پای صحبت شناس یک انسان شناس در زمینه شناخت روحیات چند نوع شخصیت نشسته ایم با ما همراه باشید!
آیا شما یک شخصیت سازنده و مذاکرهگر دارید یا جزء افرادی هستید که شخصیت رهبر و مکتشف دارند؟ یا شاید جزو دستهای دیگر از شخصیتها قرار میگیرید؟
هلن فیشر، انسان شناس آمریکایی و محقق رفتارهای بشری است. او در کنار تدریس در یکی از دانشگاههای آمریکا تجربه بیش از 30 سال مطالعه روی جاذبههای عاشقانه میان فردی و رموز آن داشته است. او را به عنوان کارشناس مسائل بیولوژیکی جاذبه عشق میشناسند. او در کتابهایش « چرا عاشق میشویم» و « آناتومی عشق» موضوع دشواری را انتخاب کرده است. او حالا در کتاب « چرا زن؟ چرا مرد؟» درباره تئوری مشهور تیپهای شخصیتی چهارگانه توضیح میدهد. هلن فیشر با یک آزمون ساده به این ایده رسیده است که آن را در صفحات بعد میتوانید ببینید. از این شماره کتاب «چرا زن؟ چرا مرد؟» را که برای اولین بار به زبان فارسی ترجمه شده قسمت به قسمت در این مطلب میخوانید.
هیچ شخصیتی نسبت به دیگری برتر نیست. درحقیقت ما همه خُلقها را در وجودمان دارا هستیم، اما برخی خلقها در افراد مختلف پررنگتر است که باعث تمایز فردی میشود. من معتقدم همین خلق بارز شماست که شخصیتتان را تحت تاثیر خودش در میآورد، البته منظورم این نیست که ما همانند حیوانات با یک سری ویژگیهای زیستی خاص متولد شدهایم و اسیر دست دیانای خود هستیم!
دوپامین ریسکپذیر میکند
قبل از آنکه اطلاعات بیشتری راجع به این تست شخصیت به شما بدهم و بگویم که چه شخصیتی دارید به تاثیر تجربیاتتان که در طول زندگی شخصیتتان را شکل میدهد تاکید میکنم. تاثیر سرشت را شخصا از نزدیک لمس کردهام. من و خواهرم لورنا، دوقلوی همسان هستیم. ما صفات فیزیکی یکسانی را به ارث بردهایم. هر دو تیپ شخصیتی مکتشف-مذاکرهگر داریم، اما تجربیات شخصیمان از ما دو انسان کاملا متفاوت ساخته است که البته شباهتهایی هم داریم مثلا هر دو ریسکپذیر هستیم. لورنا هدایتکننده بالن است.
او با یک بالن که تنها با یک چراغ بنزن حرکت میکند، بر فراز کوههای سوییس و کولورادو پرواز میکند. به عنوان یک انسانشناس مسائل مربوط به روابط جنسی، طلاق و تفاوت در جنسیتها را بهطور دقیق بررسی میکنم. احتمالا من و خواهرم هورمون دوپامین یکسانی داریم. این هورمون با افزایش ریسکپذیری شخصیت مکتشف را در ما پررنگتر میکند. لورنا با رنگ روغن نقاشی میکشد که البته من نویسنده از این هنر بیبهرهام. او تابلویی با هزاران ضربه ظریف قلم میکشد درحالیکه من کتابی از هزاران لغت خلق میکنم. ما هر دو از قدرت تمرکز بالا و خلاقیتی بینظیر برخورداریم که اینها نشان از هورمون دوپامین یکسان در فیزیک ماست.
سروتونین مستقل میکند
شغل هر دو ما به مهارت نیاز دارد و بدون شک این خود نشانی از وجود سطح یکسان هورمون استروژن است. استروژن اصلیترین هورمون گروه شخصیتی مذاکرهکننده است.
هر دو ما در شرکتهای بزرگ جهانی یا برای ارگانهای نیروی مسلح کار میکنیم، جایی که اجرای قوانین بدون چون و چرا در آنجا حرف اول را میزند. از طرفی ما برای خودمان به شکل آزاد کار میکنیم و دنبال اهدافمان هستیم. برنامه کاری خودمان را داریم و کار گروهی نمیکنیم؛ این ویژگیها احتمالا حاکی از آن است که فعالیت هورمون سروتونین ما کم است که شاخصه اصلی افرادی با گروه شخصیتی سازنده است.
ما قدرت جنسی یکسانی داریم که اثبات میکند میزان یکسانی از هورمون تستوسترون را که نقش مهمی در ایجاد شخصیت یک رهبر دارد به ارث بردهایم. با همه این شباهتها زندگی من به عنوان انسانشناس و نویسنده با خواهرم که هدایتکننده بالن است و نقاشی میکند کاملا متفاوت است. نوع لباس پوشیدن ما، علایقمان به ورزش و کتابهایی که میخوانیم همه و همه متفاوتند. ما حتی کشورهای متفاوتی را برای زندگی انتخابکردهایم.
خودتان باشید
همه انسانها چه مکتشف، چه سازنده، چه رهبر یا مذاکرهکننده، شیوه تفکر و فعالیتشان با یکدیگر متفاوت است. اغلب ما دو ویژگی از شخصیتهای مذکور را بهطور شاخص دارا هستیم. استثنا هم دارد مثلا دوست من کیت ویژگیهای سه شخصیت از چهار شخصیت فوق را داراست. او شخصیتی شاعرانه دارد و از قدرت توصیف کلامی فوقالعادهای برخوردار است که این ویژگیها او را در گروه افراد مذاکرهکننده قرار میدهد، اما او یک متخصص مغز و اعصاب تراز اول است که آزمایشات پیشرفته در آزمایشگاه انجام میدهد و همانند افرادی با ویژگی رهبر کار میکند. تئوریهای علمی که ارائه میدهد، سخنرانیهایش و شعرهای او حاکی از کنجکاوی، خلاقیت بالا، استعداد و جسارتش است و همهوهمه شخصیت افراد مکتشف را تداعی میکنند.
برخی هم این چهار نوع شخصیت را بهطور مساوی در وجود خود دارند. جنیفر، ویراستار در یکی از نشریات مهم در نیویورک است و نمرات او نشان میداد که هر چهار ویژگی را داراست. او بعد از انجام تست شخصیت از من پرسید: «حتما نتیجه تست من خیلی افتضاح بوده!» و من پاسخ دادم: «نه، اصلا شما انسان متعادلی هستید». اما نمرات او در تست خیلی به هم شبیه بودند. در مورد اینکه شخصیت اولیه و ثانویهاش چیست، تردید داشتم. اغلب ما شخصیت خود را بهگونهای غیر از خود واقعیمان نشان میدهیم. میشائل کروانتی در دون کیشوت بیان میکند: «خود را میشناسم اما باور دارم میتوانم خو را بهگونهای دیگر ابراز کنم حتی برتر از پهلوانان افسانهای.» همه ما توانایی داریم که نقابی بر چهره خود بزنیم اما درنهایت نتیجهای جز فرسودگیمان ندارد.
مکتشفان علاقه زیادی به موضوعات جدید دارند و برای آنان دشوار است که در چارچوب و روزمرگی قرار بگیرند. سازنده محتاط، توانایی آن را ندارد که بیش از چند هفته یا چند ماه زندگی خود را لبه پرتگاه ادامه دهد. بهطور حتم، رهبران سختکوش بیش از همه توانایی آن را دارند تا با صبر و بردباری افکار دیگران را تغییر دهند. مذاکرهگر تربیتکننده و دلسوز نمیتواند در شغلهایی که ظلمی در حق کسی میشود دوام بیاورد و انجام کارهایی مثل شکنجه افراد برای به دست آوردن اطلاعات یا تصمیمگیری برای زنده ماندن یا مردن افراد در مواقع حساس برای او غیر ممکن است.
شخصیت اولیه و ثانویه شما چیست؟
شبیه بودنتان به یک تیپ شخصیتی را به معنای نداشتن ویژگی تیپهای دیگر در نظر نگیرید. هر کدام از ما، ترکیبی منحصر به فرد از هر چهار نوع تیپ شخصیتی هستیم اما خصوصیات بعضی تیپها را بیشتر نشان میدهیم.
اگر کاشف هستید …
بسیار کنجکاو، پرانرژی و خودانگیخته هستید. هیجاندوستی جزئی از شخصیت شماست. خلاقید و دوست دارید از همه چیز سر در بیاورید. شما همراه خوبی برای شادی و تفریح دیگران هستید، در دنیای شما کمتحرکی و کسالتبار بودن جرم است و عاشق کسانی میشوید که دقیقا مثل خودتان هستند.
اگر سازنده هستید…
آرام، اجتماعی و مردمی هستید. شما میتوانید افراد، گروهها، خانواده و اجتماع را به خوبی مدیریت کنید. از نظر دیگران قابل احترام هستید و با احتیاط و حساب شده قدم برمیدارید. شما به قوانین و برنامهریزی مقیدید و قابل اعتماد، نکتهسنج و ریزبین هستید. شما همسر و همدم خوبی خواهید بود اما به شرط آنکه با کسی مشابه خودتان ازدواج کنید.
اگر مدیر هستید…
تحلیلگر و منطقی، رک، راستگو، سختگیر هستید و حواستان حسابی جمع است. بسیار قاطع و مصمم هستید و توانایی انجام کارهایی که بر پایه ریاضی، مکانیک و موسیقی استوار هستند را دارید. بلندپرواز و اهل رقابت هستید و همفکر خوبی به شمار میآیید. یک مذاکرهکننده میتواند همسر ایدهآلی برای شما باشد.
اگر مذاکره کننده هستید…
خیالپرداز، همدل، درونگرا و احساساتی هستید و در سخنوری توانایید. در همدردی و همدلی موفق هستید و احتمال اینکه با یک مدیر خوشبخت شوید، بسیار بالاست. مذاکره کنندهها عاشق آدمهای مصمم و جدی میشوند. شاید شما هم مثل آنها ترجیح میدهید همسرتان را از بین مدیران انتخاب کنید و تا آخر عمر او را تحسین کنید.
برای اینکه بفهمید کدامیک از این 4 نوع شخصیت را دارا هستید از آزمون شخصیت شناسی استفاده کنید.
شباهت در عین تفاوت
میخواهم به این نکته برسم که افرادی با نوع شخصیت یکسان، اعم از مکتشف، رهبر و مذاکرهکننده در عین شباهتشان کاملا با یکدیگر متفاوتند. برخی از مکتشفان از کوهها بالا میروند و برخی علاقهمند به تاریخ میشوند، عدهای از آنان به جمعآوری عتیقه روی میآورند و عدهای دیگر عاشق تئاتر یا دیوانه کتاب خواندن میشوند. شخصیتهای سازنده نیز با یکدیگر متفاوتند و ممکن است دنبال تجارت باشند، سرباز یا حسابدار یا حتی کشیش باشند. بعضی از شخصیتهای گروه رهبر نیز بدون وقفه در آزمایشگاه کار میکنند تا علاج سرطان را پیدا کنند.
گروهی از آنان طراح قطعات کامپیوتری هستند، عدهای از آنان را ممکن است در گاراژ ماشین در حال تعمیر ماشین ببینید. برخی از شخصیت مذاکرهگرها پشت میزهای کنفرانس نشستهاند و کشورها را به صلح دعوت میکنند یا ممکن است معلم مهد کودک باشند یا در جنبشهای مردمی فعالیت کنند. تستی که انجام دادید فقط سرشت خدادادی و استعداد ذاتیتان را میسنجد. براساس این ویژگیهای ژنتیک و آنچه در زندگی تجربه میکنید و برای خود برمیگزینید شخصیت شما شکل میگیرد.
عاشق خودتان هستید
تاکید میکنم خودتان را دوست بدارید. طی انجام تست متوجه شدم تمامی افراد ویژگیهای سرشتی درونی خود را دوست دارند. مکتشفان از اینکه کنجکاو و خودجوش هستند احساس رضایت دارند. سازندهها هوشیاری، وفاداری و سنتگرایی خود را نکتهای مثبت میپندارند. رهبران قاطعیت، منطق و دقتشان را دوست دارند. مذاکرهکنندگان از حس همدردی، بشردوستی و قدرت تخیلشان احساس غرور میکنند.
النور روسولت میگوید: «ابتدا باور میکنیم که چه هستیم، سپس بر مبنای آن زندگی میکنیم.» ما بیش از دیدن واقعیات اسیر چیزهایی هستیم که دوست داریم ببینیم.
من متوجه شدم مردم ویژگیهای خودشان را دوست دارند. خانم جوانی که دنبال کار پارهوقت بود با من تماس گرفت. او اخیرا تحصیلات دکترای خود را در دانشگاه محلی به اتمام رسانده بود و خواستار کار در بنگاههای دوستیابی بود. او یک غروب پاییز به دفترم آمد. خانمی لاغر اندام، آراسته و هوشیار بود و به نظرم مناسب کار آمد. روی مبل در دفترم نشست تا مصاحبه انجام دهیم. بعد از چند دقیقه از او پرسیدم:
-آیا تا به حال تست شخصیت مرا انجام دادهاید؟
– بله. من شخصیت رهبر دارم.
-جدا!!
ناگهان نظرم نسبت به او تغییر کرد. در نظر من افراد رهبر دوست دارند همیشه رهبری کنند و اغلب اوقات رک هستند. سعی کردم این افکار را دور بریزم، با خود گفتم حتما او خیلی با دیگران صمیمی و خودمانی است.
اندکی در سکوت گذشت سپس ادامه داد:
-من خیلی با مردم خوب رفتار نمیکنم، خواهرم با همه خوب است، حتی افرادی که دوستشان ندارد، اما از نظر من این رفتارش ناشی از ضعف اوست.
از خودم متعجب بودم که در ابتدا برداشتی غلط درباره این خانم داشتم. درواقع من او را بهگونهای که دوست داشتم باشد، میدیدم. من او را همانند خودم یک مذاکرهگر میپنداشتم. در مورد این خانم رهبر تندخو مرتکب خطا شده بودم.