تازه ترین گفتگو با رضا صادقی

تازه ترین گفتگو با رضا صادقی

 

آلبوم” یعنی درد” اثر جدید رضا صادقی است که به تازگی منتشر شده و نظر افراد زیادی را به خود جلب کرده است. این آلبوم از پرطرفدارترین کارهای این خوانند پرطرفدار محسوب می شود .در مورد این اثر صحبت های زیادی به میان آورده اند. این خواننده وسواس زیادی در تهیه این آلبوم به خرج داده است که در ادامه به صحبت های وی در این باره اشاره خواهیم کرد..

هم‌درد اگر نیستی، گاهی از من یاد کن!

به‌تازگی آلبوم «یعنی درد» را منتشر کردید، در مورد این آلبوم بیشتر برای‌مان توضیح دهید؟

این کار برای شرکت آوای هنر است. آن را تقدیم به دوستانی می‌کنم که منتظر انتشار این آلبوم بوده‌اند. برای جمع‌آوری این آلبوم دو سال وقت گذاشتم. در این آلبوم ۱۲ترک وجود دارد که از بین ۲۱ترک آماده پخش انتخاب شده‌اند. بیشتر دوست دارم مردم از این آلبوم صحبت کنند تا این که خودم بخواهم از آن تعریف کنم، ولی می‌توانم بگویم قلب خودم را برای آن گذاشته‌ام و امیدوارم که اتفاق خوبی برای آن رخ دهد. ۸۰درصد از کارها در این آلبوم ملودی خودم بوده است، همچنین دوستان خوبم در این کار با من همراهی کردند، ازجمله نیکان و مهران خالصی که لطف کردند و سه تا از کارها را تنظیم کرده‌اند و دوستانی مانند شهراد امیدوار، امیر بهادر، دهقان و چند تا از بچه‌های دیگر که تنظیم و شعرها را انجام داده‌اند و فقط امیدوارم که مردم آن را دوست داشته باشند.

علت وسواس‌تان چه بوده که دو سال طول کشیده تا این آلبوم را وارد بازار موسیقی کنید و این که چرا از بین ۲۱ترک، ۱۲تا از آن‌ها را انتخاب کرده‌اید؟

این که بگویم وسواس داشته‌ام نه؛ هر هنرمندی همه کارهایش را دوست دارد و من وسواس نداشته‌ام. فقط بر اساس اتفاقات زمان باید کار را تقدیم کنید؛ مثلا نمی‌گویم که یک کار پاییزی را در بهار عرضه‌کردن بی‌تأثیر است، اما کم‌تأثیر است. فقط حجت من همین بوده که بخواهم ببینم دو سال چه اتفاقی می‌افتد و همیشه هر چیزی را انتخاب می‌کردم یا حذف می‌کردم یا این که آن کار به دلم نمی‌نشست، یا می‌دیدم آن کار حداقل آن موقع حرفی برای گفتن ندارد.

خیلی از خواننده‌ها دیگر سراغ آلبوم نمی‌روند و دوست دارند که بیشتر تک‌ترک به بازار ارائه بدهند، ولی شما دوست دارید که آلبوم به بازار عرضه کنید، درست است؟

آلبوم، شناسنامه کاری عمر یک هنرمند است. البته تک‌ترک هم خوب است، اما به نظر من می‌توان گفت که تک‌ترک یک سیاه‌مشق است که شما ارائه کنید و ببینید که ری‌اکشن‌های آن چگونه بوده و آیا می‌توانید با این ری‌اکشن همین اتفاق را حجیم‌تر و گسترده‌تر پیش ببرید یا نه؟! ولی آلبوم هم مورد استقبال مخاطبین قرار گرفته است. خواننده‌هایی هم داشته‌ایم که یک آلبوم داده‌اند و مردم هم هنوز آن را گوش می‌دهند و از شنیدن آن لذت می‌برند و ربطی هم به زمانه و پروسه زمان ندارد. من بیشتر همین روند انتشار آلبوم را پیش خواهم برد ولی این که دو سال، دو سال و این داستان‌ها… می‌شود که البته مدت طولانی انتشار آن به خیلی از چیزها برمی‌گردد؛ مانند سن‌وسال، نداشتن شادابی نوجوانی و جوانی و یک گوشه‌ای از وسواس، آگاهی و… که بعد هم وقتی به بازار و در جامعه می‌آید، دیگر به نگاه مردم نسبت به آن موسیقی برمی‌گردد که قطعا نسبت به ۱۰سال قبل تغییر کرده است و قطعاً ۱۰سال بعد هم خیلی تغییر می‌کند. ادبیات جاری بین مردم نسبت به ۱۰سال گذشته خیلی متفاوت‌تر شده است و… ولی من بیشتر با آلبوم موافق هستم؛ به‌خاطر این که آلبوم یک شناسنامه ماندگارتر است و تک‌ترک را به‌عنوان یک سیاه‌مشق می‌بینم.

علت انتخاب این نام برای آلبوم‌تان چه چیزی بوده است؟

من در یک پروسه زمانی خواسته یا ناخواسته دچار اتفاقات حواشی کار و زندگی شدم و درد آدم‌هایی را که نزدیک من بودند، دیدم. چه‌بسا بعضی از آن‌ها از خود من بودند، دیدم و احساس کردم که لازم است الان این حرف را بزنم. نمی‌خواهم به بحث حاشیه‌ای بروم، ولی یکی از دلایلی که من حتی از آقای روحانی در بحث انتخابات حمایت کردم، این بود که در دولت ایشان راحت می‌توان انتقاد و نقد کرد، فریاد زد و من ایشان را انتخاب کردم که این فضای فریاد من یک جایگاهی داشته باشد و این یعنی «درد»! شاید در این آلبوم چیزی دیگری با این معنا پیدا نکنیم، جز همین یک ترک. ولی برای همین یک ترک پای حرف پیک موتوری، راننده تاکسی، رفتگر شهرداری، بچه کارگر، بچه کار خیابان، خودم، پدرم، رفیقم نشستم و شمه‌ی ذهنی خودم را نوشتم و آن را ارائه کردم و دلیل این که برای این قطعه سبک راک را انتخاب کردم، این بوده که راک جزو سبک‌های اعتراضی موسیقی است و من یک اعتراض منطقی را اعلام کردم و اسم آن را «یعنی درد» گذاشتم.

وجه تفاوتی که بین آلبوم‌ها و تک‌ترک‌های قبلی‌تان با این آلبوم دارد، این است که در این آلبوم از سبک راک استفاده‌شده، ولی قبلا سبک‌تان پاپ بوده است؟!

بله.

می‌خواهید این رویه را به سمت راک ادامه دهید یا خیر؟

صددرصد. این کار را دوست خوبم مسعود معینی تنظیم کرده است و حتما ادامه خواهم داد؛ چون همیشه این سبک را دوست داشتم. ولی باید به این نقطه می‌رسیدم که صدای من در کجای این موسیقی پیدا می‌شود؛ چون راک هم گویش، مدل و جنس صدای خودش را می‌خواهد و خیلی باید مواظب بود؛ زیرا مثل لبه تیغ است، کسانی که راک گوش می‌دهند، اگر یک‌دفعه شما را نپذیرند و آن‌هایی که راک گوش نداده‌اند، شما را بپذیرند، بین این دو را باید میانه گرفت و آرام‌آرام پیش رفت.

 با توجه به این که سبک‌تان را عوض می‌کنید، ممکن است به نظرتان مخاطبان رضا صادقی ریزش کنند یا این که ممکن است یک تعداد دیگر به مخاطبان‌تان اضافه شود؟!

من تغییر سبک کلی نسبت به راک نداشتم و یکی، دو تا از کارهایم راک بوده است که آن‌ها را دوست داشتم و اگر قرار باشد که این ریزش مخاطب برای تغییر روبه‌جلو با نگرانی ریزش پیش برود، هیچ تونلی زده نمی‌شود؛ یعنی اگر ما همیشه نگران آن باشیم که اگر الان این تونل روی سرمان بریزد، آن طرف کوه را نمی‌بینم، اشتباه است و من امیدوارم و دعا می‌کنم که لایق آن باشم تا ریزشی نداشته باشم، اما اگر هم باشد آن را می‌پذیرم؛ چون قرار است این تونل از این کوه رد شود و یک فضای زیباتر را به آدم‌هایی که با من همراه هستند، نشان دهد و فقط به این امید تونل را می‌زنم.

به نظرتان کدام آهنگ‌تان در این آلبوم‌ هیت‌تر می‌شود و این که کدام یک از این قطعات به دل‌تان بیشتر نشسته است؟

نمی‌خواهم نظر شخصی خودم را بگویم؛ چون اگر این را بگویم خیلی احساسی است. من فکر می‌کنم «یعنی درد»، «من و یادت»، «من دوستت دارم» و بالاخص «حال بارون» ممکن است بیشتر مردم دوست داشته باشند. ولی باز هم هر کسی با مدل خودش به آن نگاه می‌کند. مثلا یک نفر به من گفت: «چرا آقای صادقی مثل قدیم‌ها وقتی یک آهنگ جدید به بازار ارائه می‌دهید، دیگر با آن آدم عاشقی نمی‌کند!!» گفتم: «قدیم شما چند سال داشتید؟» گفت: «هفده سال» گفتم: «آن موقع اول عاشقی شما بوده که عاشق شده‌اید و الان ۲۷سال سن دارید و عاشقی‌هایت را رد کرده‌ای یا این که این اتفاق برای شما طبیعی‌شده و نگاه شما به این ماجرا عوض‌شده است.» ولی من احساس می‌کنم جهانم همان جهان‌بینی است؛ اما در کل یک نگاه کلی وجود دارد و آن هم همان نقل شعر معروف است که می‌گوید: «هر کسی از زعم خود شد یار ما» و هرکسی در هر فضایی که زندگی می‌کند، آلبوم من را گوش می‌دهد. آن کسی که نسبت به یک سیستم معترض است؛ یعنی درد را آن‌گونه می‌بیند و آن کسی که نسبت به سیستم خانه معترض است، با پدرش، دوستش و خودش این صحبت را می‌کند و یک آدم درون‌گرا هم به این ماجرا مثبت نگاه می‌کند و درد را درمان می‌کند.

برنامه‌تان برای آینده چگونه است؟ یا اگر کنسرتی قرار است در آینده برگزار کنید، لطفا بفرمایید.

به امید خداوند اولین کنسرت این آلبوم را قرار است با یک ارکستر بزرگ در ۳۰تیرماه روی صحنه ببرم. این کنسرت به رهبری ارکستر خوب‌مان آقای بهنام ابتری و گروه خوبم «مشکی‌پوشان» است که فوق‌العاده‌ترین هستند و خوشحالم کنار خودم آن‌ها را دارم. از این به بعد هم قرار است ما همین بحث‌های اجتماعی را بیشتر پیگیری کنیم. یک اتفاق بدی که در جامعه ما وجود دارد، این است که فقط منتظریم به داد ما برسند و خودمان به داد خودمان نمی‌رسیم و این مسئله فقط در درد نان نیست. درد، «نان» است. درد، عشق است. درد، تنهایی است. در این روزها یکی از بزرگ‌ترین معضل‌هایی که خودم هم با آن مواجهم، نداشتن هم‌زبان است و کسی نیست که با او بنشینم و حرف بزنیم. همه آدم‌ها حرف شما را می‌شنوند، سکوت می‌کنند و وقتی حرف شما تمام شد، آن‌ها هم حرف می‌زنند. کسی بعد از این که حرف شما تمام شد، شما را بغل نمی‌کند و صبوری نمی‌کند. شاید بیشتر دوست داریم این فضا را بین دوستان‌مان و بین آدم‌هایی که محبت می‌کنند و هوای من را دارند و در قالب هوادار اسم گرفته‌اند، بیشتر باز کنیم؛ یعنی رفتن ما به خیریه که البته شاید بگویید داستان کمی لوس شده، ولی نه این‌طور نیست! وقتی که می‌رویم و برای خودمان خیر کنیم یا به کودکان بی‌سرپرست سر می‌زنیم، من خودم بیشتر آرامش می‌گیرم از این که توانستم یک نفر را آرام کنم و برای خودم کار کردم.

بنابراین می‌خواهید در آینده بیشتر به این نوع سبک بپردازید که بتوانید با آهنگ‌های‌تان حداقل هم‌زبانی با یک‌سری از آدم‌ها داشته باشید؟

دقیقا در این کار «یعنی درد» یک بیت آن می‌گوید: «هم‌درد اگر نیستی، گاهی از من یاد کن.» یعنی وقتی من نمی‌توانم درد دوستم را به‌طور کامل درمان کنم، باید حداقل آن را بشنوم. وقتی نمی‌توانم برای آن بچه پرورشگاه کاری انجام بدهم، حداقل آن را بغل کنم. من چند وقت پیش به یک شیرخوارگاه در اصفهان رفته بودم که یکی از مربی‌های خانم آن‌جا که خیلی خانم محترمی بود، خیلی حرف جالبی زدند، گفتند به یک‌سری از مردم بگویید که به ما پول ندهند، ما نمی‌خواهیم که وسیله بیاورند. یک‌بار بیایند و این بچه‌ها را بغل کنند؛ چون این‌ها پدر و مادر ندارند، فقط بیایند و این‌ها را بغل کنند و بروند. ما فکر می‌کنیم که این‌ها کم است، ولی در حقیقت خیلی زیاد است. اگر به یک بچه کار بگویید که این جنس چند است، پول ندارم و نمی‌خرم، خیلی بد است، ولی اگر همان‌طور با او شوخی کنید و او بخندد خیلی اتفاق قشنگ‌تری است. عیب جامعه ما این است که حال ما خوب نیست. امیدوارم که حال همه خوب شود.

فضای این روزهای موسیقی را نسبت به گذشته چگونه ارزیابی می‌کنید، مخصوصا الان که هر خواننده‌ای با یک‌سری سیستم‌های پیشرفته می‌تواند صدای خودش را تغییر دهد و یک ترک به بازار ارائه دهد؟!

من می‌گویم اتفاقا خوب و یک غربال اجتماعی است. مردم بین هر آن چیزی که خوب است و هر آن‌چه که خوب نیست، خودشان را قیاس می‌کنند و آن که ماندنی نیست، نمی‌تواند بماند. قصه یک ترک یا دو ترک و بحث خواندن نیست. بلکه بحث ماندن است. مرتضی پاشایی یک آلبوم درست‌وحسابی داشت، ولی ماندنی شد؛ چون با دلش خواند. همچنین ناصر عبداللهی و آدم‌های دیگر که برای ماندنی‌شدن آمدند، نه برای خواندنی‌شدن.

به‌هرحال تعارف نداریم، مثلا ماشین ایرانی و خارجی هم وجود دارد که اطمینان و ایمنی آن‌ها با هم متفاوت است که شما به‌عنوان یک شاخصه ایمنی، هیچ‌وقت ماشین ایرانی را انتخاب نمی‌‌کنید. یک‌سری صداها فقط برای رفت‌وآمد و یک سروصدا هستند و من همیشه به دوستانم می‌گویم که ببینید می‌خواهید در بین مردم در کجا جای بگیرید؛ مثلا من می‌خواهم گوشه‌ای باشم که طرف، چای می‌خورد و…؛ من نمی‌توانم همه وسعت تنهایی مردم را داشته باشم. یک اشتباهی که هنرمندان می‌کنند، فکر می‌کنند که همه آدم‌ها کار و زندگی‌شان را کنار گذاشته‌اند که ببینند ما چه کار می‌کنیم، نه این‌گونه نیست. ما منت سرمان می‌گذارند که پارت خیلی کوتاه زندگی‌شان را به ما لطف می‌کنند و در ماشین‌شان، مهمانی‌شان و در خلوت‌شان به آهنگ‌های ما گوش می‌دهند که این را باید قدر دانست؛ اما وقتی که می‌گوییم هواداران من باید این‌گونه باشند نه؛ بایدی وجود ندارد. یک زمانی بله، ولی الان که یک کلید می‌زنید و توی اینترنت سرچ می‌کنید، ۶۰تا خواننده در لحظه برای شما می‌آیند و زمانه‌ای نیست که به زور اتفاقی را پیش آورید؛ اما باز هم تکرار می‌کنم، آدم‌هایی که جهان و جهان‌بینی آن‌ها خیلی مصنوعی است، به سمت همان مصنوعی‌بودن پیش می‌روند، ولی آدم‌های طبیعی خودشان هستند. مثلا دیروز یکی از بچه‌ها می‌گفت: «خیلی جالب است شما از قدیم تا الان هرکس عکس شما را کنار هم بگذارد، می‌بیند که فقط یک ریش یا مو کوتاه و بلند شده است.» ولی ما عکس داریم مثلا دماغ، بلندوکوتاه شده یا لب، باریک و درشت شده است. وقتی که من خودم را با شرایطی که دارم نپذیرم، نمی‌توانم به مردم بقبولانم که جهان من را بپذیرید. با این اتفاقات جدیدی که پیش آمده است من روزهای خوبی را برای موسیقی می‌بینم؛ چون در بین همه این‌ها خدا را شاکرم که موسیقی تلفیقی و یک‌سری صداهای جدید آمده است و امیدوارم که یک روزی هم صدای خانم‌ها بیاید، این را از صمیم قلبم می‌گویم. می‌دانم که این ربطی به رئیس‌جمهور و این‌ها ندارد و این که حرف بی‌ربط نزنیم و خواسته‌های الکی نداشته باشیم، ولی خوب است که این اتفاق بیفتد؛ چون ما زیباترین صداهای بانوان را داریم.

بعضی‌ها که استعداد خوبی در موسیقی دارند، از من سوال می‌پرسند که ما مشکل مالی داریم، چه کار کنیم که آهنگ بیرون بدهیم یا چه کار کنیم که خواننده شویم. نظرتان در این مورد چیست.

آن زمان گذشت که حتما با یک ارکستر بزرگ یک خواننده در اول کار بخواهد شروع کند و حتی این را هم مازیار فلاحی به همه ثابت کرد که با یک گیتار شروع کرد و آهنگ «تو را دوست دارم» را خواند.

آن فردی که می‌گوید من پول ندارم؛ یعنی شما پول یک گیتار را هم ندارید که کل آن را سر هم جمع کنید. اگر نوازنده گیتار پولی بگیرد، حدود ۵۰۰، ۶۰۰تومان بوده و استودیو هم ۱۰۰تومان است. من به همه می‌گویم که ساز یاد بگیرید و منت من نوازنده را نداشته باشید و خودتان باشید. ولی این زمان زمانه‌ای است که مردم با یک گیتار هم شما را می‌پذیرند، اگر خوب باشید؛ اما اگر این که با این نرم‌افزارها بخوانند، صدای‌شان را تمیز کنند و به صدا تحریر دهند، بله صددرصد باید پول داشته باشند؛ چون این کارها پر از هزینه هستند.

کلام آخر:

اولا این که ما به مشکی دلخوشیم و دو رنگی‌ها را بی‌خیال. دوما این که منتظر اتفاقی از کسی نیستم و رک و راست‌حسینی بنده یک پیر خراباتم که لطفش دائم است، لطف شیخ و زاهد، گاه هست و گاه نیست… و مردم را دوست دارم، به دلیل این که خیلی باعشق هستند و لطفاً آن‌قدر بخندید که هرکسی که دوست ندارد خنده ما را ببیند، دق کند یا خودش بخندد. «یعنی درد» را به‌عنوان درد نبینید و من فقط یک دردی را آشکار می‌کنم که شما بتوانید درمان آن را پیدا کنید و به من هم بگویید.

myportal

۲۰ خرداد ۱۳۹۶

مطالب پیشنهادی