خشم و خشونت می تواند خبراز عدم وجود مهارت های اجتماعی در افراد دهد و نبود برخی این مهارت ها می تواند در جامعه بسیار مشکل ساز و خطرناک باشد.
در سه ماهه نخست سال ۱۵۱ هزار و ۳۷۵ مصدوم نزاع به ادارات پزشکی قانونی کشور مراجعه کردهاند. بر اساس گزارش سازمان پزشکی قانونی در سه ماهه نخست سال جاری از کل مراجعان نزاع به مراکز پزشکی قانونی ۱۰۴ هزار و ۵۷۹ نفر مرد و ۴۶ هزار و ۷۹۶ نفر زن بودند. در این مدت استانهای تهران با ۲۶ هزار و ۷۳۴ نفر، خراسان رضوی با ۱۳ هزار و ۱۴۱ نفر و اصفهان با ۱۰ هزار و ۸۱۳ نفر بیشترین و استانهای خراسان جنوبی با ۹۲۵ نفر، ایلام با ۹۴۵ نفر و سمنان با یکهزار و ۲۱۳ نفر کمترین آمار مراجعان نزاع را داشتهاند.
افزایش نزاعهای خیابانی به دلیل مشکلات شایع از جمله نارساییهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و عدم کامیابی و نارسایی در میان افراد جامعه است. برای کنترل چگونگی مبارزه با خشم و مبارزه با نارساییهای موجود زندگی چند سالی است که راهاندازی مراکز کنترل خشم در دستور کار وزارت ورزش و جوانان قرار گرفته است و بارها از سوی معاون وزیر ورزش و جوانان ارائه خدمات درمانی به مراجعان و برگزاری دورههای آموزشی برای گروههایی مانند مربیان مدارس و روانشناسان در زمینه پیشگیری و کنترل خشم را از اهداف این مرکز اعلام شده است. محمود گلزاری، معاون سابق وزیر ورزش و جوانان بر این باور است که پس از تهران باید در استانهای البرز، اصفهان، گیلان، خراسان رضوی و شیراز این مراکز ایجاد شود و با حضور روانشناسان مورد تأیید، چند مشاوره و متخصص مرتبط خدمات لازم به مراجعان ارائه شود.
درد بیدرمان وجود ندارد
در یکی از سراهای محله واقع در حوالی خیابان آزادی نشستهای کنترل خشم بهطور هفتگی برگزار میشود. وارد طبقه دوم مجموعه میشویم. اغلب مراجعان زن هستند و دور تا دور اتاق نشستهاند. یک مشاوره و روانشناس مسئولیت آموزش مهارتهای زندگی را بر عهده دارد تا کم و کیف چگونگی مقابله با هنجارها را به حاضران آموزش دهد. این نشستها در دو بخش همگانی و خصوصی برگزار میشود که در بخش نخست مشاور و روانشناس به توضیح مسائل کلی در قالب نحوه فرزندپروری، چگونگی رفتار با همسر، نحوه مقابله با مشکلات، چگونگی رفتار با جوانان و اینکه چگونه میتوان تهدیدهای زندگی را به فرصت تبدیل کرد، میپردازند. در بین جمع، زن میانسالی از اعتیاد فرزندش نگران است و با چهرهای مضطرب و غمآلود درباره اینکه چگونه میتواند فرزندش را از این گرفتاری نجات دهد، از مشاور و روانشناس مجموعه راهنمایی میخواهد. آنها نیز با مطرح کردن این سوال که آیا میتوان فرزند عقبافتاده ذهنی داشت و او را از خود راند؟ به این مادر میگویند: اعتیاد هم همچون دیگر نارساییهای اجتماعی درمان دارد و نباید آن را با تمام مشکلات و پیامدهایش غیرقابلدرمان دانست. آن هم به این دلیل که برای ترک اعتیاد فقط کافی است خود فرد بخواهد و خانواده هم از او حمایت کند تا بتواند از شر آن رهایی یابد.
عبور از دوران برزخی
در میان جمع مادر دیگری درباره چگونگی رفتار با فرزند نوجوانش که عصبی است، اینچنین میگوید: با توجه به اینکه از کودکی او را به مهد فرستادم و هیچگونه کم و کاستی برایش نگذاشتم، حتی سعی شد تا او کاملا اجتماعی و مردمدار تربیت شود اما الان در سن نوجوانی نه تنها دیگر حرف کسی را گوش نمیدهد بلکه با هیچ کس نمیتواند تعامل داشته باشد و همیشه به دنبال دعوا و درگیری با دیگران است. دیگر بزرگ و کوچک برایش فرقی ندارد. مشاور با گوش دادن به سخنان این مادر به او اینچنین میگوید: سن نوجوانی به دلیل فعالیت هورمونهای بدن برای فرد به عنوان یک دوره برزخی محسوب میشود. با این نوجوان باید با احترام، حفظ آرامش و بهطور کامل منطقی رفتار شود تا به این ترتیب بتوان از شدت مشکلات کاست. به گفته او رفتارهای دوستانه با نوجوانان میتواند در بهبود شرایط تاثیرگذار باشد.
کنترل خشم با ارزیابی دقیق موثر است
یک مددکار اجتماعی درباره کم و کیف برگزاری دورههای کنترل خشم میگوید: باید به این نکته توجه داشت که خشونت، خشم و پرخاشگری یک رفتار است. در علم روانشناسی از رفتار به عنوان یک پدیده اکتسابی یاد میشود، پس به این ترتیب میتوان چگونگی رفتار مناسب را آموخت. محمد زاهدیاصل میافزاید: با اینکه ژن رفتاری در انسان وجود دارد اما رفتار افراد در شرایط و نحوه زندگی آنها شکل میگیرد. در واقع افراد نحوه رفتار خود را از والدین و همکلاسیها میآموزند. به گفته او اینکه مدیریت شهری در زمینه کنترل خشم تمهیداتی اندیشیده کاملا مطلوب است و باید نحوه فعالیتهای آنها مورد بررسی قرار گیرد. به گفته این استاد دانشگاه آموزشها در زمینه کنترل خشم میتواند تا حدودی در نحوه رفتار افراد تاثیرگذار باشد. در اصل اینکه چه گروه سنی باید به این مراکز مراجعه کنند و تحتتاثیر فرآیند یادگیری قرار گیرند متفاوت است. برای مثال یادگیری در سنین کودکی بسیار مطلوب و تاثیرگذار است و به نسبت با افزایش سن میزان یادگیری و تاثیرگذاری نیز کاهش مییابد. به هر حال آموزش به گروههای سنی مختلف میتواند در کنترل خشم افراد مطلوب باشد. زاهدیاصل تاکید میکند: قبل از هر آموزشی باید عوامل بروز خشم در افراد را مورد توجه قرار داد تا به این ترتیب علل و عوامل آن مشخص شود. آن هم به این دلیل که نارساییهای خرد و کلان که ریشه در شرایط اجتماعی، اقتصادی، معیشتی، بیکاری و مسائل مختلف دارد میتواند در رفتار و میزان آرامش افراد در جامعه تاثیرگذار باشد. در واقع کاهش آستانه تحمل افراد در جامعه را میتوان ناشی از مشکلات معیشتی و عدم آرامش فکری دانست. طبیعتا وقتی آستانه تحمل در جامعه کاهش مییابد، افراد رفتارهایی از خود بروز میدهند که با هنجارها مطابقت ندارد و در قالب خشونت و نابهنجاری بروز میکند. به گفته او هر اقدامی در زمینه کنترل خشم و نحوه مدیریت رفتار در جامعه باید با در نظر گرفتن شرایط لحاظ شود نه راهکارهای مقطعی یا گذراندن یک جلسه کوتاهمدت.
آموزش مهارتهای زندگی از سنین کودکی
یک روانشناس درباره تاثیر مراکز کنترل خشم میگوید: باید از افرادی که صلاحیت علمی دارند در این مراکز استفاده شود. امیر هوشنگ مهریار میافزاید: مراکز کنترل خشم در سطح جامعه وقتی روی رفتار افراد تاثیرگذار هستند که بتواند شخصیت فرد را بهطور کامل ارزیابی کنند و به شکل کاملا جامع و کامل به بررسی او بپردازند در غیر این صورت فقط به صرف یک جلسه هفتگی نمیتوان انتظار تغییر داشت. به گفته او اگر مهارتهای زندگی را از زمان کودکی در کتب درسی و دانشگاه به فرزندان آموزش دهیم تاثیرگذارتر و پایدارتر است.
آرمان