index.jpg5

 دلیل افزایش طلاق در میان زوجین چیست و چه عواملی در ایجاد خیانت زناشویی تاثیرگذار است؟

برقراری رابطه ی موازی خارج از چارچوب زندگی زناشویی یا به عبارت دیگر خیانت، یکی از دلایل شایع طلاق در ایران مطرح شده است که بنابر نظر کارشناسان به کمک آموزش، مشاوره و ایجاد فضای صمیمی، می توان از گسسته شدن زندگی جلوگیری کرد و اعتماد از دست رفته میان زوج را بازگرداند.

در گذر از راهروی های دادگاه خانواده و صحبت با وکیلان دادگستری و مراجعه کنندگان، حقیقتِ تلخ افزایش جدایی به دلیل خیانت های بعد از ازدواج آشکار می شود که با گسترش زندگی مدرن، دامنه ی وسعت آن هم گسترش یافته است تا آن جا که «اباصلت شادفر» رییس مجتمع قضایی خانواده شهرک محلاتی تهران، به تازگی در اظهارات خود از خیانت به عنوان یکی از عوامل افزایش طلاق در بین زوج ها یاد کرده است.

از نگاه صاحبنظرانی همچون «پروانه محمدخانی» روانشناس و استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، هر نوع رابطه ی عاطفی یا جنسی خارج از چارچوب روابط زناشویی که به صورت مخفیانه و به منظور رفع نیازهای عاطفی و جنسی با جنس موافق یا مخالف برقرار شود، برای زندگی زناشویی و خانوادگی افراد تهدیدی جدی به شمار می آید. حتی رابطه ی عاطفی ساده بدون حضور فیزیکی فرد مورد نظر هم از موارد خیانت به شمار می رود. مانند عاشق یک هنرپیشه، فوتبالیست یا شخصیت معروف شدن.
محمدخانی گفت: ناآشنا بودن با روابط جنسی درست، نداشتن سلامت روحی و روانی، داشتن مشکل های هذیانی، شک و بدبینی نسبت به شریک زندگی و انتقام از رفتارهای نادرست طرف مقابل از علل و عوامل ایجاد رابطه ی موازی است.
چرایی به وجود آمدن این پدیده ی ناهنجار اجتماعی و قرار گرفتن آن در صدر جدول علت های جدایی، گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا را برآن داشت تا در گفت و گو با کارشناسان این حوزه، به واکاوی علت های خیانت، شناسایی عوامل اثرگذار در به وجود آمدن و راهکار حل و فصل آن بپردازد.

*** سکوت و دیده نشدن، زمینه ساز روابط موازی
بنا بر نظر کارشناسان، دلیل اصلی به وجود آمدن خیانت، مسایل عاطفی از قبیل برطرف نشدن نیازها و خواسته های عاطفی افراد است. به عبارت دیگر این احتمال برای فردی که در محیط خانواده به خوبی از نظر عاطفی تامین نشده، وجود دارد که برای رفع نیازهای عاطفی خود به سمت ارتباط با افراد غریبه سوق پیدا کند که متاسفانه در درازمدت ادامه ی این رفتار، به ایجاد رابطه های فرازناشویی منجر می شود و بر اساس عرف مرسوم در جامعه، بدون در نظر گرفتن چرایی ایجاد رابطه ی موازی، انگشت سرزنش به سوی خیانت کننده دراز می شود.
در این باره «مهرداد ناظری» جامعه شناس و استاد دانشگاه هم معتقد است، بازخواست و سرزنش کردن فرد خطاکار بلافاصله بعد از وقوع خیانت اشتباه است چرا که پیش از این، زمینه ی ایجاد ناهنجاری، از سوی شریک زندگی فراهم شده است.
ناظری در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا افزود: با نگاهی عمیق به موضوع خیانت درمی یابیم، زمانی که در زندگی مشترک، خواسته ها و نیازهای یکی از 2 نفر نادیده گرفته می شود و گوش شنوایی برای شنیدن درد دل ها وجود نداشته باشد، این زندگی به مرور، دچار روزمرگی و کلیشه ها شده و امکان این که فرد برای یافتن پاسخ نیازها، به روابط موازی روی آورد، افزایش پیدا می کند.
بنا بر تعریف این جامعه شناس، زندگی مشترک بر پایه ی تغییر بنا نهاده شده است و قرار دادن نقطه ی تعادل زندگی مشترک بر تفاهم چالش برانگیز است. به این معنا که وقتی شریکان زندگی هیچ تلاشی برای پاسخگویی به نیازهای یکدیگر بر اساس شرایط زمانی نمی کنند و زندگی آرامی در جریان است، باید اطمینان داشت که در آینده یی نزدیک، این زندگی آرام، دچار تلاطم خواهد شد.
ناظری افزود: به همین دلیل معتقد هستم نقطه ی تعادل زن و شوهر در یک زندگی مشترک، تغییر است و زمانی که ما تغییری ایجاد نمی کنیم و به روزمرگی می رسیم، یکی از 2 فرد، به این احساس خواهد رسید که دیگر آن نگاهی که اول ازدواج داشته وجود ندارد و همسرش او را نمی بیند و همانند عابران خیابان از کنار هم عبور می کنند و غرق در افکار خود، برخوردهای همدیگر را احساس نمی کنند. زمانی که دیده نشدن تبدیل به عادت و تقویت شود، پاسخ ندادن به نیازها شروع می شود و فرد به مرور احساس نیاز به یک تازگی می کند. در واقع خیانت زمانی اتفاق می افتد که ما از درک مفهوم عشق خلاق فاصله می گیریم و مبانی ذهنی و فکری ما این می شود که فرد مقابل دیگر امکان پاسخگویی به نیازهای ما را ندارد.
دیدن فیلم و خواندن کتاب، سپس تعریف کردن آن در محیط خانواده، بهترین راه حل ایجاد تغییر و به وجود آمدن صمیمت در فضای خانواده است که براساس تجربه ی کاری مهرداد ناظری می توان به زنان و مردانی که سال ها از زندگی مشترک آنان می گذرد و دچار تلاطم روزمرگی و سکوت شده اند توصیه کرد.
بنا به گفته ی ناظری، وقتی گفت و گو وجود ندارد یا فرهنگ صحبت کردن و گوش شنوا بودن رنگ باخته است، بیشتر با هم می جنگیم و در نهایت سکوت می کنیم؛ سکوتی که در واقع سقوط ما از ارتفاع باورهای انسانی است و دیگر چیزی نمی ماند که آن رابطه را نگه دارد.

*** کمرنگ شدن آموزه های عرفی و شرعی
جدا شدن رفتارهای اجتماعی از عرف و سنت گذشته و پیروی کورکورانه از روابط آزاد غربی را می توان یکی دیگر از دلایل افزایش خیانت در جامعه عنوان کرد که «طهورا نوروزی» روانشناس و مشاور خانواده در گفت و گو با گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا به آن اشاره می کند.
به گفته ی وی، خیانت مساله یی دو سویه است که هم خیانت کننده و هم خیانت شونده را دچار بحران می کند. علت فراوانی این هنجارشکنی، افزایش روابط آزاد و خارج از عرف است. پیش از این ها بنا به عرف جامعه و سنت، حریم هایی در نوع پوشش، رفتار و بیان افراد رعایت می شد اما متاسفانه، اکنون فضای عرفی و فرهنگی، رنگ و رویی متفاوت از شرع و عرفِ گذشته به خود گرفته است تا اندازه یی که پیروی نکردن از رفتارهای تازه با برچسب «پسرفته بودن» همراه خواهد بود.
نوروزی در ادامه با استناد به آیه ی شریفه ی «الطیبین لطیبین» (پاکان را دوستی با پاکان و خوبان سزاست) افزود: جامعه یی که مردان پاک نداشته باشد، زنان پاک هم نخواهد داشت.
به گفته ی وی، هر چند حیا صفتی زیبا و خلقی شایسته برای زنان به شمار می‏ رود و بنا بر حدیثی از امام صادق (ع) که می فرمایند «حیا 10 قسم است که 9 قسم آن در زنان است» اما این دلیلی بر توجیح رفتار مردان خیانتکار نیست. زن پاک برای مرد پاک خواهد بود و زمانی که مردان با شیوه های گوناگون درصدد تنوع طلبی هستند و حیا از میان آنان رخت بسته باشد، نمی توان توقع داشت که زنان پاکی هم برای آنان باقی بمانند.
این مشاور خانواده، فرهنگ سازی از طریق رسانه ها را یکی از راهکارهای دور کردن سایه ی زندگی آزاد غربی از سر خانواده ی ایرانی عنوان کرد و گفت: افرادی، ناخواسته با پیروی از جامعه ی به اصطلاح روشنفکر، به سوی خارج شدن از عرف و دوری از رفتارهای پسندیده کشیده می شوند. نباید اجازه داد که پسوندهای غیراجتماعی بودن برای افرادی که خطوط و مرزها را رعایت می کنند گسترش پیدا کند که این امر با کمک رسانه ها و فرهنگ سازی درست شکل می گیرد.

***از خلا قوانین حمایتی تا افزایش قوانین دست و پا گیر
سخت گیری های قانون برای جلوگیری از گسسته شدن زندگی زناشویی گاهی خود، یکی از عوامل بروز روابط موازی در زندگی مشترک می شود زیرا زمانی که فرد، خسته از برخوردهای سردِ شریک زندگی خود به قانون پناه می برد و قانون با اما و اگرهای گوناگون دست رد به سینه ی وی می زند؛ با مشاهده ی کوچکترین علایم عاطفی به سوی فرد دیگر کشیده می شود که همین امر زمینه ساز بروز خیانت در جامعه خواهد شد.
موضوعی که «گیتی پورفاضل» حقوقدان و وکیل خانواده پس از بررسی مفاد قانون، از خلا های قانون حمایتی برای زنان و بهادادن بیشتر به مردان در قانون جزایی کشور به آن اشاره می کند.
پورفاضل در گفت و گو با گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا می گوید: با بررسی قانون حمایت از خانواده، مصوبه ی سال 1353، شاهد آن هستیم که از خیانت به عنوان عامل طلاق برای زن یاد نشده است. شاید دلیل کلیدی این است که خیانت تنها از سوی زنان امری ناپسند و تابو تلقی می شود و از سوی مردان خیانت به شمار نمی رود. هنگامی که مردان بر اساس قانون اجازه ی چند همسری دارد، دیگر خیانت معنایی نخواهد داشت. در چنین مواردی اگر زنان نتوانند حق از دست رفته ی خود را پس گیرند، دچار انزوا شده و گرفتار روابط عاطفی دوستانه می شوند. این در حالی است که در سایر کشورها، خیانت کردن یکی از موارد طلاق است.
این حقوقدان در ادامه، بازسازی نگرش افراد به ازدواج و قوانین حمایتی را به عنوان راهکاری برای رفع این چالش عنوان کرد و افزود: قوانین ما قوانینی است که برای ارزش های انسانی هیچ بهایی قایل نیست و به ازدواج به چشم معامله یی میان 2 فرد نگاه می کند در حالی که ازدواج باید بر اساس عشق و علاقه ی دوجانبه پایه گذاری شود. باید نگرش جامعه در مورد پیوند زناشویی، بازسازی شود و قوانین هم از این پیوند مقدس حمایت کنند و یکطرفه عمل نکنند.

*** بازسازی اعتماد از دست رفته، تنها درمان پیمان شکنی
پس از افشای یک رابطه ی موازی، نخستین راه حلی که در ذهن زوج به خاطرمی آید، طلاق و مرگ روابط زن و مرد است در حالی که از نگاه مشاوران خانواده، این مساله، قابل اصلاح بوده و می توان آن را با مرور زمان و کمی صبر و حوصله، حل و فصل کرد.
نگاهی بر دستاوردهای روانشناسان نشان می دهد که دو سوم از زوج هایی که به دلیل به وجود آمدن رابطه ی موازیِ یکی از دو طرف با شخص سوم، دچار آسیب در روابط زناشویی خود شده اند، می توانند با طی یک دوره درمان به بهبودی قابل قبولی دست یابند و اعتماد از دست رفته را بازگردانند. رسیدن به این مرحله، به عواملی مانند نظام ارزش های فردی، توانایی در عفو و گذشت و تلاش فرد خطاکار برای جلب اعتماد همسر بستگی دارد.
در این باره، طهورا نوروزی معتقد است: طلاق تصمیمی فردی است که افراد در قبال یک اتفاق یا سانحه می گیرند. این ممکن است از سوی مرد باشد یا زن. اما به طور کلی می توان گفت برای مواردی که قابلیت اصلاح در آن وجود داشته باشد، طلاق، غیرعاقلانه ترین راه حل است زیرا ماهیت طلاق، بسترساز ناهنجاری های اجتماعی دیگری مانند مساله ی فرزندان طلاق خواهد بود.
پروانه محمدخانی هم بهترین مرجع برای شناخت علت و عوامل ایجاد رابطه ی موازی را مشاوران و روانشناسانی می داند که می توانند با ارتقای سلامت روانی زوج، آنان را به بازگشت سوق دهند؛ مشاورانی که افراد را به خودشناسی، تقویت نقاط قوت و پالایش روح تشویق کنند.

*** عشق خلاق، آموزه یی به نام مهارت زندگی
آموزش مهارت های زندگی و ساختن عشق در لایه های آن، یکی از مواردی است که در زندگی زنان و مردان ایرانی کمتر دیده می شود حال آن که در سایر کشورهای جهان، فارغ از میزان زمانِ گذشته از زندگی، همواره آموزش داده می شود.
در همین پیوند مهرداد ناظری معتقد است: زمانی ما می توانیم 2 فرد را عاشقانه در کنار هم قرار دهیم که به آنان فرهنگ «صمیمیت» را بیاموزیم، یعنی آن 2 یادبگیرند که حتی در گذر از نیم قرن زندگی مشترک، رابطه ی عاطفی و جنسی خوبی داشته باشند. اکنون در کشورهای اروپایی، با برگزاری کلاس هایی، به زنان و مردان می آموزند که همواره می توان در کنار هم از زندگی لذت برد و پاسخگوی نیازها و خواسته های شریک زندگی بود اما شوربختانه در ایران به دلیل نبود آموزش، زن وقتی به سن یائسگی می رسد احساس ناتوانی در برقراری ارتباط عاطفی و جنسی می کند و گمان می کند که دیگر نمی تواند رابطه داشته باشد و لذت ببرد. درواقع می توان گفت ما در بازتولید روابط مشترک بین 2 فرد ضعیف هستیم.
قدم زدن، صرف یک فنجان چای در فضایی به دور از فکرهای انباشته شده در ذهن، پرسش سوال هایی مانند این که از من راضی هستی یا کدام کار من، تو را می رنجاند؟، همدلی و تمرین مهارت های گوش دادن و شنونده ی خوب بودن، از توصیه های ناظری برای زوج های ایرانی است تا از این طریق به رشد عشق و علاقه میان خود کمک کنند و مسیر ورود هر نوع رابطه ی موازی را از بین برند.
این جامعه شناس در ادامه، کاهش دخالت های اطرافیان در زندگی زناشویی را زمینه ساز عشق خلاق عنوان کرد و گفت: بارها دیده شده که دخالت خانواده ها مشکل های فراوانی ایجاد می کند که با فرهنگ سازی و الگوبرداری از کشورهایی که در آن ها، تنها تصمیم گیرندگان زندگی زناشویی، پدر، مادر و فرزندان هستند، می توان از ادامه ی این روند کاست.
با نگاهی به اظهارات کارشناسان و مشاوران خانواده می توان دریافت که یادگیری و به کارگیری اصول نه چندان دشواری همچون توجه کردن به رفتارها و نیازهای همسر، درک رفتارها و گوش فراسپردن به احساس های فرد مقابل، ایجاد تغییر و تنوع در مسیر روابط عاطفی و احساسی، بیان دقیق احساس های خوشایند و نارضایتی ها، مطالعه و افزایش آگاهی نسبت به اصول روابط زناشویی، ابراز عشق و علاقه، در پیش گرفتن صبر و حوصله برای بازسازی روابط آسیب دیده و مراجعه به مشاور در موارد نیاز، می توان رابطه ی زناشویی یی را که به دلیل خیانت آسیب دیده و حتی در معرض از هم پاشیده شدن است، نجات داد و اعتماد از دست رفته را بازگرداند.

ایرنا