دلهره حاصل از بیماری و ترس از مرگ تنها دغدغه مبتلایان به این سرطان نیست، بلکه گاهی عوارض درمان آن از جمله ریزش موهای سر، ضعف، بیحالی و بهخصوص تغییر در ظاهر پستانها و ناتوانی جنسی، باعث افسردگی بیماران میشود. خبر خوب اینکه میتوان این مسائل را با آموزش بیماران و همسران آنها و رعایت نکتههایی خاص تا حد زیادی مدیریت و از بروز مشکلات زناشویی جلوگیری کرد. در این مطلب به همین موضوع پرداختهایم.
دکتر نسرینالسادات علوی متخصص و جراح بیماریهای پستان، عضو هیاتعلمی پژوهشکده سرطان پستان جهاد دانشگاهی: بازسازی نسج پستان پس از درمان سرطان امکانپذیر است
سرطان پستان و درمانهای آن چه تاثیری بر سلامت و توانایی جنسی خانمها میگذارد؟
سلامت و توانایی جنسی خانمها پس از درمان سرطان پستان ممکن است در اثر عوامل متعددی از جمله افسردگی، عوارض داروها و مشکلات ظاهری تحتتاثیر قرار گیرد.
علاوه بر اینها، شیمیدرمانی میتواند باعث ایجاد خستگی و ضعف شود و بهطورموقت میل جنسی را کاهش دهد اما خوشبختانه تاثیر آن موقت است و پس از اتمام شیمیدرمانی این عارضه برطرف میشود. در برخی بیماران برای درمان بهتر، هورمون جنسی زنانه «استروژن» سرکوب میشود تا سلولهای سرطانی وابسته به آن فرصت رشد مجدد پیدا نکنند.
در این حالت بیمار دچار حالت یائسگی مصنوعی میشود که ممکن است برخی عواقب آن ناخوشایند باشد؛ مثل حالت گرگرفتگی یا خشکی مخاطها از جمله خشکی پوشش داخلی سیستم تناسلی زنانه که باعث احساس درد هنگام برقراری روابط زناشویی میشود. البته برای اغلب این مشکلات درمانهای مناسب وجود دارد و بیمار و همسر او میتوانند با اطلاعات مناسب از روابط زناشویی لذت ببرند.
بیماران چگونه میتوانند با مشکلات جنسی کنار بیایند و آنها را برطرف کنند؟
در مقابله با عوارض ناشی از سرطان و درمان آن چند عامل موثر هستند؛ از جمله همکاری و همدلی همسر بیمار که نقش بزرگی در روحیه او ایفا میکند.
همسر میتواند به بیمار اطمینان دهد که قطع موقت روابط زناشویی برای او قابلقبول است و روی رابطه آنها تاثیر بدی نخواهد گذاشت. همچنین میتواند به او بگوید که گرچه برای برقراری رابطه زناشویی مشتاق است اما اگر این روابط برای او ناخوشایند یا دردناک است، میتواند موقت کاهش یا قطع این ارتباط را تحمل کند و همراه با او به دنبال درمان عوارض بیماری برود.
آگاهی زن از اینکه رابطه صمیمی با همسرش را بهدلیل بیماری از دست نمیدهد، عامل مهمی در بازگشت به زندگی عادی پس از درمان است.
آیا برقراری رابطه زناشویی برای بیماران طی دوران درمان خطرناک است؟
در اغلب موارد نه اما در دوران شیمیدرمانی بهدلیل ضعف سیستم ایمنی بدن، بهداشت ارتباط زناشویی باید جدی گرفته شود. در این زمان استفاده از کاندوم میتواند در کاهش عفونتهای احتمالی نقش مهمی داشته باشد.
جراحی ترمیمی سرطان پستان برای کدام بیماران مناسب است؟
بیمارانی که درمان حفظ پستان شدهاند معمولا از نتایج درمان راضی هستند اما اگر شکل جدید این عضو را دوست ندارند، میتوانند پس از گذراندن درمانها و برطرف شدن ضعف و اثر پوستی رادیوتراپی، تحت عمل جراحی قرار بگیرند. بیمارانی که پستان آنها کامل برداشته میشود نیز اگر به رادیوتراپی نیاز نداشته باشند، میتوانند همزمان بازسازی پستان را انجام دهند اما اگر بیمار بهدلیل درگیری غدد لنفاوی یا اندازه بزرگ تومور به اشعهدرمانی نیاز داشته باشد، بهتر است بازسازی را حداقل تا 6 ماه پس از اتمام رادیوتراپی به تعویق بیندازد. در این فاصله میتوان از پروتزهای داخل لباس استفاده کرد. این پروتزها ظاهر این عضو را از روی لباس کاملا طبیعی جلوه میدهند.
جراحی بازسازی پستان چگونه انجام میشود؟
برای بازسازی نسج پستان روشهای متعددی وجود دارد. بهطور خلاصه برای این منظور میتوان از نسج بدن بیمار (مثل نسج شکم یا پشت) یا پروتز و ترکیبی از این دو استفاده کرد. انتخاب روش مناسب با نظر پزشک معالج و بیمار انجام میشود؛ برای مثال ممکن است هر دو روش قابل انجام باشند اما بیمار به دلایلی استفاده از پروتز را ترجیح بدهد یا برعکس.
آیا با انجام این جراحی ظاهر پستان طبیعی خواهد شد؟ هاله پستان چگونه بازسازی میشود؟
در اغلب موارد نتایج قابلقبول هستند و در صورت وجود مشکل میتوان با عملهای ترمیمی کوچک، وضعیت پستان را به حد مطلوب رساند. سر پستان نیز با روش خاصی بازسازی میشود. برای رنگ هاله هم خالکوبی به کار میرود که در اغلب موارد با نتایج خوبی همراه است.
چرا سرطان مضطربمان میکند؟ چگونه با اضطرابش کنار بیاییم؟
دکتر رباب حامدی، دکترای تخصصی روانشناسی و روانشناس مرکز مشاوره دانشگاه علومپزشکی تهران
سرطان پستان با تاثیرات مختلف روانشناختی روی بیمار میتواند روابط زناشویی را تحتتاثیر قرار دهد. این بیماری یک عامل استرسزای جدی و تهدیدی برای ادامه زندگی هر زن محسوب میشود. با ابتلا به سرطان، فرد شرایط جسمی و زندگی خود را غیر قابل پیشبینی میداند و عمدتا در این زمینه افکار منفی پیدا میکند. این نشخوارهای ذهنی منفی ممکن است باعث بروز افسردگی و اضطراب شود که هر دو تاثیر بسزایی بر روابط زناشویی میگذارند. در واقع افکار بیمار در مورد مشکلات گذشته و اما و اگرهای آن (مثل فکر کردن راجع به اینکه نباید چنین میشد، کاش فلان کار را نمیکردم، کاش چنین کرده بودم، اگر شوهرم اینطور نبود و…) او را به سمت افسردگی سوق میدهد. در عین حال نگرانیهای بیمار راجع به آینده (افکاری مثل به زودی میمیرم، بچههایم بعد از من چه میکنند؟ درمانها فایدهای نداره و…) باعث بروز نشانههای اضطراب میشود.
از سوی دیگر، عمل جراحی پستان و تغییر جسمی بیمار، تصویر ذهنی او را نسبت به جسم خود تغییر میدهد. به همین دلیل از حضور در جمع و حتی در کنار همسر خود خجالت میکشد و سعی میکند تا جایی که میتواند تغییرات ایجادشده در بدن خود را پنهان کند. اثر روانشناختی دیگر سرطان پستان، بروز احساس بیکفایتی است. عمل جراحی و شیمیدرمانی نیز باعث بدحالی میشوند که در مجموع باعث میشوند بیمار نتواند مثل گذشته به کارها و وظایف خود رسیدگی کند و از پس ایفای نقشهای خود در زمینههای مختلف زندگی مثل زندگی شخصی، حرفهای، نقش مادری و همسری برآید. این موارد همگی احساس ارزشمندی بیمار را خدشهدار میکنند و باعث میشوند نسبت به توانایی خود تردید کند و اعتماد بهنفساش کاهش یابد. به تبع آن، روابط زناشویی نیز تحتتاثیر قرار میگیرد.
عکسالعمل مردها برعکس خانمهاست
مردها وقتی تحت فشار روانی قرار میگیرند، معمولا برانگیختهتر میشوند و تمایل بیشتری برای برقراری ارتباط زناشویی پیدا میکنند. در حالی که زنان در زمان استرس نسبت به ابرازهای عاطفی و جنسی همسرشان بیتفاوت میشوند و نمیتوانند پاسخگوی مناسبی در این زمینه باشند. استرس حاصل از سرطان، روند غیر قابل پیشبینی درمان، احتمال ناکافی بودن معالجات پزشکی برای کنترل بیماری و بروز خلق افسرده در بیمار همگی باعث بیمیلی جنسی زن میشوند. در این صورت حتی اگر همسر رفتار مناسبی داشته باشد، شاید زن نتواند در این زمینه او را همراهی کند. در واقع یک خانم زمانی میتواند نقش مناسبی در رابطه زناشویی ایفا کند و ارضا شود که مرکز ترس و اضطراب در مغز او از کار افتاده باشد اما در سرطان پستان همه ذهن زن پر از افکار مزاحم منفی است. از سوی دیگر، با توجه به تغییر تصویر ذهنی و کاهش اعتماد بهنفس بیمار، هر رفتاری که از جانب همسرش در ذهن او به منزله «نخواستنی بودن» یا «دوست داشتنی نبودن» تلقی شود، مانع رفتار مثبت او در رابطه با همسرش میشود. این واکنش ذهنی و رفتاری نیز بر نگرش و رفتار مرد تاثیر منفی میگذارد و چرخه معیوبی را آغاز میکند. هر چند که مردان برای غلبه بر استرس گاه از نظر جنسی برانگیختهتر میشوند اما برخی نیز در زمان بروز هیجانات منفی ترجیح میدهند مشکلاتشان را به تنهایی حل کنند. به همین دلیل در غار تنهایی فرو میروند و تا جایی که میتوانند از تماس با دیگران اجتناب میکنند. چنین مردی وقتی همسرش را مبتلا به سرطان پستان میبیند، زندگی مشترک خود را در معرض آسیب جدی میبیند و با کنارهگیری سعی میکند خود را با این شرایط وفق دهد. این رفتار مرد در ذهن زن ممکن است بیتفاوتی، بیعلاقگی و فاصله گرفتن معنا شود. به این ترتیب زن هم ممکن است به نوبه خود دیگر تمایلی به رابطه نزدیک نداشته باشد.
بدون کمک همسر، روند بهبود کند میشود
استرس نقش مخربی بر کارکرد سیستم ایمنی بدن میگذارد و باعث تضعیف آن در برابر فعالیت میکروبها و دیگر عوامل بیماریزا میشود بنابراین آرامش یکی از مهمترین عوامل روانی موثر در روند بهبود بیمار است. با توجه به اینکه نزدیکترین فرد در زندگی به بیمار همسر او است، تبعا مردها میتوانند نقش بسزایی در آرامش روانی همسرانشان داشته باشند. اگر بیمار اطمینان یابد که همسرش او را دوست دارد و با وجود عوارض بیماری در کنارش میماند و از او حمایت عاطفی و فیزیکی میکند، احساس آرامش و امنیت بیشتری خواهد کرد.
نگرانیهایتان را بیرون بریزید و گریه کنید
همدلی یکی از اساسیترین کارهایی است که باعث آرامش و احساس درک شدن میشود. متاسفانه بسیاری از افراد فکر میکنند اگر مشکلات بیمار را انکار کنند یا آن را بیاهمیت جلوه دهند، باعث میشوند مشکل در ذهن او کوچک شود در حالی که نتیجه برعکس است. برای همدلی میتوانیم خود را جای بیمار بگذاریم و سعی کنیم با گوش کردن فعالانه به حرفها و درددلهایش و پرهیز از قضاوت یا عوض کردن موضوع، اول از همه مشکل و درد واقعی او را بفهمیم. سپس باید به او بازخورد دهیم که این نگرانیها و احساسات منفی طبیعی است و اگر ما هم جای او بودیم چنین فکر و احساسی پیدا میکردیم. به عبارتی باید به بیمار بفهمانیم که درکش میکنیم. پس با حفظ آرامش خود اجازه دهید عمیقترین نگرانیهایش را بر زبان بیاورد و گریه کند تا به آرامش دست یابد.
همواره عشق خود را به همسرتان یادآوری کنید
مرد میتواند با تعریف و تایید ظاهر همسرش به او اطمینان دهد که همچنان برای او دوستداشتنی و جذاب است. احساس آرامش و اطمینان به بیمار کمک میکند در روابط زناشویی نقش موثری ایفا کند بنابراین لازم است زن و شوهر در این مورد با هم صحبت کنند تا از مشکلات و نیازهای هم باخبر شوند. بسیاری از زوجها فکر میکنند تنها راه و هدف رابطه زناشویی، رسیدن به ارگاسم (اوج لذت جنسی) است اما این باور اشتباه است و باید تغییر یابد تا زوج بتوانند با معاشقه و رفتارهای آرامبخش جسمی از وجود یکدیگر لذت ببرند. این موضوع را هم باید در نظر داشت که ضعف جسمی و احساس درد ممکن است باعث شود بیمار از عهده انجام برخی وظایف خود برنیاید و به کمک جانبی نیاز داشته باشد. در این موارد، همکاری مرد در انجام امور منزل و کمک به همسر بهخصوص وقتی بهدلیل عمل جراحی و شیمیدرمانی بدحال است، علاوه بر اینکه از حجم کارهای بیمار کم میکند به او اطمینان میدهد که حمایتگر مهربانی در کنارش وجود دارد. البته قبل از همه اینها مرد هم باید یاد بگیرد که از افکار مزاحم و پیشبینیهای منفی در مورد عواقب بیماری همسرش خودداری کند.
شاید نیاز به مداخله روانپزشک داشته باشید
درمان افسردگی و اضطراب حاصل از سرطان به بهبود روابط زناشویی کمک بسزایی میکند. یکی از کارآمدترین رویکردها در این زمینه، رویکرد شناختی رفتاری است که به اختصار CBT نامیده میشود. در این رویکرد باور بر این است که لزوما رفتار اطرافیان و مشکلات محیطی باعث بروز احساسات منفی و اختلالات مختلف از جمله افسردگی و اضطراب در فرد نمیشوند بلکه نحوه تفکر و نوع معنایی که او به رفتار دیگران یا محرکهای محیطی میدهد، میتواند عامل این اختلالات باشد. به همین دلیل در روند درمان، شایعترین و ناکارآمدترین افکار منفی بیمار شناسایی میشود و طی چالشهایی بهتدریج نوع تفکر، نگرش و شیوه ارزیابی او از خود، بیماری و آیندهاش تغییر پیدا میکند. به این ترتیب احساسات منفی فروکش میکند و افکار واقعبینانه جایگزین آن میشود. علاوه بر آن، بیمار در روند درمان تصویر ذهنی صحیحی از خود پیدا خواهد کرد و اعتماد بهنفسش ترمیم میشود. از این طریق میتوان به او و همسرش کمک کرد تا برای مشکلات خود راهحل پیدا کنند و از ناامیدی بیرون بیایند. آموزش مدیریت استرس با روش شناختی-رفتاری، راهکار دیگری است که باید برای درمان بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام داد. البته گاهی شدت علائم روانی به حدی است که در کارایی بیمار (حرفهای یا خانهداری) تاثیر میگذارد و او را خانهنشین میکند. حتی ممکن است فرد افکار مرگ یا خودکشی پیدا کند. در این شرایط بیمار باید همزمان با رواندرمانی، به روانپزشک مراجعه و دارو دریافت کند.
6 عاملی که میل جنسی را کاهش میدهند
1) استرس: برخی افراد هنگام روبرو شدن با استرس بسیاری از کارهایشان را بدون اشکال انجام میدهند، اما رابطه زناشویی جزو این موارد نیست. استرس در محل کار، خانه یا روابط عاطفی ممکن است، برای هر کسی رخ دهد ولی یادگیری اینکه چگونه به شیوههای سالم با آن مواجه شوید، واقعا به شما کمک خواهد کرد. کارهای زیادی است که خودتان میتوانید انجام دهید و مراجعه به مشاور یا پزشک هم میتواند مفید باشد.
2) مشکل روابط میانفردی با همسر: مشکلات در رابطه عاطفی شما با همسرتان از عوامل اصلی مهارکننده میل جنسی است. برای زنان احساس صمیمیت و نزدیکی با همسر عامل بسیار تاثیرگذاری در داشتن میل جنسی است. از طرف دیگر هم برای مردان و هم برای زنان پیامدهای ناشی از مشاجره، ارتباط نادرست، احساس خیانت یا سایر مشکلات مربوط به اعتماد در افت میل جنسی تاثیر دارد. اگر اختلاف میان همسران شدیدتر از حدی است که خودشان بتوانند آن را حل کنند، باید به مشاور یا زوجدرمانگر مراجعه کنند.
3) الکل: مصرف الکل میل جنسی را به شدت کم میکند.
4) کمخوابی: اگر میل جنسیتان کاهش پیدا کرده، ممکن است به این علت باشد که خواب کافی ندارید. آیا خیلی دیر به بستر میروید یا خیلی زود از خواب بلند میشوید؟ آیا مشکلات خواب مانند دیر به خواب رفتن یا پریدن از خواب دارید یا دچار عارضه قطع تنفس حین خواب هستید؟ هر چیزی که خواب شبانه شما را مختل کند، بر میل جنسیتان هم اثر خواهد گذاشت. خستگی و بیخوابی احساسات جنسی را مهار میکند. تلاش کنید عادتهای خوابتان را اصلاح کنید یا اگر نتوانستید کاری انجام دهید با پزشک مشورت کنید.
5) بچهدار شدن: بچهدار شدن بهخودیخود باعث نمیشود میل جنسیتان را از دست بدهید، اما باید کلی از وقتتان را صرف بچه کنید. اگر از پس همه کارهای کودک برنمیآیید، باید از کسی کمک بگیرید، مثلا یک پرستار کودک استخدام کنید تا بتوانید وقتی را هم با همسرتان بگذرانید. روابط زناشوییتان را میتوانید در هنگام خواب کودک انجام دهید.
6) برخی از داروها: برخی داروها میتوانند میل جنسی را کاهش دهند. ازجمله میتوان به این گروههای دارویی اشاره کرد:
• داروهای ضدافسردگی
• داروهای ضدفشارخون
• قرصهای پیشگیری از بارداری (برخی بررسیها از رابطهای میان مصرف آنها و کاهش میل جنسی گفتهاند و برخی دیگر نه.)
• داروهای شیمیدرمانی
• داروهای ضد HIV
• فیناستراید (که برای درمان طاسی مردانه استفاده میشود)
عوض کردن داروها یا دوز آنها ممکن است مشکل را حل کند، دراینباره با پزشک مشورت کنید و سرخود مصرف دارویی را قطع نکنید. همچنین اگر پس از شروع دریافت دارویی جدید میل جنسیتان بهسرعت کاهش پیدا میکند، به پزشک اطلاع دهید.