چرا کودکان دچار اضطراب جدایی می شوند و با چه راههای می توان این اضطراب را کاهش داد!
مشاور تربیتی کلینیک دانشگاه تهران گفت: اضطراب با حالتی از تنش و برانگیختگی فیزیولوژیک همراه است و یک واکنش افراطی به محرک غیرمعقول است. منظور از غیرمعقول این است که فرد به طور واضح عامل ناراحتکننده را نمیبیند و بیشتر به صورت ذهنی با آن درگیر است. اگر فرد واکنش افراطی نسبت به عامل اضطراب داشته باشد، این حالت باعث اجتناب او از آن موقعیت یا شیء خاص میشود و در نتیجه میتواند برای فرد و زندگیاش آسیبزننده باشد.
شهرزاد برهانزاده با بیان اینکه کودکان در هر مقطع سنی نوع خاصی از ترس را تجربه میکنند، اظهار داشت: ترس واکنش هیجانی است که فرد در برابر یک محرک تحریککننده واقعی از خود بروز میدهد. برای مثال ترس از حیواناتی مانند: مار و عنکبوت که یک کودک برای اولینبار با آن مواجه میشود یا ترس برخی از کودکان از جثهها و اشیاء بزرگ مثل ماشینهای بزرگ و کامیون.
عامل اضطرابزا قابل رؤیت نیست/ امکان دارد بهطور مداوم وجود داشته باشد
وی در خصوص دو مقوله ترس و اضطراب گفت: مورد دیگری که در ترسها و اضطرابها مشترک است، نگرانیها هستند. نگرانی ناشی از فکرهایی که در مورد محرک است و برخی اوقات میتواند در غیاب محرک هم بهوجود آید. البته نکته مثبت در مورد ترس این است که اگر عامل ترسزا حذف شود، کودک دیگر دچار ترس نمیشود، ولی در مورد اضطرابها به دلیل اینکه عامل اضطراب قابل رؤیت نیست، ممکن است مداوم وجود داشته باشد و اگر این وضعیت ادامهدار شود، کودک با مشکلاتی روبهرو خواهد داشت.
ترس و اضطراب از الگوی رشد کودک پیروی میکنند
مشاور پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه ترس و اضطراب از الگوی رشد کودک پیروی میکنند، بیان داشت: این الگو در یکسری از مقاطع سنی کودک بروز میکند. برای مثال کودکانی که بین 8 تا 18 ماهگی قرار دارند، به مراقب خود که معمولاً مادر است، وابستگی زیادی پیدا میکنند. این وابستگی میتواند تا حدی پیش رود که اگر مادر از او دور گردد، با بیقراری شدید کودک مواجه میشود. البته این اتفاق از یک جهت نشاندهنده رشد ذهنی کودک است که میتواند دوری مادر را درک کند.
عکسالعمل دلتنگی کودک مخصوص یک مقطع رشدی کودک است
وی به والدینی که فرزندانشان در این مقطع سنی قرار دارند توصیه کرد: والدین باید بدانند که کودکان در این سن میتوانند بسیاری از گفتارهای آنها را درک کند، ولی در مقابل نمیتوانند به صورت گفتار عکسالعمل متقابل نشان دهند. به همین علت والدینی که با عکسالعمل دلتنگی کودک در مقابل دوریشان مواجه میشوند، باید درک کنند که این یک مقطع رشدی کودک است و بپذیرند که این درفتار طی زمان خاصی به پایان میرسد.
چطور اضطراب جدایی کودک را کاهش دهیم؟
این کارشناسارشد روانشناسی در خصوص رفتارهایی که باعث کاهش اضطراب جدایی کودک میشود، عنوان داشت: مادر میتواند زمانی که کودک بیقراری میکند، کنار او بشیند و برایش توضیح دهد که مثلاً قرار است مامان برود آشپزخانه و میوه بیاورد یا غذا درست کند و درحالیکه از کودک خود دور میشود، با او صحبت کند. این رفتار باعث میشود کودک متوجه شود که مادر در همین نزدیکیهاست و او را احساس کند.
محرک ناآشنا را به فوریت برای کودک ایجاد نکنید
وی در خصوص مادرانی که مجبورند فرزندان بسیار کوچک خود را پیش پرستار یا مهد کودک بگذارند، اظهار داشت: مسئلهای که در مورد اضطرابها وجود دارد، این است که هرگز محرکی که برای کودک ناآشناست را به فوریت برایش ایجاد نکنند، بلکه لازم است ابتدا کودک را در یک مرحله خوگیری قرار داده تا مدتی در کنار مادر همراه با پرستار باشد. بعد از مدتی بهتدریج این فاصله زمانی را افزایش دهند تا کودک به پرستار و محیط جدید عادت کند و بتواند با اضطراب جدایی از مادر کنار بیاید.
کودک در سن 2 تا 4 سالگی معمولاً دچار ترس از موجودات خیالی و تاریکی میشود
این مشاور کودک با بیان اینکه کودکان در سن 2 تا 4 سالگی معمولاً دچار ترس از موجودات خیالی، حیوانات و تاریکی میشوند، بیان داشت: کودکان در این سنین بهراحتی در اتاقشان به خواب نمیرود. ممکن است والدین را از این وضعیت خسته کنند و آنها پرخاشگری و واکنش فیزیکی به کودک نشان دهند.
والدین در رفتار با فرزندشان آرامش خود را حفظ کنند
وی ادامه داد: لازم است در این موارد والدین آرامش خود را حفظ کنند و بدانند که این رفتار به دلیل شرایط خاص سنی کودک است؛ لذا بهتر است شرایط آسودگی کودک را فراهم کنند و حتی تا زمانی که کودکشان به خواب میرود، کنار او بمانند، ولی باید کودک را مطلع کنند که بعد از خوابیدن او اتاق را ترک میکنند. همچنین والدین نور اتاق را طوری تنظیم کنند که نه زیاد روشن باشد و نه خیلی کم که اشیاء داخل اتاق را بزرگ جلوه دهد.
نوجوانان اغلب دچار ترسهای ناشی از ارزشیابی محیط و روابط اجتماعی میشوند
مشاور تربیتی کلینیک دانشگاه تهران با بیان اینکه کودک در مقطع دبستان معمولاً دچار ترسهای خاص ناشی از مدرسه میشود، گفت: البته در این سن همچنان ترس از اشیا، موجودات خیالی و هیولاها وجود دارد. در مقطع نوجوانی نیز فرد دچار ترسهای ناشی از ارزشیابی محیط و روابط اجتماعی میشود که در همه این اضطرابها نیاز است که والدین آرامش خود را حفظ کنند و این آرامش را به فرزندان خود هم منتقل کنند؛ چراکه وقتی والدین آرامش خود را از دست میدهند، کودک متوجه ناتوانی والد در حل مشکل میشود و نگرانیاش بیشتر خواهد شد.
علل اضطرابهای کودکان بیشتر ناشی از چیست؟
وی در خصوص علل اضطرابهای کودکان اظهار داشت: کودکان با نوعی آمادگی ژنتیکی به دنیا میآیند و تعدادی از خصوصیتها و ویژگیهای والدین را به ارث می برند. یکی از این خصوصیتها آمادگی برای مضطربشدن است؛ یعنی در موقعیتهای جدید یا اشیاء ناشناخته بیشتر مضطرب میشوند. علت دیگر ناشی از خلقوخوی خود کودک است که بیشتر جنبه ارثی دارد. یکی از این خصلتها بازداری رفتاری است که در این حالت کودک در موقعیتهای ناآشنا و افراد جدید، حالت کنارهگیری، خجالت و احتیاط را در برخود خود دارد.
نوع دلبستگی کودک در نحوه اضطرابش تأثیر دارد
برهانزاده با بیان اینکه عامل دیگری که در اضطراب تأثیر دارد، نوع دلبستگی کودک است، عنوان داشت: همانطور که میدانیم کودک در ابتدای تولد از نظر برآوردهکردن نیازها و ادامه بقای خود، نیازمند توجه مراقب خود است. نحوه ارتباط برقرار کردن مادر در دلبستگی او تأثیر دارد. مراقبت اصولاً باید چند ویژگی داشته باشد تا بتواند این دلبستگی را در کودک ایجاد کند. این خصوصیات شامل پذیرندهبودن، نسبت به نیازهای کودک پاسخگو بودن، همیشه در دسترس بودن و است در کل کودک بایستی با مراقب خود رابطه صمیمی برقرار کند و مراقب نیازهای اساسی او را به خوبی تأمین کند.
کودکی که مراقب خوبی ندارد در اکثر اوقات مضطرب است
وی ادامه داد: در مقابل کودکی که مراقبی با ویژگیهای مناسب نداشته باشد؛ یعنی مراقبی که پذیرنده نباشد، نیازهای کودک را براساس ویژگیهای او پاسخگو نباشد، هر زمان حوصله داشت برای کودک وقت بگذارد، و…، حس امنیت و اعتماد به کودک خود منتقل نمیکند. چنین کودکی در بیشتر مواقع مضطرب است و موقعیتها برایش مبهم خواهند بود، چراکه هیچگاه نتوانسته است کاملاً به کسی اعتماد کرده و ارتباط برقرار کند.
یادگیری از نوع شرطیسازی و اضطراب کودک
این کارشناسارشد روانشناسی با بیان اینکه علت دیگری که بر اضطراب کودک تأثیر میگذارد یادگیری کودک است، بیان داشت: کودک بهطور مداوم در حال یادگیری و تکامل است و هر کودک به شیوه متفاوتی تغییرات محیطی را برای خود تحلیل و تفسیر میکند. کودک در سه زمینه یادگیری دارد. اولین مورد شرطیسازی در کودکان است که در این حالت وقتی او در مقابل شیء یا موقعیت ترسناکی برای بار دوم قرار میگیرد، به طور ناخودآگاه واکنش اضطرابی نشان میدهند.
یکی از راههای انتقال افکار منفی از طریق صحبت با همسالان است
وی افزود: مورد دیگری که اکثراً در کودکان دیده میشود، انتقال افکار منفی است. این انتقال از چند طریق صورت میگیرد. اولین راه انتقال از طریق صحبت کودک با بچههای دیگر که در مقطع سنی همسان هستند، صورت میپذیرد. برای مثال کودکی که فیلم ترسناکی را برای دوستانش تعریف میکند.
افکار منفی از طریق تلویزیون انتقال مییابد
برهانزاده در این خصوص ادامه داد: راه دیگر، انتقال افکار منفی از طریق تلویزیون است. برخی از والدین تصور میکنند میتوانند کودکشان را با تلویزیون سرگرم کنند؛ لذا تلویزیون را روشن و بعد برای انجام کارهایشان کودک را تنها رها میکنند. در این شرایط کودک در مقابل انواع اطلاعاتی که قادر به درکشان نیست قرار میگیرد.
کودک از ترسیدن والد الگوبرداری میکند
وی با بیان اینکه برخی از والدین مستعد اضطراب هستند، گفت: چنین والدینی خودشان از شیء، موجود و موقعیتی میترسند و به صورت غیرمستقیم و غیرعمدی نسبت به آن موقعیت واکنش نشان میدهند. بهتبع کودک نیز با دیدن اینکه والد که تکیهگاه او است دچار ترس از موضوعی شده است، واکنش مشابهی نشان خواهد داد.
والدین کنترلگر سبب افزایش اضطراب کودک میشوند
مشاور پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی در خصوص راههای دیگر انتقال اضطراب، تشریح کرد: والدین میتواند از شیوههای مختلفی برای فرزندپروری استفاده کنند، ولی در تمام این سبکها دو بعد مشابه وجود دارد. در تحقیقات ثابت شده است والدینی که کنترلکنندهتر باشند، میتوانند اضطراب بیشتری را در کودک ایجاد کنند. کنترلکنندهبودن والدین به این معنی است که آنها به فرزندشان این پیام را میدهند که نمیتوانی مراقب خودت باشی و ما باید مراقب تو باشیم. در نتیجه کودک خود را در این زمینه ناتوان احساس میکند و در مقابل هر موقعیت جدید دچار ترس میشود. هرچه میزان این کنترل بالاتر رود، اضطراب کودک نیز بیشتر خواهد شد.
وی تأکید کرد: بهطور کلی ژنتیک، خلقوخو، دلبستگی، یادگیری و شیوههای فرزندپروری در بالا بردن اضطراب کودک مؤثر است.
این روانشناس با بیان اینکه کودکان معمولاً ترسهایی را تجربه میکنند، اظهار داشت: یکی از ترسها اضطراب جدایی است که کودک در مقطع سنی 8 تا 18 سالگی دچار آن میشود. نوع دیگری از ترس که کودک دچارش میشود، فوبیاهاست؛ به معنی ترس افراطی و مزمن نسبت به یک موقعیت یا شیء خاص که میتواند در عملکرد طبیعی فرد اختلال ایجاد کند. برای مثال فردی که از گربه میترسد و شدت این ترس آنقدر زیاد است که حتی با دیدن عکس یا شنیدن نام آن هم دچار اضطراب میشود و ترجیح میدهد در خانه بماند تا با این حیوان روبهرو نشود، دچار فوبیاست؛ چراکه این ترس آنقدر شدید و افراطی است که او را از عملکرد اجتماعی باز میدارد.
با دیدن چند مورد مشابه از ترس یا اضطراب به کودک خود برچسب نزنید
برهانزاده خاطرنشان کرد: والدین توجه داشته باشند که با دیدن چند مورد مشابه از ترس یا اضطراب به کودک خود برچسب نزنند که دچار اختلالات اضطرابی است؛ چراکه یکی از عواملی که باعث میشود یک اضطراب ساده بهطور مکرر تکرار شود، تقویت والدین است.
در مورد اضطراب کودک چه زمانی باید به مشاور مراجعه کنیم؟
مشاور تربیتی کلینیک دانشگاه تهران در این خصوص تأکید کرد: وقتی والدین با واکنشهایی از طرف فرزندشان روبهرو میشوند که با رفتارهای کودکان دیگر تفاوت دارد و نرمال نیست، برای مثال اگر کودک از قرار گرفتن در موقعیت جدید اجتناب میکند و حتماً باید یکی از والدین همراه او باشد یا از نظر فیزیولوژکی دچار مشکل شد، باید درک کنند که کودک دچار مشکل شده و برای تشخیص بهتر به مراکز درمانی مراجعه کنند.
وی تشریح کرد: کودکی که برای به اتاق خواب رفتن اصرار دارد مادر همراهش برود، اگر مادر متوجه تنفس سریع کودک، سرد شدن دست و موارد غیرعادی دیگر شد و این رفتار به مدت حداقل دو هفته ادامه داشت، باید به شخص مطلع مراجعه شود.
شهرزاد برهانزاده در نهایت گفت: همچنین اگر کودک حوادثی را که در روز تجربه کرده است برای مثال شاهد یک تصادف بوده یا دزدی به منزل آمده و این اتفاقات باعث شده است در دفعات بعد آن حادثه را مرتباً تکرار کند (در بازیاش دو ماشین را بهم بزند و تصادف را شبیهسازی کند، در خاطرات و داستانهایش مکرر تکرار کند یا آمدن دزد را مرتباً تکرار کند)، نوعی اختلال اضطرابی است، ولی اگر کودک نهایتاً سه روز این رفتار را انجام داد و بعد برطرف شد، مشکل جدی وجود ندارد.
منبع:مهر خانه