مصاحبه خواندنی با شهرام قائدی

شهرام قائدی هم از محدود هنرمندان و بازیگران سینما و تلویزیون است که توانسته غول گرسنگی را شکست بدهد و به تناسب اندام دست پیدا کند. با توجه به کاهش وزن باورنکردنی وی پس از پیروی از رژیم غذایی به مصاحبه با وی در مورد اصول کاهش وزن وی پرداختیم در ادامه این مطلب با ما همراه باشید.

به عشق بازیگری لاغر شدم

 

افرادی که به هر دلیل دچار چاقی می‌شوند، انگیزه‌های متفاوتی برای گرفتن رژیم دارند. انگیزه‌هایی مثل داشتن تناسب‌اندام و بدن سالم، احساس سبکی، راحتی در خرید لباس‌های زیبا و دلخواه و… گرفتن رژیم درست و اصولی زیر نظر پزشک متخصص تغذیه در کنار ورزش به هر دلیلی که باشد، نقطه‌ای مثبت در زندگی افراد چاق محسوب می‌شود که می‌تواند علاوه‌بر رسیدن به تناسب‌اندام و سلامت، به داشتن روحیه خوب و اعتمادبه‌نفس به فرد هم کمک ‌کند.

بازیگران اما برای لاغر‌شدن و دوری از چاقی دلایل و انگیزه‌های دیگری هم دارند. یک بازیگر علاوه‌بر این که باید به فکر سلامت روح و جسم خود باشد، حتما فیزیک مناسب و ورزیده‌ای برای اجرای نقش‌های متفاوت نیاز دارد و وقتی تصویرش بر پرده سینما و صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود، فیزیکش که یکی از ملزومات بازیگری‌اش محسوب می‌شود، در شرایط مطلوب قرار داشته باشد. وقتی اندام یک بازیگر رو‌به‌چاقی و داشتن اضافه‌وزن برود، دایره پیشنهادهای بازیگری نیز مرتب محدود و محدودتر می‌شوند و بازیگر هم ناچار است به پیشنهاد نقش‌هایی که شاید دوست نداشته باشد، جواب مثبت دهد. شهرام قائدی از بازیگرانی است که با نقش‌های جدی در سریال‌ها و فیلم‌های درام بازیگری را آغاز کرد، اما پس از چند سال به‌خاطر فیزیکش دیگر فقط در نقش‌های کمدی ظاهر شد؛ اما به گفته قائدی دیگر از بازی در کمدی‌های سطح پایین خسته‌شده و حالا با کم‌کردن وزن به اندام ایده‌آل رسیده و منتظر نقش‌های جدید در ژانرهای مختلف است. به همین بهانه میزبان این بازیگر جوان شدیم و در مورد انگیزه‌هایش از گرفتن رژیم، سختی‌هایی که در این راه داشته و احساسی که حالا از داشتن تناسب‌اندام دارد، گپ‌و‌گفت مفصلی داشته‌ایم. اگر به فکر گرفتن رژیم هستید یا در حال رژیم غذایی هستید، خواندن این گفت‌وگوی جالب را از دست ندهید.

 

تصمیم گرفته بودم بازیگری را کنار بگذارم

بازیگری برای من تنها واژه‌ای است که می‌توانم با آن عشق را معنا و زندگی را تعریف کنم.‌ این به این معنا نیست که عشق‌های دیگری در زندگی‌ام نداشته باشم، اما آن‌ها پله‌ای پایین‌تر از بازیگری قرار دارند. این علاقه دست خودم نیست و همیشه در وجودم بوده و حتی تا پیش از بازیگر‌شدنم هم در وجودم بوده و همیشه گمشده‌ای داشته‌ام. من با فیلم «ارتفاع پست» و در نقشی کاملا جدی شناخته شدم، پس از بازی در این فیلم برای آن که بازی در نقش‌های کمدی را تجربه کنم، دو سال بیکاری و انتظار کشیدم و در چند فیلم کمدی معتبر و خوب هم بازی کردم، ولی پس از آن متأسفانه تولید فیلم‌های کمدی خوب و ریشه‌دار که حرفی برای گفتن داشتند، بسیار کم شد و از آن‌ها هم چیزی نصیب من نشد و از طرفی نقشی برای بازی در آثار جدی پیشنهاد نمی‌شد تا این که دو سال پیش تصمیم گرفتم بازیگری را برای همیشه کنار بگذارم. یک شب تصمیم گرفتم که از بازیگری خداحافظی کنم و با خودم گفتم فردا آن را اعلام خواهم کرد. آن شب تا صبح نخوابیدم، بغض عجیبی داشتم. می‌دانستم هست و نیست من به این عشق بند است و این تصمیم برایم خیلی سخت بود. وقتی خوب فکر کردم به این نتیجه رسیدم که اگر چنین کاری کنم، چه کسی دلش خواهد سوخت‌؟ چه کسی از من خواهد پرسید چرا؟ که من هم در جواب بگویم دیگر به من پیشنهاد خوب در بازیگری نمی‌شود‌. با این تصمیم فقط خودم و عشقم را از بین می‌برم و برای کسی فرقی نداشت که چنین اتفاقی بیفتد. خوشبختانه من نیاز مالی ندارم و چرخ زندگی‌ام می‌چرخد، اما بعد از خدا من به عشق بازیگری زنده‌ام. دم‌صبح تصمیم گرفتم این کار نکنم، اما ژانر بازی‌ام را عوض کنم و با خودم فکر کردم چه کسی به من با چنین فیزیکی نقش‌های خوبی مانند فیلم‌های «خواب برفی» و«ارتفاع پست» می‌دهد؟ من باید علاوه‌بر روحیه‌ام شرایط جسمانی‌ام را هم عوض می‌کردم و تصمیم گرفتم فیزیکم را از فضای کمدی دور کنم و این مستلزم زمان و تلاش بود‌. از فردای آن روز زیر نظر مربی‌ام آقای وحید اکبرزاده ورزش و تغذیه اصولی را شروع کردم‌.

 

به پرخوری عادت کرده بودم

در این سال‌ها به پرخوری عادت کرده بودم و در مصرف غذا هیچ منعی برای خودم قائل نبودم و می‌توانستم بدون این که محدودیتی ایجاد کنم، هر‌چه روی میز غذا و در یخچال وجود داشت، بخورم و هیچ‌وقت هم به این فکر نمی‌کردم که نباید تا این حد بخورم. در کار که می‌گفتند هرچه چاق‌تر؛ بامزه‌تر، از نظر سلامت هم که هنوز نه صدای معده و قلبم درآمده بود و نه مشکل قند و چربی داشتم، پس هیچ مانعی برایم وجود نداشت که دو پرس باقالی‌پلو با ماهیچه را بخورم و بعد نوشابه بنوشم و سالاد پرسس کشنده را در کنارشان بخورم. (می‌خندد) وقتی تناسب‌اندام و سلامت مسئله و دغدغه‌تان نباشد، نه به معده‌تان، نه به هضم غذا و نه به عواقب آن فکر می‌کنید. زمانی می‌فهمید که چه اشتباهی داشتید که تناسب‌اندام‌تان را که یک موهبت است با تغذیه و عدم‌تحرک از دست داده‌اید و حالا باید از روی اصول تغذیه کنید و زندگی سختی را در پیش بگیرید.

 

از شدت گرسنگی گریه می‌کردم

دوران بسیار سختی بود. من با بیکاری خودخواسته مواجه شده بودم و نمی‌توانستم مثل سابق با دیگران ارتباط داشته باشم و در برنامه‌های زنده و مراسم‌ها حاضر نمی‌شدم و خودم را به اقیانوسی انداخته بودم که ابتدا فکر می‌کردم یک استخر است. چه شب‌هایی که به‌خاطر گرسنگی گریه کردم و چه روزهایی که مرتب در آینه نگاه کردم و به خودم گفتم «حواست باشد بیکاری و فشار گرسنگی تو را افسرده نکند.»

در این میان باید حواسم به دخترم و همسرم هم می‌بود و همچنین باید جواب مردم را هم می‌دادم که مدام از من می‌پرسیدند چرا نیستم و چرا در فیلم‌ها و سریال‌ها حضور ندارم. هر روز افسردگی تهدیدم می‌کرد و می‌ترسیدم نکند دیگر نتوانم کار کنم یا این که دیگر پیشنهادی نداشته باشم.

عادات غذایی‌مان در کودکی شکل می‌گیرند

بسیاری از عادات غذایی ما ریشه در کودکی‌مان دارند. یک کودک ممکن است بلافاصله وقتی غذا را سر سفره‌اش می‌گذارند، شروع کند به نمک‌پاشیدن روی آن، ولی همان غذا را اگر جلوی کودکی دیگر بگذاریم، ممکن است بگوید این غذا شور است و این تنها به عادت غذایی مرتبط می‌شود که در کودکی به ما یاد می‌دهند.

من متولد شهری کوچک هستم که در دامان طبیعت قرار دارد. خانواده من در زمان کودکی‌ام ‌جز روغن غیرحیوانی هیچ‌چیزی را نمی‌خریدند. پدرم دامداری می‌کرد و زمین‌های کشاورزی و باغ داشت و همه حبوبات، لبنیات، میوه‌، سبزی و گوشت را خودمان تهیه می‌کردیم. در خانه ما به‌خاطر رفت‌وآمدهای زیاد غذا هم زیاد پخت می‌شد و مادرمان که عاشقانه دوست‌مان داشت، فکر می‌کرد اگر به ما اصرار کند که زیاد غذا بخوریم، در حق‌مان لطف و محبت کرده است. مادرم همیشه به ما می‌گفت «یه چیز بخور جون بگیری» «ای‌وای چرا این‌قدر داغ شدی، بذار یه چیزی بدم بخوری»‌، «چرا نمی‌خوابید، بیاید یه چیزی بخورید و بعدش بخوابید»‌، «چرا جنب‌وجوش نمی‌کنید، بیاید یه چیزی بخورید جون داشته باشید بازی کنید» خلاصه درمان همه دردها از نظر مادر من غذا‌خوردن بود. (می‌خندد)

 

قرار نیست همه ژنتیکی لاغر باشند

من از کودکی با مشکل چاقی دست‌به‌گریبان بودم و درواقع چاقی در بین ما ارثی است. مادر و پدرم چاق بودند و من هم ژنتیکی استعداد چاقی دارم و دخترم سارینا هم با همین مشکل روبه‌رو است. پزشکان می‌گویند درمان بزرگ‌ترین بیماری‌ها وقتی آغاز می‌شود که آن را بپذیریم و تا وقتی این پذیرش آغاز نشود، درمان هم شروع نخواهد شد. شاید ما آدم‌هایی که استعداد چاقی داریم، وقتی در جمعی قرار می‌گیریم که همه راحت غذا می‌خوردند و تناسب‌اندام هم دارند، ناراحت شویم که چرا ما این‌طور هستیم؟ ولی باید بپذیریم که ما این‌طور خلق شده‌ایم و همان‌طور که اثرانگشت‌ها یکی نیستند، شرایط جسمانی و ژنتیکی انسان‌ها هم مشابهی ندارند.

 

تلنگر گرسنگی

روزهای اول رژیم واقعا سخت بود. باید به مقدار خیلی کم و اندازه‌ای که دکتر گفته بود غذا می‌خوردم، درحالی‌که فکر می‌کردم باید حداقل هفت برابر آن میزان غذا را بخورم تا احساس سیری داشته باشم. وقتی که سیر نمی‌شدم، مدام در وجودم گرسنگی تلنگر می‌زد. من رژیم را زیر نظر متخصص شروع کرده بودم، اما صادقانه بگویم یک جاهایی واقعا از دستم درمی‌رفت و طاقتم تمام می‌شد. در رژیم آخرم دیگر داد می‌زدم که نمی‌توانم ادامه دهم؛ چون واقعا خسته شده بودم. از نظر جسمی تحت‌فشار بودم و از نظر روحی چون با بیکاری مواجه بودم، در شرایط بدی قرار داشتم و کار برایم سخت‌تر می‌شد، اما هر بار که حس می‌کردم دیگر توان ندارم بازهم به بازیگری فکر می‌کردم.

 

تناسب‌اندام را به‌خاطر هوس غذا‌خوردن از دست نمی‌دهم

حضور مرتب در باشگاه و ورزش‌هایی مانند تنیس و شنا خیلی به من کمک کردند تا بتوانم روحیه‌ام را حفظ کنم و به رژیم ادامه دهم. هنوز هم تا رسیدن به فیزیک مطلوب راه زیادی دارم و هنوز هم خیلی‌وقت‌ها واقعا دوست دارم رژیم را رها کنم و راحت هر‌‌چه دوست دارم بخورم. آن روحیه راحت‌طلبی گاهی به سراغم می‌آید و فکر می‌کنم «حالا بریم یه فالوده بخوریم» «به‌به چقدر دلم کباب‌ترکی می‌خواد» (می‌خندد) ولی مرتب با خودم می‌گویم من این تناسب‌اندام و حس سبکی را با بدبختی به‌دست آورده‌ام و نباید به‌راحتی از دست بدهم.

چه ورزش‌هایی شما را لاغر می‌کنند

در خانه دستگاه ویبره و تردمیل دارم. دستگاه ویبره وقتی ناشتا باشید، چربی‌های اضافی بدن‌تان را شل می‌کند و باید بلافاصله روی تردمیل بروید و با پیاده‌روی یا دویدن چربی‌هایی را که شل شده‌اند، بسوزانید. در روزهای اول رژیم روزانه ۵ساعت و بعدها روزانه ۳ساعت و حالا روزی ۲ساعت در باشگاه ورزش می‌کنم. یک ساعت از این دو ساعت را ورزش‌های هوازی مانند اوپتیکال و اسکی فضایی و تردمیل… کار می‌کنم که ضربان قلب را بالابرده و به تعریق کمک می‌کنند و یک ساعت دیگر با دستگاه‌های سبک‌تر و وزنه‌ها نرمش‌ها و حرکاتی را انجام می‌دهم که ماهیچه‌ها و بدن در سطحی قرار بگیرند که به چربی‌سازی اجازه نفوذ داده نشود.

صبح خیلی زود سیب بخورید

یک توصیه علمی برای لاغر‌شدن این است که صبح خیلی زود مثلا ساعت ۶ کاری کنیم تا دستگاه گوارش ما شروع‌به‌کار کند؛ مثلا یک سیب یا چیزی سبک بخوریم تا با شروع‌به‌کار دستگاه گوارش‌مان این پیام به مغز برسد و سوخت‌وساز بدن نیز آغاز شود. مثالی می‌زنم وقتی شما صبحانه می‌خورید زودتر گرسنه می‌شوید؛ چون بدن‌تان از ساعاتی پیش سوخت‌وساز را آغاز‌کرده و شما با خوردن کمی غذا احساس خوبی دارید و سیر می‌شوید، اما اگر صبحانه نخورید، ممکن است دیرتر گرسنه شوید، اما گرسنگی‌تان شدید است و بدن مقدار زیادی غذا طلب می‌کند. به همین دلیل بهتر است با خوردن میوه یا صبحانه‌ای سبک فرمان سوخت‌وساز را به بدن‌تان بدهید.

هیچ دارویی در جهان وجود ندارد که شما را لاغر کند

در کشور ما تا دل‌تان بخواهد تبلیغات لاغری با انواع و اقسام قرص، ژل، پودر و شلوارک‌های لاغری وجود دارد و روزی نیست که نشنویم یا در تبلیغات شبکه‌های مجازی و اجتماعی نخوانیم که در فلان کلاس در یک جلسه فلان میزان لاغر شوید یا ۲۰روز مانده به عید ۲۰کیلو کم کنید و به وزن ایده‌آل برسید و… من همه این روش‌ها را امتحان کرده‌ام. کمربند لاغری ۲۶موتوره دارم‌، دستگاه کوچک‌کردن غبغب و صندلی لاغری و‌… دارم و هیچ دستگاهی نبود که تبلیغ شود و من نخرم. هر کالایی که مخصوص لاغری بود و من فکر می‌کردم ممکن است مرا کمک کند تا به تناسب‌اندام برسم، خریدم، اما هیچ‌کدام اثربخش نبودند.

هیچ دارویی در جهان وجود ندارد که شما را لاغر کند و هیچ دکتر متخصصی اگر شریف و باوجدان باشد، هرگز به شما نخواهد گفت که در یک‌ماه شما را به وزن ایده‌آل می‌رساند؛ چون دروغ است. البته قرص‌های چربی‌سوز وجود دارد، اما لطمه‌هایی که بدن می‌زنند، در مقابل آن لاغری مختصری که به شما می‌دهند، هیچ است. تپش قلب، بی‌خوابی، گشادی و تنگ‌کردن عروق قلب‌، عصبانیت، خشونت و بی‌حوصلگی و… تنها گوشه‌ای از این صدمات خطرناک هستند. همچنین هیچ‌کدام از رژیم‌های تک‌خواری و سخت مؤثر نیستند و فقط عوارض بر جای می‌گذارند و به‌راحتی هم قابل بازگشت هستند. یکی از دوستان می‌گفت من برای لاغری فقط کنسرو ماهی تن می‌خورم! آخر کجای دنیا چنین متدی را برای لاغری تجویز می‌کنند؟!

تنها گزینه پیش‌روی شما برای لاغر‌شدن و دست‌یافتن به اندامی مناسب این است که با خود بگویید زندگی‌تان از این پس به این شکل است که باید همه مواد غذایی و موردنیاز بدن‌تان را بخورید، اما به میزان کم و از شکر و چربی‌ها دوری کنید و مصرف‌شان را به حداقل برسانید و ورزش را رها نکنید. باید در رژیم غذایی مواد مغذی، پرفایده و کم‌حجم مصرف شود و از خوردن مواد غذایی حجیم و کم‌خاصیت دوری کرد. وقتی ذهن‌تان را آماده کردید، می‌توانید با تکیه‌بر صبر و تلاش‌تان پیمودن مسیر را آغاز کنید و به موفقیت برسید. از همه دوستان می‌خواهم فریب تبلیغات لاغری سریع یا لاغری با قرص، دارو و رژیم‌های تک‌خواری را نخورند؛ چون همگی بی‌فایده هستند و فقط آسیب‌های جدی روحی و جسمی برجای می‌گذارند.

 

وقتی ساکشن مرا چاق‌تر کرد

من قبلا هرگز جایی عنوان نکرده‌ام و حتی خیلی از دوستانم هم خبر ندارند، اما می‌خواهم حالا بگویم. من حتی ۴سال پیش لیپولیس (لیپوساکشن) کردم، اما نه‌تنها تأثیری نداشت که تنها پس از گذشت ۶ماه روند چاقی‌ام افزایش پیدا کرد و بدتر از قبل شدم. این شیوه هم تأثیری ندارد و چربی‌ها دیوانه‌وار به بدن بازی می‌گردند، به‌طوری‌که با خودم گفتم کاش اصلا از ابتدا چنین کاری نمی‌کردم.

 

ترازو را حذف کنید

یکی از عوامل استرس‌زا در پروسه لاغری‌، رفتن روی ترازو است. بعضی افراد به‌محض آغاز دوره رژیم از ترازو دل نمی‌کَنند، اما این کار عملا کمکی به آن‌ها نمی‌کند. به نظر من باید از ترازو ماهی یا حتی دو ماهی یک‌بار استفاده کرد. نباید مرتب دغدغه لباس و سایز داشت و مدام در آینه خیره شد. این کارها هیچ کمکی به فردی که تصمیم به لاغر‌شدن گرفته، نمی‌کند و فقط اضطراب را بیشتر می‌کند.

 

اعتمادبه‌نفسم بالا رفته

بعد از لاغر‌شدن به‌شدت احساس سبکی، راحتی و آزادی دارم. راحت نفس می‌کشم و عمیق می‌خوابم. قبلا شدیدا سطحی می‌خوابیدم و با کوچک‌ترین حرکت و صدایی از خواب بیدار می‌شدم، اما حالا عمیق و راحت می‌خوابم و از خوابیدن لذت می‌برم. تا پیش از این که لاغر شوم، حس می‌کردم داخل بدنم بوی بدی می‌دهد و کلی مواد غذایی بی‌فایده در بدنم انباشته شده است. وقتی چاق بودم و از خواب بیدار می‌شدم، حداقل ۲ساعت طول می‌کشید تا ورم و باد صورتم بخوابد و آماده شوم برای کار یا خارج‌شدن از منزل، اما حالا دیگر صورتم پس از خواب ورم ندارد. مهم‌تر از همه این‌ها اعتمادبه‌نفسم بسیار بالا‌رفته، از نظر فیزیکی و روحی آماده بازی در نقش‌های متفاوت هستم.

لباس‌هایم را کوچک کردم

حالا دیگر با خیال راحت می‌توانم خرید کنم و لباس‌هایی را که دوست دارم، بخرم. البته یکی از دوستانم خیاط بسیار خوبی هستند و بعضی از لباس‌هایم را که مارک‌های معتبری داشتند، برایم چند سایز کوچک کردند. یک‌‌سری لباس هم خریدم تا سایز بدنم باشند؛ چون بقیه لباس‌هایم همه بزرگ شده بودند. هنوز هم امیدوارم لاغرتر و جمع‌وجور‌تر شوم و به همین خاطر خیلی لباس‌های گران نمی‌خرم. (می‌خندد)

 

 

فالوئر‌هایم هم با من رژیم را آغاز کردند

وقتی رژیم را شروع کردم و عکس‌هایم را در باشگاه در صفحه اینستاگرامم گذاشتم، عده‌ای از کاربران هم ابراز تمایل کردند که همزمان با من ورزش و رژیم غذایی را شروع کنند و با ذوق‌و‌شوق شروع کردند به ارسال عکس‌های‌شان در این صفحه؛ مثلا عکس‌هایی از چند ماه قبل خود و عکسی هم از بعد از گرفتن رژیم می‌گذاشتند و انگیزه گرفته بودند. آن‌قدر تعداد این آدم‌ها زیاد شد که من دیگر در وجود خودم به‌نوعی احساس وظیفه می‌کردم که پا‌به‌پای آن‌ها ادامه دهم و مدام نگران بودم حالا که برای‌شان انگیزه‌ای برای لاغر‌شدن و روش صحیح غذا‌خوردن و ورزش‌کردن شده‌ام، نکند چاق شوم و آن‌ها را ناامید کنم و خلاصه حسابی احساس مسئولیت می‌کنم. (می‌خندد)

احساس خیلی خوبی نسبت به این موضوع دارم و از این که توانسته‌ام روی عده‌ای از افراد که دوستان خودم می‌دانم اثر بگذارم و تشویق‌شان کنم تا ورزش کنند و به تناسب‌اندام و سلامت‌شان فکر کنند، بسیار خوشحالم.

 

ممنون خانواده‌ام هستم

ما در خانه غذای سالم مصرف می‌کنیم. میوه و سبزی جزو جدانشدنی میز غذای ما هستند و سبزی‌خوردن و سالاد همراه با لیمو و نارنج تازه هر روز در کنار غذا هست. همسرم در مسیر رژیم خیلی به من کمک کردند و غذاهای رژیمی را برایم آماده کردند و هنوز هم همین رویه ادامه دارد. ما خیلی دوست داریم دخترم سارینا هم به خوردن غذاهای سالم عادت کند. دخترم هم مانند من ژن چاقی دارد، اما چون در سن رشد است، نمی‌توانیم او را از خوردن غذا منع کنیم و بگوییم تا سیر نشدی، باید دست از غذا‌خوردن بکشی، اما می‌توانیم شرایطی را مهیا کنیم که غذاهایی کم‌کالری اما پرخاصیت بخورد.

 

منبع:مجله زندگی ایده آل

myportal

۲۵ شهریور ۱۳۹۶

مطالب پیشنهادی