سلطه جویی درمردان موج میزند
توجه به شخصیتهای روانی میتواند دربرقراری تعامل افراد نقش بسیار موثری داشته باشد. از این جهت آشنایی با این مسائل بسیار مهم است.
محمد زاده با اشاره به خصوصیات مران بیان کرد: مردان به علت تعامل خانواده و مسئولیت پذیری که بر عهده مردان قرار میگیرد از کودکی بعضی از خصوصیات درآنها موج میزند از جمله منطقه قوی، جاهطلبی اجتماعی، میل به تسلط و کنترل، پرخاشگری، استعداد کمتری برای تعهد عاطفی، مقاوم در برابر مشکلات، ناتوانی به پردازش عاطفی، تمایل بیشتر به پلی گامی (یعنی یک مرد هم زمان بیشتر از یک زن دارد)، مقاومت بیشتر، شناخت خود،( درمان هاو آموزش هایی که حالت خودشناسی دارد) توانایی بیشتر برای تجزیه و تحلیل مسائل روانی
(دو سطح تجزیه و تحلیل مسائل دارند عقلانی و عاطفی که بیشتر سطح عقلانی است)، میل به استقبال طلبی، اعتماد بیشتر، توانایی بیشتر برای تغییر محیط، ناتوانی در پردازش عاطفی است.
وی افزود: اما در خانمها به علت آن روحیه مادرانه و حفظ کانون خانواده دارای خصوصیاتی از جمله عاطفه فراوان، استعداد مراقبت از دیگران،توانایی بیشتر درک مطالب، وابستگی بیشتر(اشیاء، گیاه، حیوانات)،توانایی بیشتر برای شناخت خود و دسترسی ناخودآگاهشان ، مونوگامی(تک همسری)،توانایی نگهداری تعهد، ترس از تغییر کم، بخشندگی، انعطاف پذیری بیشتر و کمتر پرخاشگر( به علت هورمونها)هستند.
این متخصص اعصاب و روان گفت: یک سری خصوصیات در زنان و مردان مشترک است اماگفتنی است فاکتورهای زیستی، ژنتیکی، قابل تغییر نیست ولی دیگر فاکتورها را میتوان کنترل شود.
هر کسی را بهر کاری ساختن موضوعی که فکر تمام افراد جامعه را به خود جلب کرده ضریب هوشی آنها است موردی که فقط به صورت تست موردآزمایش قرار میگیرد تا نشاندهنده توانایی هوش هر فرد در مقابل جمعیت جهانی باشد.
محمد زاده در خصوص ضریب هوشی زنان و مردان گفت: هیچ تقسیم بندی درضریب هوشی این دو گروه وجود ندارد و اگر هم این تفاوت باشد در حالت فیزیکی آنها است. ولی درزنان به علت، خصوصیات چشمگیری همچون استعداد کمک به دیگر، توانایی همدلی، میل وابستگی و بخشندگی سبب میشود که یک خانم در همین صحبت کارهای روزمره خود را هم انجام دهد.
نژادها و مسائلی که تاثیرگذار است.
وی اظهار کرد: بیشتر الگوهای یادگیری اجتماعی(جامعه-خانواده) بستگی به آموزش(غیر مستقیم و مستقیم) دارد. به عنوان مثال در جامعهی که زنان مشغول به کار هستند فعالترند و خود به خود نقش اکتسابی در محیط را می گیرند. پس هر چه قدر محیطگسترده تر باشد قدرت یادگیری وابستگی بالاترمیرود در نتیجه در هوش اکتسابی تاثیر مستقیم و مثبت دارد و بالعکس.