با شعار ” هر نسخه دارو با يك نسخه ورزش ” ميتوان بيماريهاي قلبي را وادار به عقبنشيني كرد.
سالهاست كه بيماريهاي قلب و عروق بهعنوان مهمترين عامل مرگومير در دنيا و ناتواني انسانها شناخته شده است.
براي مبارزه با ايندسته از بيماريها، سه دسته درمان: پيشگيري و بازتواني، دارو درماني و جراحي معرفي شده است و جالب است كه بدانيم انجمن توانبخشي قلب و عروق و تنفس اروپا در سال گذشته، مؤثرترين و مهمترين درمان بيماريهاي قلب و عروق را شركت در برنامههاي ورزش درماني، توانبخشي و پيشگيري معرفي نموده است، نه دارو درماني و يا جراحي.
ورزش بهعنوان بخشي از مداخلات درماني، قادر خواهد بود ضمن پيشگيري از بروز عمده بيماريهاي قلب و عروق يعني بيماريهاي عروق كرونر، باعث درمان قطعي ايندسته از بيماريها نيز بشود و فرد را در راه بازگشت به چرخه فعال جامعه و يك زندگي مؤثر ياري نمايد.
در اين راه، ضمن توصيه بيماران به شركت در برنامههاي توانبخشي قلبي، به نظر ميرسد كه اگر بتوان پزشكان را با ارزش ورزش درماني و نحوه تجويز آن آشنا نمود تا همراه هر نسخه دارو، يك نسخه ورزشي نيز تجويز شود، شايد بتوان روند رو به افزايش شيوع آن را در كشور كنترل نمود.
نتايج تحقيقات پروفسور هامبرت و همكارانش از دانشگاه لايپزيك در سال 1994 نشان داد كه در صورت صرف انرژي بيش از 1500 كيلو كالري در هفته روند بيماريهاي عروق كرونر در بدن متوقف خواهد شد و در صورت افزايش صرف انرژي تا مرز 2200 كيلو كالري در هفته روند تصلب شرائين- بهعنوان عامل اصلي ايجاد بيماريهاي قلب و عروق- معكوس خواهد شد.
تئوري هر نسخه دارو، يك نسخه ورزش در كنگره بينالمللي پيشگيري از بيماريها در اروپا EuroPrevent2007 براي اولين بار توسط نويسنده مطرح شد و بهشدت مورد استقبال اساتيد، پزشكان و سياستگذاران درماني اروپا قرار گرفت. غايت نهايي اين تئوري، رسيدن به روزي است كه هر پزشك در دنيا به همراه هر نسخه دارويي يك نسخه ورزشي نيز به بيمار ارائه نمايد.
تأثيرات ورزش در روند بهبودي بيماران قلبي
علل بهوجود آورنده بيماريهاي قلبي بسيار متنوع هستند؛ از گرفتگي عروق كرونر تا نقص دريچهاي و مشكلات مادرزادي بيماريهاي قلبي كه موجب كاهش كارآيي قلب در پمپاژ و خونرساني اعضاي بدن ميشود. با وجود بيماريهاي قلبي اغلب بافتهاي بدن به اكسيژن و مواد تغذيهاي بيكفايتي قلب خود را نشان ميدهد و علائم عدم توانايي عملكرد در قلب پديدار ميشود. با ظهور اين علائم شخص دچار ناتواني در انجام امور روزمره ميشود.
برنامههاي ورزشي انتخاب شده با شدت مناسب با تاثير بر سيستمهاي مختلف بدن موجب افزايش كارآيي شخص ميشود. مثلاً موجب افزايش حجم بطن چپ و افزايش قدرت بطن چپ در پمپاژ خون ميشود. تمرينات هوازي با تاكيد بر توسعه شبكه عروق محيطي و بافتها موجب افزايش برداشت اكسيژن از خون ميشود.
انجام برنامههاي توانبخشي قلبي موجب بهبود ظرفيت ورزشي در بيماران ميشود. طي بررسيهاي مختلف ديده شده است كه حداكثر توانايي و ظرفيت ورزشي در بيماران قلبي از 15درصد به 25درصد افزايش يافته است و اين افزايش به معناي كسب استقلال بيمار در زندگي فردي است.
ورزش با تاثير بر خود قلب موجب انتشار بهتر اكسيژن بين سلولهاي قلبي ميشود و به اين ترتيب احتمال بروز سكتههاي مجدد و يا بينظمي در ريتم قلب بهشدت كاهش مييابد. بهطور كلي نيز ورزش موجب بهبود شرايط جسمي افراد ميشود، ولي مهارت اصلي در طراحي يك برنامه درماني، تعيين دقيق مشخصات برنامه ورزشي است كه موجب پيشگيري از ابتلا به بيماريها و يا بهبود شرايط جسمي، روحي و اجتماعي بيمار ميشود.
براي رسيدن به اين هدف بايد ارزيابي كاملي از شرايط بيمار بهعمل آيد و با تعيين ميزان خطر در طي ورزش، وجود مشكلاتي نظير چاقي، ديابت، فشارخون بالا، كهولت سن و… بررسي شود و با توجه به اين موارد يك برنامه مناسب ورزشي تجويز شود. با توجه به احتمال آسيب به بافت قلب در طي يك برنامه ورزشي كنترل نشده، جداً توصيه ميشود كه قبل از شروع ورزش حتماً با يك متخصص تجويز ورزش و يا متخصص قلب آشنا با برنامه توانبخشي و ورزشي مشورت كنيد.
شركت در برنامه توانبخشي قلبي موجب پيشگيري از مرگ ناگهاني و كاهش سكتههاي مكرر و كاهش نياز به بستري شدن، كاهش علايم بيماريهاي قلبي نظير آنژين و تنگي نفس حين انجام فعاليت، كاهش و توقف روند آترواسكروزيس (تصلب شرائين) و در نهايت افزايش كارآيي بيمار در زندگي روزمره ميشود. به اين ترتيب بيمار زندگي با كيفيت بالاتري را تجربه خواهد كرد.
كاربرد ورزش در كنترل فشار خون بالا
فشار خون بيماري بسيار شايعي است كه عده زيادي را در سنين ميانسالي و كهنسالي مبتلا ميكند. از نظر باليني فشار خون بالاتر از140 روي 90 ميليمتر جيوه، بيماري شناخته ميشود. علل ايجاد كننده فشار خون بسيار متنوع و متفاوت است. اما مهمترين و شايعترين دليل آن آترواسكلروز يا سخت شدن ديواره عروق است.
در اين حالت چربيهاي با چگالي كم (LDL ) با رسوب در ديواره عروق موجب تنگي و كاهش انعطاف ديواره عروق ميشود. فشار خون بيماري بسيار خطرناكي محسوب ميشود. در بيماران پاره شدن عروق ريز مغز و بروز سكتههاي خونريزي دهنده (هموروژيك) بسيار شايع است.
اين بيماري ميتواند موجب تغييرات دردسرسازي در ديواره عروق بشود. علاوه بر مشكلات كليوي، هر سال فشار خون موجب 700000 – در آمريكا- مورد سكته مغزي ميشود كه از اين ميان 280000 مورد منجر به مرگ ميشود. همچنين مهمترين عامل در بيش از يك ميليون سكته قلبي و 500000 سكته قلبي منجر به مرگ است. از اينرو به اين بيماري قاتل خاموش گفته ميشود.
اگرچه در دهههاي اخير پيشرفتهايي در كشف، درمان و كنترل فشار خون صورت گرفته است اما هنوز اين نتايج پايينتر از اهداف سلامت عمومي در سال 2010 است.
هدف از پيشگيري ابتلا به فشار خون كاهش احتمال بيماري و مرگ است. افرادي كه فشار خون آنها بين 120 تا 140 روي 80 تا90 است در معرض ابتلا به فشار خون هستند و بايد جهت كاهش ابتلا به اين بيماري و مشكلات همراه در شيوه زندگي خود تغييراتي بدهند. ثابت شده است كه فشار خون و چاقي رابطه نزديكي دارند.
به همين دليل مهمترين توصيه به افراد در معرض خطر، شركت در برنامههاي ورزشي و فعاليتهاي مرتب فيزيكي و كنترل وزن است. طي تحقيقات متعددي در افراد مبتلا به فشار خون تاثيرات بسيار مطلوب ورزش اثبات شده است. در 54 مورد مطالعه، كه بر روي 2600 بيمار مبتلا به فشار خون انجام شد كاهش 2 تا 3 ميليمتر جيوه در فشار ماكزيمم و 3 تا 4 ميليمتر جيوه در فشار مينيمم بهدست آمد.
آكادمي طب ورزش آمريكا در بيانيه سال 2005 خود كاهش 5 تا 8 ميليمتر جيوهاي را براي بيماران در هر جلسه توانبخشي و ورزش منظم و حساب شده پيشبيني ميكند. اهميت تجويز شدت مناسبي از ورزش در بيماران مبتلا به فشار خون دوچندان است. به دليل افزايش فشار خون در ورزش، اين ورزشها از نظر نوع، نحوه انجام و شدت بايد به دقت كنترل شده باشند و ورزش تجويز شده نبايد موجب بالاتر رفتن فشار خون از حدود 220 روي 160 ميليمتر جيوه شود.
اهميت ورزش و تجويز ورزش
مسئله تجويز ورزش در افرادي كه بيماري قلبي ندارند اما به بيماريهاي ديگر مبتلا هستند نيز حائز اهميت جدي است. انجام ورزش نادرست مخصوصاً در افرادي كه مشكلاتي نظير چاقي، آرتروز، پوكي استخوان و … دارند باعث بروز خستگي شديد و آسيبديدگي احتمالي و بروز مشكلات جدي ميشود و شخص از ادامه برنامه ورزشي بازميماند. در تجويز يك برنامه ورزشي مناسب، اولين برخورد درمانگر با بيمار تعيين سطح خطر احتمالي براي بيمار است. تعيين نوع وسيله، شدت انجام، طول هر دوره ورزشي، تعداد دفعات تكرار در هفته و نحوه پيشرفت ورزشكار از مهمترين خصوصيات مورد تجويز است.
افراد بايستي در يكسري جلسات آموزشي شركت كنند و قبل از هرگونه تصميمي براي خريد وسيله ورزشي يا شروع ورزش با متخصصين امر مشاوره نمايند. در صورت وجود بيماري خاص در فرد لازم است تا چند مورد تست آزمايش بهعمل آيد و سپس درمانگر توصيههاي لازم جهت سلامت ورزش را به بيمار خواهد گفت. او بيمار را از جهت اينكه براي انجام ورزش به كلينيك توانبخشي وابسته است يا اينكه ميتواند تمرينات خود را در منزل يا پارك انجام دهد مورد ارزيابي قرار ميدهد.
در صورت وجود خطر بالا در ورزش، بيمار بايد حتماً از جهت شيوه انجام ورزش و سير برنامه توانبخشي مورد آزمايش قرار بگيرد و سپس در شرايط كنترل شده و تحت مونيتورينگ ورزش كند. اين ورزشهاي حساب شده مهمترين جزء مداخلات درماني- ورزشي در اين بيماران است.
از آنجا كه اغلب استرس، چاقي، فشار خون، ديابت و بيماري نارسايي مزمن قلبي با يكديگر همراه و به هم وابستهاند، لزوم تجويز ورزش و دقت در انتخاب يك برنامه ورزشي بيش از پيش آشكار ميشود.
ورزش متناسب موجب پيشگيري از ابتلا به بيماري، كنترل و درمان علايم بيماري، تثبيت درمان و كاهش خطر عود مجدد بيماري ميشود. بهعلاوه ورزش نسبت به ساير مداخلات درماني عوارض جانبي بسيار كمتري دارد. يك برنامه ورزشي حساب شده كه براي بيمار با دقت تجويز شود، موجب برگرداندن بيمار بر سير فعال زندگي در كمترين زمان، حداقل هزينه و حداقل خطر است و از اين طريق بسياري از هزينههاي تحميل شده به جامعه كاهش مييابد.