یک کارآفرین خوب چه ویژگی هایی می تواند داشته باشد ما در این مطلب مراحل کارآفرین شدن را برایتان شرح داده ایم.
پیشدرآمد. سلامتی بزرگترین سرمایه یک کارآفرین است. در ستون هفته گذشته باهم از اهمیت هدفگذاری صحیح برای سلامتی گفتیم و آرزو کردیم گذران روزهای زندگی کارآفرینانهتان بدون هرگونه مشکل سلامتی باشد چراکه: «قدر عافیت کسی داند که آخ آخ به مصیبتی دچار آید!»
گفتیم که بسیاری از کارآفرینان وقتی به سلامتی خود فکر می کنند گاهی جوگیر رفتن به باشگاه می شوند، گاهی درگیر استخر، سونا و گاهی به جان ساده کردن رژیم غذایشان می افتند. سر آخر هم از صرافتش می گذرند. گفتیم که مشکل در نبود برنامه ریزی است و «برنامه ریزی نکردن برای موفقیت مساوی است با برنامه ریزی برای شکست!»
از چهار قدم اصلی برای برنامه ریزی سلامت، قدم اول آن یعنی هدفـگذاری صحیح را تـوضیح دادیم.
این هفته قدم دوم یعنی روش متعهد کردن خود به هدف های تعیین شده را موشکافی می کنیم و هفته های بعد به سراغ سایر قدم ها خواهیم رفت، اما چطور برای هدف هایمان تعهد ایجاد کنیم؟ این قدم، مهم ترین قدم در بین چهار قدم اصلی به سمت سلامتی یک کارآفرین است.
آنچه تفاوت بین افراد در رسیدن به وضعیت مطلوب و سلامت را مشخص می سازد، تعهد و پشتکار است. شما کارآفرین گرامی توجه دارید که نباید تعهد و پشتکار را با انگیزه و اراده اشتباه بگیرید! چی؟ از نظر شما همه این کلمات یک معنی می دهند؟ عمیق تر به آنها نگاه کنید: میزان انگیزه و اراده متغیر است و بالا و پایین دارد.
در روزهای خوب انگیزه و اراده خیلی مفید هستند ولی در روزهای بد معمولا انگیزه و اراده کمی برای پیگیری اهدافتان در خود احساس می کنید.
برای مثال، اگر امروز بارانی باشد شما هم انگیزه کمتری برای 15 دقیقه دوندگی روزانه در پارک در خود خواهید یافت و شاید هم اصلا بی خیال قضیه شوید. یا مثلا اگر همکارتان برای شما شکلات های خوشمزه روی میز گذاشته باشد اراده تان برای نخوردن شکلات ها دچار تزلزل شده و سرانجام ممکن است چند تا (یا همه آنها) را بخورید. در حالی که برخلاف انگیزه و اراده، تعهد یک موضوع صفر و یکی است.
یعنی یا تعهد به پیگیری هدفتان دارید یا نه. تعهد به شما کمک می کند چه در روزهای خوب و چه در روزهای بد دست از تلاش و پیگیری اهداف سلامتی تان برندارید.
بگذارید با یک مثال دیگر موضوع را روشن تر کنیم: توی ذهن تان به چیزهایی بیندیشید که به آنها تعهد کامل و کافی دارید. شاید رشته تحصیلی تان، فرزندان تان، فعالیت تفریحی تان یا برنامه تلویزیونی مورد علاقه تان! وقتی به آنها فکر می کنید آیا قبول دارید که خودتان به هیچ چیزی اجازه ایستادن بین شما و تعهد مورد نظرتان را نمی دهید؟ مثلا حتی اگر هوا بارانی است
شما بازهم به کلاس درس می روید یا برای رفتن دنبال فرزندتان به مدرسه از منزل خارج می شوید یا حتی اگر خیلی پرمشغله باشید، راهی پیدا می کنید که تفریح مورد علاقه تان را انجام دهید (شاید برای آن زمانی را در تعطیلات آخر هفته تان کنار بگذارید) یا راهی پیدا می کنید که برنامه تلویزیونی مورد علاقه تان را از دست ندهید (شاید آن را ضبط کنید و بعدتر ببینید).
امیدوارم با این مثال ها توانسته باشم چگونگی تاثیر تعهد بر پیگیری اهداف سلامتی یا حتی کارآفرینانه تان را نشان دهم. وقتی تعهد به هدف وجود داشته باشد و شما به مانعی بر سر راه آن برخورد کنید، حتما راهی برای دور زدن، گذشتن از رو یا حتی زیر آن و در یک کلام جا گذاشتن آن مانع خواهید یافت.
تعهد به هدف برای موفقیت و دستیابی به آن حیاتی است، اما شاید از خودتان بپرسید چطور می شود برای هدف های مربوط به سلامتی، تعهد ایجاد کرد؟ دو عامل مهم به تعهد شما کمک می کنند: «اهمیت هدف» و «توانایی کارآفرین».
اگر یک کارآفرین بخواهد در خود نسبت به هدفی تعهد ایجاد نماید باید اول از همه هدف برایش «مهم» باشد و دوم این که «توانایی» انجام فعالیت ها و کارهای مورد نیاز برای دستیابی به آن هدف را داشته باشد.
یک هدف «مهم» را از کجا می توان شناخت؟ خب، اگر هدف مورد نظر به ارزش های فردی شما گره خورده باشد، برایتان مهم خواهد بود. اگر در دستیابی به سایر اهدافتان کمک کند، برایتان مهم خواهد بود. اگر بتوانید خوبی ها و بدی های آن هدف را کنار هم فهرست کنید و خوبی ها بر بدی ها بچربد، آن هدف برایتان مهم خواهد بود.
اما «اهمیت هدف» تنها عامل موثر در ایجاد تعهد نیست. خیلی از کارآفرینان عزیز اهداف مهمی در سر دارند، ولی تلاشی برای دستیابی به آنها نمی کنند. برای مثال، آن دسته از کارآفرینان سیگاری که مایلند سیگار کشیدن را ترک کنند این هدف را پراهمیت می دانند، اما به سیگار کشیدن ادامه می دهند. چرا؟ اگر از خودشان بپرسید می گویند «چون نمی توانیم دست بکشیم.» فی الواقع آنها این توانایی را در خودشان نمی بینند که هدف ترک سیگار را دنبال کنند.
دانشمندان می گویند این که کسی در خود توانایی انجام کارهایی که برای دستیابی به هدفش لازم است را ببیند یا نبیند، معیار خوبی برای سنجش آن است که آیا آن فرد در پیگیری هدفش موفق خواهد شد یا نه.
پس برای جمع بندی: تعهد قدم دوم برای رسیدن به هر هدفی است (بعد از تعیین اهداف). تعهد با انگیزه و اراده فرق دارد. برای ایجاد تعهد به دو عامل «اهمیت هدف» و «توانایی کارآفرین» نیاز داریم.
در هفته های بعد به قدم های باقیمانده خواهیم پرداخت که به طور خلاصه عبارتند از:
قدم سوم طراحی یک برنامه قابل اجرا بر مبنای هدف دلخواه تان است.
قدم آخر نظارت بر پیشرفت خود است.
تا درودی دیگر بدرود.