index.jpg1232
یک مادر و دختر چه رابطه ای باید داشته باشند و مهمترین فاکتورهای یک مادرخوب بودن کدام است!

مادر باشید. بله. درست است. مادر باشید، دوست نباشید. همیشه صرفا یک دوست خوب نمی تواند مادرخوبی هم باشد. دوست جای خودش را دارد و مادر هم جای خودش. دختر شما می تواند هروقت و به هر دلیلی که دلش خواست دوست خودش را عوض کند یا او را ترک کند و یا از او فاصله بگیرد، اما مادر برای او این جایگاه را ندارد. مادر تکیه گاه، حامی و روشن کننده راه و الگوی دخترش است. آدم ها حتی بهترین دوستان خود را در سطح خودشان می بینند و در بهترین حالت با آن ها رابطه بده بستانی دارند. اما رابطه مادر و فرزندی به ویژه مادر و دختری از این امر مستثنی است. مادر فانوسی در دست هایش دارد که راه را برای دخترش روشن می کند. پس در درجه اول مادر باشید. یک مادر خوب که علاوه بر مادری می تواند دوست خوبی هم باشد.
به سلامت جسم دخترتان اهمیت بدهید

درست است که هر مادری به سلامت جسمی دخترش اهمیت می دهد، اما خوب است این اهمیت دادن با آگاهی کامل از نیازهای جسمی و بدنی او ممکن شود. برای مثال: شما به عنوان مادر باید بدانید که بدن دختر شما در چه موقعیتی از لحاظ کیفیت ویتامین ها و مواد و املاح معدنی قرار دارد. آیا نیاز به استفاده از قرص آهن و ویتامین ها دارد یا خیر؟ و آیا تغییرات هورمونی بدن او در دوران بلوغ برای خودش شناخته شده است یا خیر؟ مادر وظیفه دارد اطلاعاتی که لازم است یک دختر درباره بدن خودش داشته باشد را به او برساند. حال با معرفی کتاب های ویژه این موضوع یا به واسطه راه های دیگر. باید به موقع و در شرایط خاص البته با توجه به ویژگی سنی دختر خود با او درباره ارتباط با جنس مخالف و چالش ها و راه کارهای این رابطه ها حرف بزنید و او را نسبت به موضوع آگاه کنید.

به فکر سلامت روح او باشید

یک دختر زمانی می تواند تبدیل به یک زن سالم بشود که روح سالم و شادی داشته باشد. شادی همیشه و همه جا به معنی سرخوشی بی دلیل و به معنای رفاه زدگی نیست. شادی مورد نظر ما رضایت از زندگی و جنسیت و موقعیت خود است. مادر باید به دختر خود اعتماد به نفس و عزت نفس بدهد، تا دخترش دچار خودکم بینی و عوارض ویژه آن نشود. شاد بودن برای دختران مهم ترین اصل لازم زندگی آنان است. وقتی مادری مدام از مادر بودنش و وظایف و نقش خاص خودش گله و شکایت می کند و درباره آن ها با اکراه و کنایه و طعنه حرف می زند و آن نقش ها را عامل بدبختی و عدم پیشرفت خود می داند، به صورت ناخودآگاه عزت نفس و اعتماد به نفس و شادابی دخترش را از او می گیرد.

برای بودن با دختران خود، شادابی را اصل قرار دهید. تلاش کنید بهترین خاطرات ذهنی دختران را خودتان بسازید. بهترین خاطره رفتن به کوه، بهترین خاطره مسافرت رفتن بهترین خاطره خرید کردن، و همه بهترین ها را در ذهن دختران از آنِ خود کنید.

بچه ها مرید آن کسی می شوند که با او بهترین خاطره ها را دارند. حال این شمایید که تصمیم میرگیرید، دخترتان مرید شما بشود یا یک مرد غریبه؟

به او میراث ماندگار هدیه بدهید

معنویت و حلول روح ایمان، در جان آدم ها می تواند در زندگی هر فردی برای او راه گشا و بازدارنده و انگیزاننده باشد. این موارد نتیجه یک تربیت درست و موثر است. دختری که شما تربیت می کنید اگر پایبند به عقاید باشد دیگر به صورت مداوم نیازی به کنترل شما ندارد و شما با خیال راحت می توانید به او اعتماد کنید. زیرا شما موفق شده اید او را مجهز به یک کانون کنترل درونی کنید که همیشه و همه جا بازدارنده او از لغزش ها و رذایل است. از طرفی هم پایه های زندگی اش را با سنگ بنای معنویت و ایمان محکم کرده اید که بزرگترین و محکم ترین تکیه گاه هر فرد است. اما راه کار اینکه چطور معنویت و ایمان را به بچه ها منتقل کنید یک جواب دارد و آن هم این است که شما برای انتقال این مفاهیم مجبورید مراد و مرشد فرزندان خود باشید. بچه ها دوست دارند خود را به آن کسی شبیه کنند که بیشتر دوستش می دارند و با او بهترین خاطره ها را دارند.

استعداد های دختران خود را پیدا کنید

درس خواندن و موفقیت در درس های خشکی مثل ریاضی و شیمی و فیزیک و حتی ادبیات می تواند استعداد های ذاتی و توانمندی های دختران شما را پنهان کند و یا حتی از بین ببرد قبل از اینکه خودشان و یا حتی شما متوجه شده باشید. همه زندگی آن ها را محدود به درس نکنید. واژه موفقیت را برای آن ها فقط و فقط در محدوده درس و کنکور معنی نکنید. شما باید از زمان کودکی استعداد های ویژه و منحصر به فرد دختر خود را شناسایی کنید و بشناسید و آن ها را تقویت کنید. همین استعداد های فراموش شده می تواند با رشد ابعاد دیگر شخصیتی دختر شما اعتماد به نفس را در او تقویت کند، علاوه بر اینکه مهارت های زندگی را هم به او یاد داده است.

به او اجازه بدهید تصمیم بگیرد

این را بدانید و بپذیرید که دختر شما در آینده مجبور است تصمیمات زیادی بگیرد. او قرار است از بین دوراهی های مختلف و متنوع راه درست را پیدا کند و از آن عبور کند. پس از همان دوران کودکی به به او اجازه بدهید برای خودش تصمیم بگیرد. اما به فراخور سن و شرایط همان سن. این تصمیم گرفتن می تواند انتخاب یک کفش یا لباس باشد و یا انتخاب دوست و … . اما در کنار این تصمیم گرفتن ها که قرار است گوشه ای از شخصیت استقلال طلب کودک شما را تقویت کند، باید به او اجازه بدهید که مسئولیت تصمیم هایش را به عهده بگیرد. مثلا: اگر روزی تصمیم گرفت تکالیف مدرسه اش را انجام ندهد شما باید اجازه بدهید که اثر این کار خودش را ببیند. یعنی به دنبال رفع اثرات و زیان های تصمیمات او نباشید تا بفهمد گرفتن هر تصمیمی نتیجه و عارضه ای در پی دارد. البته این امر فقط در مصادیق کوچک و ابعاد ساده ای کارآیی دارد نه در تصمیماتی که می تواند خطرات جدی و حیثیتی به همراه داشته باشد.

زن بودن را برای او به درستی معنی کنید

مراقب باشید تا دختر شما زن بودن را به غلط در قالب آرایش و عمل های جراحی و اندام باریک و پاهای کشیده نبیند. همه این امر مهم به شما برمی گردد. به اینکه برایش چگونه از زن بودن حرف زده اید و چقدر ذهن او را از درگیری با نمادهای جنسی و جنسیتی بر حذر داشته اید. مادر بودن و همسر بودن و دختر بودن را چگونه به نمایش گذاشته اید و … . شما باید از او یک زن قوی بسازید که در هر شرایطی توان رویارویی با مشکلات احتمالی در زندگی اش را داشته باشد. زنی که همه دنیا را فقط با ذهن و تصور فانتزی از زندگی مطالبه نمی کند.

او را برای نقش های آینده اش آماده کنید:

همیشه به این فکر کنید که دختر شما قرار است مادر شود. قرار است چرخ یک زندگی را بچرخاند و قرار است تکیه گاه محکم یک خانواده شود. حتی قرار است مدیریت دخل و خرج و سبد اقتصادی خانواده را کنترل و مدیریت کند. شما اگر قرار باشد او را برای همه این نقش ها آماده کنید باید به فکر چه مقدماتی برای تربیت این دختر کوچک برای پذیرش نقش های آینده اش باشید؟ قطعا اگر این موارد را جدی بگیرید باید حتما فکری به حال مسئولیت های آینده او بکنید و مهم ترین آن ایجاد حس مسئولیت پذیری در دختران است.
تیتز