایجاد کند. مثلا شاید یکی از شما نسبت به زخمها و آسیبهای دوران کودکیاش حساس شود و اجحاف و کمکاریهای والدینش را به یاد بیاورد و به شدت دچار رنج و اندوه شود. و یا دیگری ممکن است دچار این هراس شود که تولد فرزند اساسا یک اشتباه بوده است چون فرصتهای باز و آزادی عمل او را تنگ خواهد کرد و این مسئولیتی نیست که بتواند از عهده آن بر بیاید. فرزند تازه متولد شده حتما اتفاقات خوشایندی را رقم خواهد زد اما در عین حال تحولی که در زندگی زن و مرد ایجاد میکند شاید همراه با یادآوری و یا سرباز کردن احساسات پنهانی باشد که چندان خوشایند نیستند. یکی از انواع این آسیبها و بحرانها میتواند این باشد که فکر کنید هرگز به اندازه فرزندتان مورد توجه و حمایت شریک زندگیتان قرار نگرفتهاید و یا فقط به یک والد تقلیل پیدا کردهاید و جایگاه اصلیتان را در رابطه با همسرتان از دست دادهاید.
حساسیت نسبت به خانواده همسر
یکی از اتفاقات رایجی که برای بسیاری از زن و شوهرها بعد از تولد فرزندشان میافتد حساسیت نسبت به پیشنهادها و توصیههایی است که مثلا پدر یا مادر همسرشان درباره مراقبت از کودک ارائه میدهند. خیلی از زن و مردها از اینکه دیگران بگویند چطور به بچه غذا بدهند یا اتاقش را تزئین کنند و چه لباسی تن بچه کنند به شدت حساس و کم تحمل میشوند. حتی خیلی از مادرها نسبت به کمکها و حمایتهای اطرافیان هم حساس میشوند و آن را نوعی دخالت در زندگی خودشان میدانند. این حساسیت میتواند آنقدر جدی شود که گاهی با همسرتان بحثهای طولانی راجع به اظهار نظر ساده مادر یا پدرش کنید و از آن به عنوان دخالت در امور زندگی خودتان یاد کنید. این نوع تنشها ممکن است از دوران بارداری هم آغاز شوند و احساس زن و مرد را نسبت به تحول و تفاوت بزرگی که در زندگیشان رخ داده است را بد و تخریب کند.
طرد کردن دیگری
تغییراتی که در زندگی شما بعد از تولد فرزند اولتان ایجاد میشود باعث واکنشهای تازهای از سوی شما نیز میشود. یکی از تغییرات روحی شما میتواند این باشد که دائم به خودتان و همسرتان نمره بدهید. به جای اینکه به فکر ایجاد یک پیوند عاطفی قویتر با همسرتان باشید خود را در یک رقابت قرار میدهید و مدام در حال بررسی این نکته هستید که کدام یک از شما بیشتر تلاش میکند یا بیشتر خسته میشود. به جای رصد کردن هم فهرستی از کارهایی که باید در خانه و یا برای فرزندتان انجام شود تهیه کنید. کارها و رسیدگی به امور باید بین هر دو نفر تقسیم شود و این احساس که یکی قربانی این شرایط تازه شده است به وجود نخواهد آمد.سعی کنید با وجود همه تغییرات محسوس یا نامحسوسی که ایجاد میشود صبور باشید. ادب را رعایت کنید. استرس، ناامیدی، کمبود خواب و فشار زایمان میتواند شما را نسبت به هم کم صبر و تحمل کند.
وقتی هر کدام از این تغییرات باعث واکنش عجیب یا نامعقولی در شما شد قبل از اینکه احساساتان را نشان بدهید به این فکر کنید که قبل از تولد فرزندتان در این شرایط تازه چطور رفتار میکردید؟کم خوابی و نگرانی و تلاش برای رسیدگی به آدم کوچک و متفاوتی که با آن درگیر هستید شما را حساس خواهد کرد. این حق کاملا برای شما محفوظ است اما نباید طوری رفتار کنید که به ارتباط زناشوییتان لطمه بزنید.
قبل از اینکه بچه را به خانه بیاورید همه این نکتهها را به یاد داشته باشید. به این موارد فکر کنید و راهکارهای شخصیتان را در نظر بگیرید.. یادتان باشد که واکنشهای معقول فراوانی وجود دارد که میتواند جایگزین رفتارها و واکنشهای عصبی شما بشود. این واکنشهای طبیعی و عاقلانه را یاد بگیرید و سعی کنید در شرایط فرضی از آنها استفاده کنید. چشمهایتان را ببندید و به این فکر کنید که چطور میتوانید با همین راهکارهای ساده یک مساله ظاهرا سخت را حل کنید.
روزنامه اطلاعات